فرهنگ امروز/ محسن آزموده:
ما ایرانیها همیشه و همه جا به حق تاریخ کهن و پر فراز و نشیب خودمان افتخار میکنیم و هر جا مینشینیم به بزرگی از آن یاد میکنیم. سنت تاریخنگاری ایرانی قدمتی طولانی دارد و به لطف همین میراث گرانبهاست که در خاطره هر یک از ما ایرانیان روایتهای فراوانی از مجد و عظمت گذشته تاریخی خانه کرده است. سنت مکتوب و شفاهی عظیم ایرانی - اسلامی مزین است به نام بزرگانی چون محمد بن جریر طبری، ابوعلی بلعمی، ابوالفضل بیهقی، ابن راوندی، عطاملک جوینی، خواجه رشیدالدین فضلالله، عمادالدین اصفهانی، محمدتقی سپهر و... مورخان نامآوری که با خلق آثاری سترگ گذر چند هزار ساله ایران را در روزگاران ثبت کردهاند و خاطره قومی ما را از خطر فراموشی و نسیان نجات دادهاند. در روزگار معاصر نیز تاریخنگاری ایرانی با تلاشهای ارزشمند نامدارانی چون عباس اقبال آشتیانی، احمد کسروی، حسن پیرنیا، رشید یاسمی، محمد قزوینی، محمدابراهیم باستانی پاریزی، عباس زریاب خویی، عبدالحسین زرینکوب، احسان اشراقی، عبدالحسین حائری، سیدجعفر شهیدی و... به حیات پربار خود ادامه داده است.
با وجود این تاریخ به مثابه یک رشته علمی و دانشگاهی، در نظام دانشگاهی ما شأن و مرتبه شایسته و بایستهای ندارد. شگفت آنکه در نظام آموزشی سنتی حوزوی ما نیز چندان ارج و قربی ندارد. در حوزههای سنتی ما چنان که شهره است، فقه و اصول است که بر صدر نشسته و تاریخ، حتی فروتر از فلسفه و کلام است و چندان محل عنایت نیست. حوزویان معدودی را میشناسیم که عمر خود را صرف شناخت و معرفی آثار تاریخی کرده باشند و بزرگانی چون آقا بزرگ تهرانی و علامه مرتضی عسگری انگشتشمارند. کوتاه سخن آنکه تاریخ به عنوان یک رشته علمی انتقادی جدید که خود سابقهای حدودا 150 ساله در دانشگاههای غربی دارد، در حوزههای سنتی ما بسیار دیر و با تاخیر پذیرفته شده است.
در فقدان و خلأ تاریخنگاران شیعه و مسلمانی که تاریخ اسلام و تشیع را با دسترسی مستقیم به منابع و اسناد اصلی به ما و جهانیان معرفی کنند، ناگزیر خواهیم بود به گذشته ایران اسلامی و اسلام ایرانی از پس پشت عینک مستشرقان و شرقشناسان و اسلامشناسان غربی بنگریم و پر واضح است که آنچه به بیان میآید، خواسته یا ناخواسته، همراه است با پیشداوریها و مفروضات آشکار و نهان. به عبارت دیگر، سنت دانشگاهی و حوزوی ما نیازمند مورخانی روشناندیش و عالم است که ضمن آشنایی با آخرین روشها و نگرشهای علمی، با دسترسی مستقیم به منابع در نگارش تاریخ ما به زبانی که در عموم محافل آکادمیک جهان پذیرفته شده، بکوشند و روایتی منسجم، بیطرف، جامع و دقیق از تاریخ ایران و اسلام به دنیا عرضه دارند.
با در نظر داشتن این موارد است که ارزش و اهمیت حضور چهرههایی چون رسول جعفریان آشکار میشود. پژوهشگری عمدتا خودآموخته و پرکار که از دل حوزه بر آمده، اما عمر گرانمایه خود را صرف تاریخ کرده و در طول قریب به 40 سال تلاش علمی و مدیریتی، گامهای بلندی در عرصه تاریخنگاری برداشته است. استاد جعفریان با نگارش بیش از 60 کتاب و قریب به 90 تحقیق و ترجمه، بدون تردید یکی از پرکارترین مورخان معاصر ایرانی است که در سطوح مختلف تخصصی تا عمومی، به نشر و معرفی تاریخ اسلام و ایران پرداخته است. تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ تشیع در ایران، جغرافیای تاریخی تشیع، تاریخ صفویه، تاریخ تمدن اسلامی، تاریخ علم در جهان اسلام و تاریخ نهضتها و احزاب سیاسی مسلمان در سدههای اخیر، مهمترین حوزههایی هستند که جعفریان در زمینه آنها کتاب و مقاله نوشته و به تحقیق و پژوهش پرداخته است.
خدمات او به جامعه علمی تاریخ ایران اما به تحقیق و پژوهش تاریخی خلاصه نمیشود. او در عرصه مدیریتی و نهادی نیز اقدامات ارزشمندی کرده است، تاسیس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در قم در سال 1374 و حضور فعال و موثر در گروه تاریخ دانشگاه تهران بخش کوچکی از این فعالیتهاست. آشناترین و اثربخشترین فعالیت مدیریتی جعفریان، سالهای پربار مدیریتش بر کتابخانه مجلس است که این گنجینه ارزشمند و ناشناخته را از گمنامی خارج ساخت و با تدابیر هوشمندانه، سبب شد این کتابخانه بار دیگر به فضایی قابل دسترس و مطبوع برای پژوهشگران و دانشجویان و اساتید تاریخ بدل شود. نگاه مدرن و روزآمد جعفریان به جریان روزافزون ارتباطات و اطلاعات، سبب شد که صدها هزار برگ نسخه خطی دیجیتال و روی وب، دسترسپذیر شوند، اقدامی که در نوع خود انقلابی در عرصه آرشیو در ایران تلقی خواهد شد.
در پایان بایسته است از وجه روشنفکری و آزاداندیشی این استاد معمم تاریخ یاد شود. رسول جعفریان در سالهای اخیر با صراحت لهجه و شجاعتی مثالزدنی به بیان دیدگاههایش درباره سنت علمی ما پرداخته و از ضرورت بازنگری انتقادی و بدون تعارف با تاریخ سخن میگوید و بیپروا سخنانی میگوید که در حکم آب در خانه مورچگان ریختن و آشفته کردن خواب کسانی است که یا ناآگاهند یا خود را به ناآگاهی میزنند یا عامدانه از بسط جهالت و غفلت تودهها سود میبرند. رسول جعفریان در میانه ششمین دهه عمر خود، بدون ملاحظات محافظهکارانه، مجامله را کنار گذاشته و به روشنگری میپردازد. سابقه پربار او اما سبب شده که مخالفان به سادگی نتوانند او را به ناآگاهی یا ... متهم سازند. باید به شجاعت و صراحت لهجه او آفرین گفت و از تلاشهای بیوقفه پژوهشگری تقدیر کرد که گامهایی موثر و بلند در ادای سهم به تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و ایران برداشته است.
روزنامه اعتماد