معصومه رضایی: غزل «در این سرای بیکسی» از هوشنگ ابتهاج، غزل «جوانی» از رهی معیری، شعر «به کجا چنین شتابان» از شفیعی کدکنی و «باغ بیبرگی» سروده مهدی اخوان ثالث اشعاری هستند که از کتاب درسی مقطع دوم متوسطه حذف شدهاند. به جز اینها البته داستانی نوشته غلامحسین ساعدی و داستانی از بزرگ علوی هم از دسته حذفیات مهم این مقطع تحصیلی هستند. این شاعران و نویسندگان از معتبرترین روشنفکران معاصر ایرانی به حساب میآیند اما سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی در پاسخ به واکنشهایی که در فضای مجازی نسبت به کتابهای درسی فارسی دوره دوم متوسطه مطرح شده، در اطلاعیهای به این موضوع پاسخ داده که در بخشی از آن آمده است: «کتابهای درسی فارسی دوره دوم متوسطه از سال ۱۳۹۵ همسو با برنامه درسی ملی، نو نگاشت بوده و در سه سال گذشته متنی از این کتب حذف نشده است.» بر این اساس حذف اشعار و داستانهای نامبرده شده در راستای برنامه درسی ملی انجام شده است. از سوی دیگر، خبرگزاری تسنیم در گزارش و فهرستی که از حذف و اضافات کتابهای ادبیات منتشر کرده، نوشته: «نکته مغفولی که در ماجرای اخیر وجود دارد، اطلاعرسانی ناقصی است که در مورد تغییرات کتابهای درسی فارسی صورت گرفت؛ متن حذفشده از هر شاعر و ادیبی معرفی شد، اما اینکه متن جایگزینی از همان شاعر و ادیب به کتابهای درسی فارسی راه پیدا کرده یا نه، ناگفته ماند. در حالی که با یک جستوجوی ساده در پایگاه کتابهای درسی (chap.sch.ir) میشد دید که فیالمثل اگر شعر «مادر» ایرج میرزا دیگر در کتابهای درسی نیست، حالا از ایرج دو شعر «وطندوستی» در فارسی ششم (صفحه ۵۶) و بخشهایی از «نصیحت به فرزند» در فارسی هشتم (ص ۴۹) به کتابهای درسی راه پیدا کرده.»
حذف یا جایگزینی؟
روزهای گذشته شبکههای مجازی به انتشار فهرست حذفیات کتابهای درسی در مقطع متوسطه پرداختند. این فهرست اسامی فراوان و معتبری را شامل میشود.
تغییر در کتابهای درسی آن طور که سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی اعلام کرده در سال ۹۵ اتفاق افتاده و در سه سال گذشته تغییر دیگری رخ نداده است. اما بحث بیعدالتی آموزشی که با صحبتهای طیبه ماهروزاده، همسر غلامعلی حدادعادل درباره مدارس غیرانتفاعی بار دیگر به سوژه شبکههای اجتماعی بدل شد به این موضوع انجامید تا کاربران فضای مجازی با انتشار فهرستی از حذفیات کتب درسی بار دیگر به مبحث ادبیات و علوم انسانی بپردازند.
احسان رضایی، نویسنده و پژوهشگر که تا همین دو سال پیش در مقطع متوسطه ادبیات تدریس کرده است، درباره فهرستی که در رسانهها و فضای مجازی به عنوان حذفیات کتب درسی منتشر شده به سازندگی میگوید: «تغییر در کتابهای درسی به سمت جابهجایی بوده و نه حذف. یادم است که از معلمها درباره دروس نظرسنجی میکردند. در حال حاضر هم که مسئولان کتب درسی اظهار میکنند که تغییرات براساس نظر معلمها صورت گرفته است. واقعیت مطلب این است که به طور مثال اگر شعری از شفیعیکدکنی حذف شده به جای آن شعر دیگری با عنوان «ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران» در کتاب فارسی دوازدهم (ص۵۷) از همین شاعر اضافه شده است. از خیام رباعی «هنگام سپیدهدم خروس سحری...» در فارسی دهم (۳۵)؛ از مهدی اخوانثالث شعر «خوان هشتم» در فارسی دوازدهم (۱۰۹-۱۱۴)؛ و از هوشنگ ابتهاج «ایران ای سرای امید» در فارسی پنجم دبستان (۷۶) آمده است. بنابراین نمیتوان با قطعیت گفت هدف از حذف یک شعر حذف نام شاعر از کتاب ادبیات بوده است.»
