به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ چهاردهمین جلسه از سلسله درسگفتارهایی درباره عبید زاکانی با عنوان «حدیث گربه و موش» و با سخنرانی حسن ذوالفقاری، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر ادبیات عامه، عصر روز چهارشنبه(18 اردیبهشت ماه) در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
حسن ذوالفقاری در شروع صحبت خود گفت: یکی از آثار بسیار ارزنده در حوزه ادبیات کهن ما «موش و گربه» عبید زاکانی است. این اثر آن قدر مهم بوده، که دهها نظیره از آن به وجود آمده و شاعران و نویسندگان زیادی به استقبال این قصیده داستانی بینظیر رفتهاند. «موش و گربه» به دلیل شهرتش چاپهای مختلفی داشته است. یک دسته از موش و گربههای جدید، از دوره قاجار به بعد هستند، که زبانش مقداری سادهتر شده است.
قدیمیترین نسخه «موش و گربه» در دانشگاه اوپسالا چاپ شده
او ادامه داد: قدیمیترین نسخه «موش و گربه» مربوط به سال۱۱۵۳ و دوره صفوی است، که در ایران هم چاپ نشده است. دکتر علی محدث، آن را در دانشگاه اوپسالا چاپ کرده است. نسخهای که علی محدث تصحیح کرده، اعرابگذاری شده است. البته کمتر پیش میآید که نسخههای خطی اعرابگذاری شده باشد، اما محدث این نسخه را در تونس، در شمال آفریقا به دست آورده و احتمالا چون مخاطبانش فارسیزبان نبودهاند، برای راحت خواندن اعرابگذاری شده است.
ذوالفقاری در ادامه قصیده «گربه و موش» عبید زاکانی را از نسخه محدث قرائت کرد و گفت: این نسخه قدیمیترین و کاملترین نسخه «موش و گربه» با ۱۷۰ بیت است و دیگر نسخهها ۱۱۰ بیت دارد. داستان «موش و گربه» میان ایرانیها خیلی مشهور بوده؛ چرا که جزو کتابهای مکتبخانهای بوده است. در دوران قاجار حدود ۷۰ کتاب در مکتبخانهها خوانده میشده، که یکی از آنها «موش و گربه» بوده است. بنابراین چون کتاب درسی بوده، شهرت فراوانی پیدا کرده است. این کتاب چاپهای متعددی داشته و تا به حال بیش از ۱۲۰ بار چاپ شده است.
سخنران نشست در ادامه به دلایل دیگر شهرت «موش و گربه» اشاره کرد و گفت: دلیل دیگر شهرت این کتاب انتساب آن به عبید زاکانی است. اسم عبید زاکانی پشت این کتاب است و این اثر هم مانند دیگر آثار عبید شهرت دارد؛ اصلا طنزهای عبید بین ما ایرانیها خیلی جا افتاده است. دلیل دیگر جنبه طنزآمیز داستان است؛ یا مثلا با الف اشباع قافیه درست کرده است، که خود این بیشتر داستان را طنزآلود کرده است. زبان داستان «موش و گربه»، زبان عامیانه است، فرهنگ آن، فرهنگ مردم و موضوعش هم مردمی است. چون همیشه تاریخ این داستان بوده، که یک عده موش بودند و گول میخوردند و یک عده هم گربه بودند و گول میزدند، که ابزارشان هم دین بوده است.
قدیمیترین نمونه ژانر طنز مضحک در ادبیات فارسی
وی در ادامه به دیگر دلایل شهرت «موش و گربه» عبید اشاره کرد و افزود: در این قصیده از دو نماد مشهور موش و گربه که در ادبیات همه ملل هست و در همه فرهنگها به عنوان دو جفت متضاد بودند، استفاده کرده است. از دیگر وجوه شهرت آن، قالب اثر است؛ چون ما قبل از موش و گربه عبید، جز چند نمونه محدود قصیده داستانی نداشتهایم. قصیده همیشه برای مدح یا تعلیم و نهایتاً عرفان بوده و استفاده از قصیده داستانی برای این اثر جالب است. همچنین ژانری در ادبیات جهان به نام حماسه مضحک وجود دارد، که نمونههای فراوانی از آن هم موجود و مشهور است؛ در ادبیات ما شاید قدیمیترین و کاملترین نمونه از ژانر طنز مضحک، «موش و گربه» عبید است، که در واقع آمیختن طنز با حماسه است. یعنی یک حماسه دروغین که شکل طنز آمیز دارد. همچنین این داستان نمونه کامل «گروتسگ» یا «عجایبنگاری» است که در متون داستانهای کهن ما نمونههای فراوان دارد.
«موش و گربه» نقد اخلاق سیاسی حاکمان و سناریو قدرت است
ذوالفقاری در ادامه به پیامهای گنجانده شده در قصیده «موش و گربه» اشاره کرد و افزود: اولین پیام این قصیده این است که میشود هر کاری را در لفاف مذهب و تقدسنمایی و دین انجام داد. همچنین داستان نقد اخلاق سیاسی حاکمان و سناریو قدرت است، یا مثلاً اینکه نماینده موشها به سرعت فریب میخورند، حاوی این پیام است که نمایندگان مردم هم گاهی فریب میخورند. از دیگر پیامهای این داستان، این است که ظالمان و قدرتمندان همواره ریاکار و نیرنگ بازند و مظلومان هم بدون عبرتگیری از تاریخ هستند؛ یعنی حافظه تاریخی مردم ضعیف است، فراموشکارند و زود همه چیز را از یاد میبرند.
