به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و در پی آن شکلگیری موجی از توجه نسبت به سیاستمداران راستگرا در کشورهای اروپایی، دوباره زمزمه زوال دموکراسی، به صدایی تبدیل شده که گاه و بیگاه گوشها را آزار میدهد. در چنین شرایطی که احساس عمومی این است که دموکراسی آسیب دیده است، نوشته شدن و انتشار کتابهایی که به آسیبشناسی دموکراسی میپردازند، امری طبیعی به نظر میرسد.
کتاب «پایان دموکراسی» نوشته دیوید رانسیمن که حسین پیران آن را به فارسی ترجمه کرده و نشر نو به تازگی منتشرش کرده است، کتابی از جنس آسیبشناسی دموکراسی محسوب میشود. این موضوع را از متنی که پشت جلد کتاب منتشر شده است نیز میتوان دریافت: «هرگاه که دموکراسی دیگری در سراشیبی سقوط میافتد، میخواهیم بدانیم آیا هشداری است به سرنوشت احتمالی دموکراسی ما؟ هر وقت که جان مردم از یک سیاستمدار به لب میرسد، راهی هست تا سیاستمداری دیگر را به جای او انتخاب کنند. رهبران مخوف یا چنانکه در چین میگفتند «امپراتوران بد» ممکن است بی سر و صدا سر به نیست شوند. احزاب سیاسی در حال احتضار، سرانجام به گورستان تاریخ سپرده میشوند. اگر دموکراسی واقعاً مغفول بماند یا تضعیف شود، بعید نیست که یک «امپراتور بد» آهسته در نهادهای آن بخزد و جا خوش کند، طوری که دیگر نتوان از دستش خلاص شد.»
به گفته مترجم در مقدمهای که بر کتاب نوشته است، اندیشمندانی که دموکراسی را در معرض نابودی میبینند سه دسته از دلایل را درباره چرایی چنین وضعیتی ارائه میدهند. اولین دسته از دلایل برآمده از نوعی «شبیهسازی زیستی» است. بدین معنا که دموکراسی نیز مانند هر پدیده دیگر، دوران کودکی و شکوفایی و میانسالی و فرسودگی دارد.
دسته دوم، موفقیت دموکراسی را عامل اصلی شکست دموکراسی میدانند. بدین معنا که پس از چند نسل موفقیت و کارآمدی، مردم کشورهای پیشرفته و دموکراتیک تصور میکنند که هیچ خطری نمیتواند دموکراسی را تهدید کند و دموکراسی از عهده هرگونه تهدیدی برمیآید، زیرا تنها نظام کارآمد و همهپسند است و جایگزینی ندارد. این تساهل به نقطهضعفی بزرگ تبدیل میشود. چرا که کسی به فکر حراست از این سازوکار پیچیده نیست و نیروهای زیادی از درون و بیرون مشغول تخریب آن هستند.
سومین عامل نیز آن است که هنوز نگاه درباره تهدید دموکراسی به سمت روشهای کلاسیک مانند کودتای نظامی و تقلب انتخاباتی است، در حالی که عمر این روشها دیگر پایان یافته و چندین دهه است که قابل استفاده نیستند. خشونت و تقلب از این بازار رختبربسته و تهدیدات دموکراسی از زاویههایی دیگر و به روشهای بسیار پیچیده محقق میشود.
دیوید رانسیمن، نویسنده کتاب «پایان دموکراسی»، از طرفداران جدی ایده شبیهسازی زیستی برای دموکراسی است. ایدهای قدیمی که رد پای آن را در نظریات ابن خلدون نیز میتوان جستجو کرد. اما کتاب رانسیمن فارغ از توجه به دو دسته دیگر عوامل تهدید دموکراسی نیز نیست. او بهطور ویژه درباره شیوههای تازه تهدید دموکراسی و کودتاهای نامرئی از سوی نهادهای قدرتمند بینالمللی اقتصاد هشدار میدهد و نفس نوشته شدن کتابش با این انگیزه بوده است که اذهان را هشیار سازد تا دموکراسی را امری بیرقیب و لایزال فرض نکنند.
