شناسهٔ خبر: 60578 - سرویس دیگر رسانه ها

هریس معتقد است نظام رفاهی دوران پهلوی خصلت طردگرا داشت

فدایی می‌گوید: نویسنده کتاب «انقلاب اجتماعی: سیاست و دولت رفاه در ایران» برخلاف اکثر آثار غربی به شاخص­‌های اقتصادی بسنده نمی­‌کند و از شاخص­‌های غیراقتصادی توسعه نیز بهره می­‌برد.

هریس معتقد است نظام رفاهی دوران پهلوی خصلت طردگرا داشت

فرهنگ امروز/ احمد ابوالفتحی: کتاب «انقلاب اجتماعی: سیاست و دولت رفاه در ایران» نوشته کوان هریس که به‌تازگی ذیل مجموعه «جامعه و سیاست» در نشر شیرازه منتشر شده، یکی از آخرین ثمرات پژوهشی نسل تازه محققان حوزه ایران در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های غربی است. بسیاری از محققان تازه‌نفس غربی، با تکیه بر دید انتقادی برآمده از رویکرد ضد شرق‌شناسی ادوارد سعید و دیگر محققان منتسب به این جریان فکری، تلاش می‌کنند با تکیه بر مشاهدات عینی و تلاش برای دوری از تعصبات قومی و نژادی، قرائتی منصفانه از ایران و کشورهایی مانند ایران ارائه دهند. قرائت‌هایی که گاه ستایش محققان نسل‌های پیشین را هم برمی‌انگیزد. به‌عنوان نمونه، یرواند آبراهامیان که یکی از شاخص‌ترین پژوهشگران حوزه تاریخ معاصر ایران است، کتاب کوان هریس را روایتی دست‌اول از ایران دانسته بود. موضوعی که هریس برای پژوهش خود انتخاب کرده است شاید چندان بکر نباشد اما او جوانبی تاکنون نادیده مانده از مقوله سیاست‌های رفاهی در ایران را مورد توجه قرار داده است. به طور مشخص نه فقط در محققان غربی، که در محققان ایرانی نیز کم هستند کسانی که از منظر جامعه‌شناسی تاریخی به پژوهش در باب سیاست‌های رفاهی پس از انقلاب و به‌طور مشخص نقش کمیته امداد در این زمینه پرداخته باشند. با مترجم این کتاب، محمدرضا فدایی درباره چند و چون محتوایی کتاب «انقلاب اجتماعی: سیاست و دولت رفاه در ایران» صحبت کرده‌ایم.
 
کتاب «انقلاب اجتماعی» کتابی درباره سیاستگذاری اجتماعی و رفاهی در ایران است. از اساس چنین موضوعی برای یک پژوهشگر غربی چه جذابیتی داشته است؟
حوزه تخصصی کِوان هریس توسعه و سیاست­‌های اجتماعی در کشورهای نیمکره جنوبی جهان است. جدا از این، نویسنده می‌­گوید یک تجربه شخصی، جرقه تألیف این کتاب را در ذهن او زده است. به گفته او ایرانی که او خود بی‌­واسطه دیده تفاوت بسیار داشته با ایرانی که به واسطه رسانه‌­ها و آثار غربی شناخته بود. شاید بتوان گفت یک دلیل دیگر، خلاء مطالعه در زمینه سیاستگذاری‌­های اجتماعی و رفاهی در ایران و تلاش نویسنده به پوشاندن این خلاء بوده است.


 
برای شما به عنوان مترجم این کتاب چه خصوصیت ویژه‌ای داشت که برای ترجمه‌اش ترغیب شدید؟
هریس تکوین سیاست­‌های رفاهی ایران را از دریچه جامعه­‌شناسی تاریخی و از ابتدای تاریخ معاصر تحلیل می‌کند. یکی از جذابیت­‌های کتاب همین خصوصیت بود. مورد دیگر این بود که نویسنده برخلاف اکثر آثار غربی به شاخص­‌های اقتصادی بسنده نمی­‌کند و از شاخص­‌های غیراقتصادی توسعه نیز بهره می­‌برد. هریس منتقد آثاری درباره ایران است که کشور ما را صرفاً با تکیه بر شاخص­‌های اقتصادی مثل درآمد، تولید ناخالص داخلی و... تحلیل می­‌کنند و نگاه آنان را ناقص و نابسنده می­‌داند و اعتقاد دارد برای تحلیل جامع باید شاخص­‌های غیراقتصادی توسعه از جمله بهداشت، آموزش، بیمه اجتماعی، متوسط طول عمر، نرخ مرگ و میر مادران و نوزادان و ... را نیز لحاظ کرد.
 