وی ضمن تاکید بر اینکه موش و گربه در میان مردم مَثَل و کنایه فراوان دارند؛ به چند نمونه آن اشاره کرد و گفت: در تاریخ ادبیات ما بیش از هزار مَثَل درباره گربه به تنهایی وجود دارد. در دنیا هم موش و گربههای فراوانی داریم، از جمله یک «موش و گربه» الجزیرهای که در ایران هم چاپ شده است. «موش و گربه» چینی هم نمونه دیگری از داستان است.
«موش و گربه» بازنمایی یک داستان تاریخی است
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در بخشی از سخنان خود، به دلایل افرادی که «موش و گربه» را منتسب به عبید زاکانی میدانند، پرداخت و عنوان کرد: ابتدا اینکه جنگ قصیده موش و گربه میان کرمان و شیراز است، یعنی به خلاف خیلی از آثار ما، این داستان دقیقاً نقطههای تاریخی دارد. این مشابهت دلیلی است که نشان میدهد این داستان حتماً یک وجه تاریخی دارد و بازنمایی یک داستان تاریخی است. آنچه هم حدس زدهاند، این است که این داستان مربوط به کشتار امیر مبارزالدین است.
او ادامه داد: جنگ موش و گربه در این قصیده، به لحاظ مکانی، دقیقه مشابه جنگ میان شاه شجاع و امیر مبارزالدین است. توبه موش، خوردن شراب و خیلی مسائل دیگر با روحیات دو شاه، یعنی شیخ شجاع و امیر مبارزالدین انطباق پیدا میکند. همچنین گفته میشود یکی از تکیه کلامهای امیر مبارزالدین گربه بوده است.
ذوالفقاری طنز قوی اجتماعی در قصه «موش و گربه» که با دیگر آثار عبید انطباق دارد را دلیل دیگری برای تایید انتساب این اثر به عبید زاکانی خواند و اضافه کرد: تمام آثار عبید انتقادی و طنز است. دلیل دیگر بر تایید انتساب این اثر به عبید، این است که بیت تخلص او در تمام نسخههای «موش و گربه» وجود دارد؛ که در بیت پایانی میگوید:
«هست این قصه عجیب و غریب/ یادگار عبید زاکانا»
استدلالها برای رد انتساب قصیده «موش و گربه» به عبید ضعیف است
سخنران نشست در ادامه به دلایل رد انتساب «موش و گربه» عبید زاکانی اشاره کرد و افزود: بهترین دیوان عبید زاکانی را محمدجعفر محجوب در سال ۱۹۹۹ میلادی در نیویورک به چاپ رسانده است. او در مقدمه مفصلی که بر آثار و احوال عبید مینویسد، تشکیکی میکند و میگوید، «موش و گربه» در میان آثار خطی قدیم عبید نیست. یعنی جدیدترین نسخههای خطی موش و گربه از اواخر دوره صفوی و قاجار به بعد است؛ البته قبل از آن ممکن است وجود داشته باشد، اما تا به حال شناسایی نشده است.بنابراین اینکه ما آنها را ندیدهایم، دلیل بر نبودن آنان نیست.
او ادامه داد: مجتبی مینوی هم مقالهای در رد انتساب «موش و گربه» به عبید زاکانی نوشته و مهمترین دلیلی هم میآورد، این است که شعر آن خیلی عامیانه است، علوم فنی دارد و به سبک دیگر آثار عبید نمیخورد. علی محدث هم کاملا این انتساب را رد میکند و میگوید این اثر به چند دلیل نمیتواند از عبید باشد. مثلا اینکه با سبک شعر قرن هشتم و دیگر آثار عبید همخوانی ندارد. او حدس میزند که این اثر مربوط به آثار پسیخانیان (نقطویان) باشد، اما دلیل کافی برای حدس خود نمیآورد. در مجموع میتوان گفت همه این استدلالها ضعیف است و نمیتوان به استناد آنها نتیجهگیری کرد.
ذوالفقاری در ادامه اظهار کرد: این که استاد مینوی میگوید سبک این اثر خیلی عامیانه است، درست است؛ ولی ایشان متوجه یک مسئله نبودهاند، مهمترین مسئله این است که وقتی اثری به فرهنگ مردم وارد میشود، روایتهای فراوانی از آن به وجود میآید مثلا از همین قصه بز زنگوله پا ۱۶۰ روایت داریم، یعنی داستان همان داستان است، ولی شیوه روایتهای آن فرق دارد. داستان موش و گربه هم وارد فرهنگ عامه شده و دائم نقل شده است، از طرفی فرهنگ مردم هرچه رو به جلو میآید، سادهتر میشود. چنانکه شکل قدیم بسیاری از مثلهای ما با شکل امروزی آنها بسیار متفاوت است؛ یعنی ساده و متناسب شدهاند.
وی افزود: برای «موش و گربه» هم همین اتفاق افتاده است، این داستان هم از همان نمونه کهن تا به امروز ساده و سادهتر و زبان آن عامیانهتر شده است؛ پس اصل داستان برای عبید زاکانی است، منتهی به مرور زمان نسخههای آن عامیانهتر و به زبان امروز تبدیل شده است.
ذوالفقاری در پایان به نظیرههای «موش و گربه» عبید زاکانی اشاره کرد و ضمن توضیح مختصر درباره هر کدام از آنها، گفت: «موش و گربه» عبید، چنان در میان مردم و شاعران جا افتاده، که بیش از ۴۰ نفر بر اساس آن یک منظومه گفتهاند و داستانی غیر از داستان موش و گربه را آن ریختهاند. البته این داستان سابقه دارد و قبل از عبید هم گربه عابد در شعر حافظ و قدیمیتر از آن هم در کلیله و دمنه موجود است.