به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ داریوش اسدزاده بازیگر، کارگردان نویسنده و پژوهشگر کشورمان امروز سوم شهریور ماه درگذشت. او در زندگی حرفهای خود علاوه بر بازی در آثار سینمایی مانند «دختر شاه پریون» و «حکایت دریا» و سریالهای تلویزیونی نظیر «سمندون» و «سوخته دلان» کتابهایی نیز نوشته و منتشر کرده است که از جمله آن میتوان به «خاطرات طهران، به روایت داریوش اسدزاده» اشاره کرد. او در این کتاب به روایت خاطرات خود از تهران و لالهزار را پرداخته است؛ همچنین این اثر حاوی عکسهای قدیمی است که اسدزاده در گذشته تهیه کرده است. این کتاب خاطرات اسدزاده از تهران است که مرتضی حسینی نوشته است.
مرتض حسینی درباره روند شکلگیری نگارش کتاب «خاطرات طهران، به روایت داریوش اسدزاده» به ایبنا گفت: نشر فاصله به عنوان یک نشر تازه تاسیس رشته کاری را باز کره بود که در آن به تاریخ شفاهی میپرداخت. قرار بر این بود که تاریخ شفاهی شهرهای مختلف از منظر یکی از هنرمندان آن شهر روایت شود. هرکدام از بزرگان هنر ما یا در یک شهر، بزرگ و متولد شدند یا همچنان در همان شهر زیست هنری یا زندگی شخصی خود را ادامه میدهند؛ برای شهرهای مختلف فهرستی از اسامی هنرمندان تهیه شده و برای شهر تهران بهترین گزینه مرحوم داریوش اسدزاده بود.
وی درباره این کتاب اظهار کرد: «خاطرات طهران» بخشی از یاداشتها و آن چیزی است که قرار بود اسدزاده از تهران قدیم و از دیروز تا به امروز روایت کند. در این اثر بیشتر از منظر سیری که تئاتر و هنر نمایش طی کرده تا به امروز برسد پرداخته شده است. میتوان گفت این کتاب یک چهلم کاری که باید میشد و قرار بود انجام شود نبود.
او همچنین افزود: من افتخار این را داشتم که با اسدزاده همراه شوم و تا حدودی این روایتهای شفاهی را به نوشتار تبدیل کنم. این تبدیل فرصتی را برای مراوده و همراهی با او به من داد، همینطور پیش آمدیم تا این که خاطرات آن مرحوم کم کم به کتاب «خاطرات طهران» تبدیل شد که نه برای من و نه برای اسدزاده آنچنان راضی کننده نبود.
این نویسنده درباره کتاب «خاطرات طهران» گفت: کتاب واقعا از زاویهای به تهران و تئاتر ورود پیدا میکند که بسیار کم شنیده شده و امکان کمتری برای گفتنش وجود دارد. به دوستانی که حساسیتی نسبت به این مسله دارند پیشنهاد میکنم روایتهای مختلف این کتاب را بخوانند.
حسینی در پاسخ به این سوال که چرا این کتاب برای آن دو راضی کننده نبود و کتاب آنطور که باید نوشته نشد، اظهار کرد: زمانی که با داریوش اسدزاده همراه میشدیم و در این سرک کشیدنها در اتاق کار و بخشهای دیگر خانه او به بسیاری از یاداشتها میرسیدم که هر کدام داستانی داشت؛ همچنین هر عکس و هر نقاشی در اتاق او یک خاطره بود؛ هر برشی از زندگی اسدزاده امکان این را داشت که گسترده و به فصلی تازه بدل شود.
وی افزود: میخواهم این را بگویم که روایتهای شفاهی داریوش اسدزاده روایتهای گمشده تاریخ تهران قدیم است؛ چون گاهی اوقات به شیوه زندگی در تهران سرک میکشیدیم. وقتی اسدزاده صحبت میکرد به عنوان مثال ناگهان به سال 1328 برمیگشت؛ یعنی بیش از 60 یا 70 سال گذشته که از ما خیلی دور و مبهم بود. درباره آن تاریخ چه در فضای هنری تهران و چه زندگی عادی مردم سندهای بسیاری داشت؛ سند به معنای عکس، یاداشت و دستنوشتههای دیگران که یک گنجینه در اتاق داریوش اسدزاده بود.
او همچنین بیان کرد: به محض این که اسدزاده دهن باز میکرد یکباره به چند دهه قبل پرتاب میشدیم که بدعت و تازگی داشت، داستانهایی که در روایتهای رسمی وجود نداشت را تعریف میکرد. بعد از اتمام این کتاب قرار بر این شد که در جلد بعدی بدون در نظر گرفتن خاطرات تهران دوباره برگردیم از دهه 30 شروع کنیم و بدون اعتنا به حجم و صفحات کتاب و محدودیتهای این چنینی شروع به گفتوگو کنیم و پیش بیایم تا جلد دوم مبسوطتر شود.
مرتضی حسینی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا چیزی از جلد دوم نوشته شده است یا خیر گفت: نه متاسفانه. بخشی به دلیل کسالتهای اسدزاده بود و بخشی دیگر هم به دلیل ارتباط با ناشر کار بود که تا این اواخر به نتیجهای نرسیدند؛ زیرا اسدزاده و ناشر هر کدام حساسیت های خود را داشتند. ضمن این که ناشر پروژه تاریخ شفاهی هنر را که قرار بود هر شهری با یکی از اساتید صحبت کند به تاخیر انداخته بود. شاید الزامات و شرایط بازار سبب شده بود ناشر کمی دست به عصاتر حرکت کند و از منظر اقتصاد نشر کمی با طمانینهتر در این حوزه حرکت میکرد.
صحنهای از فیلم «سمندون»
از کتابهای دیگر داریوش اسدزاده میتوان کتابهایی نظیر «سیری در تاریخ تئاتر ایران» که به بررسی تئاتر قبل از اسلام تا سال 1357 و «تماشاخانه طهران» که به تاریخچه تماشاخانه تهران از سال 1320 تا 1350 اختصاص دارد و کتاب تاریخی «برگهای خواندنی: گزینشی از رویدادهای تاریخی» هم که در بردارنده گزینشی از رویدادهای تاریخی ایران است و برخی از روایات مندرج در این اثر از حافظه مولف نقلشده و برخی دیگر از منابع تاریخی مختلف تهیه شده است، را نام برد.