فرهنگ امروز/ ملیحه خوردهپا:
براساس آخرین آمار ارایه شده از سوی مرکز آمار ایران درباره نرخ بیکاری در بهار امسال، ۴۲ درصد از مجموع ۲۷ میلیون نفر جمعیت فعال کشور (مجموع شاغلان و بیکاران) فارغالتحصیل هستند. همچنین آمارهای رسمی از تعداد بیکاران فارغالتحصیلان نشان میدهد که جمعیت بیکار این گروه درسال گذشته یک میلیون و ۲۰۹ هزار و ۹۶۳ نفر بوده که این رقم امسال به یک میلیون و ۱۹۰ هزار و ۳۸۲ نفر رسیده است.
بیکاری ۴۲ درصدی از مجموع جمعیت فعال کشور و اشتغالزایی فقط برای ۱۹ هزار و ۵۸۱ نفر فارغالتحصیل دانشگاهی این سوالات را به ذهن متبادر میکند که علت پایین بودن میزان اشتغالزایی برای فارغالتحصیلان چیست؟ چرا جوانان با وجود داشتن مدارک دانشگاهی نمیتوانند جذب بازار کار شوند؟ علت بیکاری ۴۲ درصد از جمعیت فعال کشور چیست و با چه تدابیری میتوان معضل بیکاری برای فارغالتحصیلان دانشگاهی و جمعیت فعال کشور را به حداقل رساند؟
برنامهریزیهای غلط برای اشتغالزایی
یک کارشناس اقتصادی درباره دلایل بیکاری ۴۲ درصد از جمعیت فعال کشور و اینکه چرا میزان بیکاری در میان قشر تحصیلکرده کشور بالاست، میگوید: نرخ بیکاری در میان جوانان ایرانی به نسبت سایر گروههای سنی بالاتر است زیرا برنامهریزی درست و اصولی برای استفاده از پتانسیل نیروی انسانی جوان هیچگاه نداشتهایم.علی صادقین در گفتوگو با «اعتماد» اظهار میکند: یکی از شاخصهایی که در بازار کار مطرح است نرخ بیکاری جوانان دانشگاهی و تحصیلکرده است؛ تعداد بیکاران تحصیلکرده نشان میدهد که از ظرفیت اقتصادی کشور تا چه میزان برای ایجاد فرصتهای شغلی برای جوانان تحصیلکرده استفاده شده است.
او با انتقاد از برنامهریزیهای غلط برای اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری میافزاید: اکثر جوانان دانشجو یا فارغالتحصیل به دلیل عدم تناسب میان نیاز بازار کار و رشتههای دانشگاهی و نداشتن تخصص و مهارت منطبق با نیاز بازار پدیده بیکاری را تجربه کردهاند.
صادقین درباره تاثیر کیفیت آموزش دانشگاهی در بیکاری جوانان فارغالتحصیل خاطرنشان میکند: کیفیت و شیوه آموزش در دانشگاهها به نحوی است که دانشجویان به هیچ مهارتی دست پیدا نمیکنند بنابراین نمیتوان انتظار داشت فردی که فاقد مهارت است بتواند جذب بازار کار شود.
این کارشناس اقتصادی تاکید میکند: عدم مهارتآموزی به دانشجویان موجب شده تا جوانان در انتظار ایجاد شغل در شرکتهای دولتی و نیمهدولتی هستند تا بتوانند به عنوان کارمند به بازار کار بپیوندند.
صادقین از ایجاد رکود در بازار نیز به عنوان عامل موثر در تشدید بیکاریها یاد کرده و میگوید: رکود در بازار و داشتن بازار کار سنتی موجب شده تا دانشگاهیان نتوانند به موقع به شغلی منطبق با آموزشهایی که دیدهاند، دست پیدا کنند.
او با اشاره به بیکاری ۴۲ درصد از جمعیت فعال کشور میافزاید: بدون تردید مهارتآموزی به تمامی افراد جویای کار میتواند یکی از راهکارهای مقابله با بیکاری باشد و جوانان با توجه به مهارتآموزی و برحسب عرضه و تقاضا به بازارکار بپیوندند.این کارشناس اقتصادی معتقد است مهارتآموزی به تمامی افرادی که به دنبال عبور از بحران بیکاری هستند میتواند نیروی انسانی جدیدی را روانه بازار کار کند.
نبود مهارت بزرگترین چالش بازار کار
البته معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی براین باور است که بهترین نظام مطلوب آموزشی برای تربیت نیروی انسانی متقاضی ورود به دنیای کار، نظام آموزش فنی و حرفهای است که به مانند سایر نظامهای آموزش عمومی و عالی در آن سطوح و درجاتی برای رشد مهارت و توانمندیهای افراد وجود دارد و افراد میتوانند در آن رشد کنند.