کتاب درباره تبعات «خواسته یا ناخواسته» سیاست‌گذاری اجتماعی و رفاهی ایران بر تحولات اجتماعی و سیاسی پرداخته است. یکی از این تحولات، انقلاب بوده است. نویسنده تاثیر سیاست‌گذاری‌های اجتماعی و رفاهی در شکل‌گیری انقلاب را چگونه ارزیابی کرده است؟
هریس در تحلیل پیش از انقلاب بر این نظر است که نظام رفاهی آن دوره نسبت چندانی با اکثریت مردم نداشت و خصلت طردگرا داشت. او این استدلال را از زوایای گوناگون بررسی می­‌کند و برای این کار، نظام رفاهی پیش از انقلاب را به تفصیل می­‌کاود و به مواردی چون دیکتاتوری توسعه­‌گرای عصر پهلوی، انقلاب سفید، سپاه دانش و بهداشت، اصلاحات ارضی، وضعیت رفاه در روستاها و... می­‌پردازد. او انقلاب را جریانی پویا می­‌داند که زمینه­‌های گوناگون از جمله زمینه اجتماعی داشته است. برخلاف اکثر آثار غربی که شرایط پس از انقلاب و به ویژه جنگ را در تحلیل خود چندان لحاظ نمی­‌کنند، نویسنده در مورد پس از انقلاب با کنکاش در بحبوحه انقلاب و جنگ و رویکرد جمهوری اسلامی در قبال توسعه، حفظ نهادهای رفاهی پیشین، تشکیل نهادهای رفاهی جدید، رویکردِ پس از انقلاب به رفاه عموم مردم، فراگیری و تنوع نهادهای مزبور و نقش آن­ها در تثبیت و بسط پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی را می­‌کاود.


 محمدرضا فدایی
 

کتاب انقلاب اجتماعی با یک پرسش اساسی آغاز می‌شود؛ آیا دولت نفتی می‌تواند دولت رفاه باشد؟ پاسخ نویسنده به این سوال از چه جنسی است؟
نویسنده در فصلی از کتاب که نظری­‌ترین بخش آن است، پارادایم­‌های رانت­‌گرا در تحلیل دولت در معنای عام و نسخه­‌های متقدم و متأخر نظریه دولت رانتی را بررسی و نقد می­‌کند. یکی از رانت‌­ها نفت است که او کشورهای نفتی از جمله نروژ، نیجریه، عربستان، کشورهای آمریکای لاتین و ... را از این دریچه می­‌کاود. به نظر می­‌آید هدف نویسنده از پرداختن به این پرسش عمدتاً تحلیل دولت رفاه از زاویه دولت نفتی و از سایر زوایا بوده و با این پرسش کوشیده نسبت میان دولت نفتی و استخراجی و دولت رانتی را بررسی کند و آن­ها را به تحلیل دولت رفاه از دریچه جامعه­‌شناختی پیوند دهد اما می­‌توان گفت نویسنده نهایتاً در جستجوی تبیین نظام رفاه ایران به این نتیجه می­‌رسد که بهتر است نظام رفاه ایران را از دریچه جامعه­‌شناسی تاریخی تحلیل کرد.
 
جامعه‌شناسی تاریخی چه امکانات تحقیقی‌ای را در اختیار هریس قرار داده که در شیوه‌های دیگر پرداختن به موضوع وجود ندارد؟
جامعه­‌شناسی تاریخی به او این امکان را می­‌دهد که روایتی تاریخی از نظام رفاه ایران از بدو تأسیس ارائه کند و رویکرد پیش و پس از انقلاب در قبال سیاست‌گذاری‌­های اجتماعی را مقایسه و کاوش کند و آثار آن­ها را بکاود.
 
یکی از جنبه‌های جذاب و بدیع کتاب پرداختن به ساخت حمایت اجتماعی در ایران پس از انقلاب و به ویژه کمیته امداد امام خمینی است. نویسنده نسبت به این ساخت چه نگاهی دارد؟
نویسنده پس از بررسی و نقد دیدگاه­‌های موجود در زمینه سیاست‌گذاری­‌های اجتماعی، نقش آن در پیش و پس از انقلاب را تحلیل می­‌کند. او در این قسمت، شکل­‌گیری نهادهای رفاهی جدید در دوره جمهوری اسلامی و نقش آن­ها در رسیدگی به وضعیت اقشار پایین جامعه را بررسی می­‌کند. نهاد اصلی در این بخش، کمیته امداد امام خمینی است. او از این دریچه به تحلیل دهه اول انقلاب می­‌پردازد و نقش کمیته امداد در بسط رفاه به ویژه در نواحی محروم و روستایی را تحلیل می­‌کند.
 
کوان هریس، نویسنده کتاب، پژوهشگری بوده که حضور مستقیم در ایران این سال‌ها داشته و با پژوهشگران ایرانی نیز در ارتباط بوده است. نگرش او به ایران در این کتاب تا چه میزان ملموس و منصفانه است؟ یکی از آفت‌های پژوهش‌های غربی در ایران این است که احتمال زیادی دارد دچار دید کاریکاتوریزه شوند و ایران واقعی را بازنمایی نکنند. این کتاب در این زمینه چگونه وضعیتی دارد؟
اجازه می­‌خواهم در مورد منصفانه و بی­‌طرفانه بودن نگاه نویسنده، اساتید و خوانندگان نظر بدهند اما تا این حد می­‌توان گفت که نویسنده که خود منتقد نگاه یکسویه اکثر آثار غربی است و کوشیده تا با تکیه بر اصول پژوهشی، خود در این ورطه گرفتار نشود. در مورد ملموس بودن نگرش هریس باید گفت که او خود نیز اشاره می­‌کند که سعی کرده با استفاده از روش کتابخانه­‌ای به آثار موجود در این زمینه مراجعه کند و به منابع خارجی اکتفا نکند. جدا از این، با مصاحبه و مراجعه به نهادهای رفاهی تلاش کرده خلاء نبود منابع دست اول در زمینه سیاست‌گذاری­های اجتماعی و رفاهی را بپوشاند.

ایبنا