کتاب «پایان دموکراسی» سعی دارد به برخی پرسشهای سیاسی در وضعیت کنونی جهان و برخی پرسشها در خصوص آینده بشر پاسخ گوید. کتاب با توصیفی از کودتا به روش قدیم و انواع جدید آن شروع میشود. کودتا آشکارترین دشمن دموکراسی است که با هدف صریح و روشن نابودی دموکراسی به وقوع میپیوندد. شناخت عناصر آن و درک این نکته که کودتای نظامی به روش قدیم دیگر محلی از اعراب ندارد و روشهایی پیچیدهتر و جدیدتر بهمنظور تضعیف دموکراسی به وجود آمده، برای دفاع از دموکراسی واجب است. نکته مهم فصل اول کتاب که «کودتا» نام دارد این است که، همانگونه که گفته شد، به زعم نویسنده، کودتاهای مدرن، اکنون از جانب مراکز نیرومند اقتصادی و مالی جهان تدارک دیده میشود و دیگر کودتای کلاسیک بهویژه در کشورهای پیشرفته معنای خود را از دست داده است.
فصل دوم کتاب با نام «فاجعه»، به موضوع تاثیر فجایع انسانی و محیطی بر دموکراسی میپردازد. اگر جوامع دموکراتیک قادر نباشند در برابر تهدیدات مهلک مانند جنگ اتمی و تغییرات محیط زیست و روباتهای قاتل، برنامهریزی درستی داشته باشند، اداره جامعه انسانی به دست نیروهای تمامیتخواه و مستبد خواهد افتاد. بیشتر مردم با اندیشه زنده ماندن، گرد رهبران مقتدر جمع خواهند شد و اثری از دموکراسی باقی نخواهد ماند.
فصل سوم کتاب که نامش «چیرگی فناوری» است، به خطر اسیر شدن انسان در دست فناوریهای بسیار پیشرفته اشاره دارد. هنوز تا احتمال حکومت روباتها فاصله زیادی داریم و شاید هیچگاه چنین نشود. ولی در سطوح پایینتر، فناوریها روزبهروز تصمیماتی را از طرف ما میگیرند که اگر به هر دلیل در این امر مسامحه کنیم ممکن است وضعیت از کنترل خارج شود. شرکتهای بزرگ و محافل مالی عظیم، کنترل این فناوریها را در دست دارند و بر این پایه میتوانند کنترل جوامع انسانی را از جنبههای مختلف در دست بگیرند و کاری کنند که از دموکراسی جز پوستهای باقی نماند.
فصل چهارم کتاب با نام «چیزی بهتر از این؟» تاملی درباره جایگزینهای احتمالی دموکراسی است و فصل انتهایی اثر با نام «و بدین سان دموکراسی به پایان میرسد» به احتمال و نحوه پایان دموکراسی و راه حلهای احتمالی پیشگیری از آن میپردازد.
مطالعه آثاری از جنس «پایان دموکراسی»، ابعاد مختلف و بسیار پیچیده زندگی بشر را در دنیایی که با شتاب در حال تغییر است برای خواننده روشن میسازد و تحقیق و مطالعه عمیق رانسیمن که با سبک روایی جذابی ارائه شده و مثالهای دور و نزدیک فراوانی را در خود جای داده است، منبعی برانگیزاننده برای اندیشیدن به مسئله دموکراسی برای خواننده فراهم میسازد. نسخه اصلی کتاب پایان دموکراسی در سال 2018 نوشته و منتشر شده و مثالهای بسیار تازه آن که با مثالهای تاریخی پیوند میخورد جذابیت مطالعه همزمان کتابی معاصر و کتابی تاریخی را به خواننده میدهد.
نویسنده کتاب، دیوید رانسیمن که در سال 1967 متولد شده است، رئیس بخش علوم سیاسی دانشگاه کمبریج است و از نامهای شناخته شده در فضای عمومی دانش در آمریکا و جهان نیز محسوب میشود و مقالاتش را بهطور عمده روزنامه گاردین منتشر میکند. مترجم کتاب، حسین پیران نیز در حال حاضر مشاور عالی حقوقی دیوان داوری دعاوی ایران-ایالات متحده (دیوان داوری لاهه) و عضو دیوان دائمی داوری (لاهه) است.
کتاب «پایان دموکراسی» نوشته دیوید رانسیمن با ترجمه حسین پیران از سوی نشر نو با تیراژ 1100 نسخه و قیمت 37 هزار تومان در سال 1398 منتشر کرده است. این کتاب در 260 صفحه منتشر شده است.