سلیمان پاک سرشت میگوید: زمانی اگر چالش ما بیسوادی بود، امروز چالش ما بیمهارتی است. وقتی بیشتر جوانانی که وارد دانشگاه میشوند، قصدشان اشتغال و ورود به بازار کار است روشن است که باید متناسب با این جهتگیری آموزش ببینند.
عدم استفاده بهرهورانه از نیروی کار
بدون تردید برکسی پوشیده نیست که عدم مهارتآموزی به جوانان جویای کار موجب شده تا روحیه کارمندی در میان این نسل که میتواند بستر خلاقیت و بهرهوری در فضای کار را افزایش دهد، تقویت شود اما با حذف قانون استخدامی و کاهش ظرفیت جذب در سازمانها و ادارات دولتی امکان بیکار ماندن جوانان بیکار و جمعیت فعال کشور بیشتر و بیشتر میشود. حال این سوال مطرح است که برای از بین بردن بیکاری در میان جمعیت فعال کشور چه اقدامی باید انجام داد؟ آمار بیکاری در میان این قشر از جامعه چه تاثیرات اقتصادی و اجتماعی را به دنبال دارد؟
مسوول کمیسیونهای اتاق تعاون ایران بر این باور است که بیکاری ۴۲ درصد از جمعیت فعال کشور به منزله عدم استفاده بهرهورانه از نیروی کار قلمداد میشود.رضا وفایی یگانه با تاکید بر اینکه نیروی کار مهمترین عامل رشد اقتصادی است، میافزاید: اگر مهارتآموزی به این قشر به درستی انجام شود، میتواند منجر به افزایش نوآوری و خلاقیت شود اما متاسفانه در ایران نسبت به این مساله غفلت شده است و این درحالی است که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی به بالابردن میزان بهرهوری نیروی انسانی تاکید بسیاری شده است.
او با تاکید بر ضرورت توانمندسازی و مهارتآموزی به نیروی انسانی ادامه میدهد: در چند دهه گذشته در کشورمان نیز سرمایهگذاری زیادی جهت توانمندسازی نیروی کار کشور با اهدافی از جمله ارتقای بهرهوری سرمایههای انسانی صورت گرفته است اما آمارها حاکی از این موضوع است که بازار کار به قدر کفایت از این سرمایه عظیم بهره نبرده است. مسوول کمیسیونهای اتاق تعاون ایران از پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت فعال گلایهمند است و در این باره میگوید: متاسفانه نیروی انسانی برای ورود به بازار کار انگیرهای ندارد و همین امر موجب شده تا شاخص نرخ مشارکت اقتصادی کاهشی شود و از این شاخص برای پایین نشان دادن نرخ بیکاری استفاده شود. او سهم فارغالتحصیلان را از جمعیت بیکار کشور نیز قابل تامل دانسته و در این باره میگوید: ۴۰.۳ درصد از بیکاران تحصیلات دانشگاهی دارند و ۶۵ درصد از میان ۹۳۲ هزار بانوی بیکار ایرانی دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. بدون تردید این آمار گویای یک واقعیت است که عدم مهارتآموزی به دانشجویان موجب شده تا بازار کار نتواند از آنها استفاده کند.
این مقام مسوول با تاکید بر ضرورت مهارتآموزی به دانشجویان و جمعیت فعال کشور برای افزایش بهرهوری در اقتصاد و تولید کشور خاطرنشان میکند: هرچند ایران دارای بیشترین نیروی انسانی فارغالتحصیل است اما براساس آمار سازمان ملی بهرهوری آسیا در سال ۲۰۱۶ سطح بهرهوری نیروی کار کشور ژاپن ۳.۷۶ برابر، کشور کره ۲.۴۵ برابر، استرالیا ۵.۲ برابر، هنگ گنگ ۴.۲۳ برابر، کویت ۳ برابر، عمان ۱.۵۵ برابر و کشور ترکیه ۱.۵ برابر کشورمان بوده است در حالی که شاخصهای سرمایههای انسانی کشور از بسیاری از کشورهای مذکور بالاتر است.
برنامهریزی برای نیروی کار
بدون تردید داشتن نیروی انسانی ماهر، تحصیلکرده و جوان به شرط مهارتآموزی میتواند منجر به افزایش بهره وری در عرصههای مختلف اقتصادی شود که نسبت به این مقوله در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز تاکید فراوان شده است اما متاسفانه به دلیل عدم برنامهریزی برای استفاده بهینه از نیروی انسانی از یک سو آمار بیکاری در کشور روند افزایشی به خود گرفته است و از سوی دیگر بستر افزایش بهرهوری در عرصههای اقتصادی کشور هیچگاه مهیا نشده است.
اعتماد