به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ شخصت هولدن کالفیلد، نوجوان داستانِ «ناتور دشت» روزی صدای جهانی نوجوانانی بود که با دنیایی پر از تنش دست و پنجه نرم میکردند و هنوز خداحافظی از دنیای پر از معصومیت کودکی برایشان قابلدرک نبود اما حالا و برای نوجوانان امروز شخصیتی عجیب است.
وحشت و نگرانی دورهیِ نوجوانی پیش از این عمومی تلقی میشد اما حالا تحت شرایط هر فرد متغیر است؛ جنسیت، نژاد، طبقه اجتماعی، و عصری که در آن زندگی میکنیم سبب میشود با مشکلات متفاوتی دست و پنجه نرم کنیم. وحشت و نگرانی همچنان پدیدهای جهانی است اما محتوای ترس هر فرد مفهومی شخصی است.
شاید به همین دلیل است که هولدن کالفیلد، که روزی شخصیتی جهانی به حساب میآمد، دیگر نماینده نسل حاضر نیست. ادبیات الکتریک، ناشر مستقل دیجیتال که با هدف جذاب کردن ادبیات و ایجاد ربط ادبیات به دنیای حاضر شکل گرفته است میگوید: «در حال حاضر اگر سفیدپوست و ثروتمند باشید و مشکل خاصی نداشته باشید «ناتور دشت» را بهتر درک میکنید اما مشکل از آنجا شروع میشود که چنین نیست. گوش کردن به درد و دلهای کالفیلد که برای خودش احساس تأسف میکند برای غیرسفیدپوستان و زنان قابلدرک نیست.»
در گفت و گویی که با دانشجویان دوره کالج انجام شد و جالب اینجاست که هیچکدام هولدن کالفیلد را دوست نداشتند. به نظر میرسد نه تنها «ناتور دشت» محبوب نیست بلکه جوانان برای توصیف آن از کلمه «بیمزه» استفاده میکنند.
«ناتور دشت» در زمان انتشار داستانی آتشین بود و حتی خواندن آن در مدارس مختلفی ممنوع اعلام شد. «ناتور دشت» به خوانندگان احساس قدرت و متفاوت بودن میداد اما حالا در مدارس تدریس میشود و اگر والدین ناگهان به شما بگویند چیزی خوب است انتظار دارید نوجوانان باور کنند؟
اما این فقط رنگینپوستان و زنان نیستند که «ناتور دشت» را دوست ندارند. پسرهای سفیدپوست زیادی دوستش ندارند. با معلمهای زیادی سخن گفتیم و آنها معتقدند مشکل فقط سفیدپوست بودن هولدن نیست و تغییر جامعه در این موضوع نقش پررنگی دارد.
هولدن در دورهای خلق شد که از پسران انتظار داشتند مرد باشند و بر مشکلات خود فائق آیند اما در دوره کنونی که هر لحظه ممکن است کسی وارد مدرسه شود و همه دانشآموزان را به گلوله ببندد چه انتظاری میتوان از پسران داشت؟ در جامعهای که مردان و بزرگسالان نمیتوانند مشکلات خود را حل کنند چه انتظار از پسربچهها و نوجوانان میتوان داشت؟
به نظر میرسد باید برای خواندن «ناتور دشت» برنامهریزی کرد و در سنین کم آن را خواند. اگر از پسربچه لوس داستان متفر شدید اشکالی ندارد. کمی صبر کنید تا سنتان از 20 سال گذر کند و دنیا روی سخت خود را به شما نشان دهد و سپس «ناتور دشت» را بخوانید. آنوقت با شخصیت واقعی که سالینجر در نظر داشت به خوانندگانش نشان دهد آشنا میشوید؛ نه یک پسرک لوسِ پولدار که نمیتواند نماینده نوجوانان دنیا شود بلکه انسانی تنها که ناعدالتیهای دنیای را غیرقابلتحمل میدانست.
«ناتور دشت» داستان زندگی هولدن کالفیلد نوجوانی هفده ساله است که در آغاز رمان، در مرکز درمانی بستری است و رمان بر اساس حوادثی شکل میگیرد که وی پیش از ورودش به این مرکز تجربه کرده بود.
«ناتور دشت» به عنوان نخستین کتاب سلینجر، طی مدت کمی برای او شهرت و محبوبیت فراوان به همراه آورد و بنگاه انتشاراتی راندم هاوس در سال ۱۹۹۹ آن را به عنوان شصت و چهارمین رمان برتر قرن بیستم معرفی کرد. این کتاب در مناطقی از آمریکا، بهعنوان کتاب «نامناسب» و «غیراخلاقی» شمرده شده و از سوی «انجمن کتابخانههای آمریکا» در فهرست کتابهای ممنوعه دهه ۱۹۹۰ قرار گرفت.
از جروم دیوید سلینجر، نویسنده آمریکایی، علاوه بر «ناتور دشت» کتابهایی چون «دلتنگیهای نقاش خیابان چهل و هشتم»، «خاطرات شخصی یک سرباز»، «جنگل واژگون» و «فرانی و زویی» به فارسی ترجمه و در ایران به انتشار رسیدهاند.