مولف یا موضوع؟
محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش در مورد حذفیات کتب درسی فارسی به انتشار توئیتی در حساب توئیتری خود اکتفا کرده و نوشته است: «تغییرات کتب درسی مطرح شده مربوط به ۳سال پیش است اما تلنگری برای بررسی بیشتر بود. دستور دادم بررسی کارشناسانه، دقیق و منصفانهای صورت بگیرد. به عنوان وزیر آموزش و پرورش به همه کسانی که دلنگران فرهنگ کشور هستند اطمینان میدهم آموزش و پرورش پاسدار و مروج سرمایههای معنوی کشور است.» اما با توجه به جایگزینی اشعار بعضی از نویسندگان با شعری از همان شاعر به نظر میرسد که هدف حذف نام شاعر و یا نویسنده نبوده و تصمیم دیگر در ورای این حذفیات وجود دارد. رضایی معتقد است: «اینکه انتخابهای جدید درستتر از قبلیها هستند یا نه باید مورد بحث قرار بگیرد و نیاز به مباحث کارشناسی دارد.» با این حال او میگوید: «پرداختن به مباحثی مانند دلایل حذف در کتاب فارسی باعث شده تا دچار سوءتفاهم شویم و از موضوع اصلی دور شویم. سالها میشود که ادبیات به عنوانی درسی حفظی در مدارس تدریس میشود و معلمها این درس را بیشتر به منظور حفظ کردن اشعار در مدارس آموزش میدهند و هیچگاه در مدارس به این موضوع پرداخته نمیشود که چگونه از ادبیات لذت ببریم. این را هم بگویم که من همچنان از منتقدان حذفیات هستم اما نه به آن شکلی که در فضای مجازی به آن پرداخته شده است.» دریکوند معلم ادبیات آموزش و پرورش دلایل حذف بعضی اسامی و اشعار و داستانها در کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی را ناشی از دلایل دیگری میداند و به سازندگی میگوید: «تغییرات در کتابهای ادبیات مدارس ارتباط فراوانی به مشکل با بعضی شاعران و نویسندگان ندارند. در واقع عدهای در پی متونی هستند که حرف آنها را بزند و کتابهای درسی فارسی را به فضایی برای اشاعه سیاستهای خاص تبدیل کردهاند.» احسان رضایی هم درباره دلایل دیگری که ممکن است باعث حذف بعضی از اشعار و جاگزینی آنها با سرودههای دیگری شده میگوید: «یک بخش از تغییرات هم جنبۀ حاکمیتی ماجراست. مثل اضافه کردن شعری دربارۀ شهید محسن حججی.» اشاره او به توضیحات مدیر گروه ادبیات فارسی دفتر تألیف کتب درسی آموزش و پرورش و از مؤلفان کتب نونگاشت ادبیات در پایه یازدهم است که به ایرنا گفته: «جایی نیاز داشتیم شهید محسن حججی را مطرح کنیم و این بر حافظ و سعدی اولویت داشت. اینها در حالی است که کسی تا به امروز از ما نپرسیده که چرا از شاهنامه یک شعر را در کتابهای جدید نیاوردید، اما گاهی میپرسند که چرا شعری از اخوان در کتاب درسی نیاوردید. پاسخ ما برای فردوسی، حافظ، سعدی و اخوانثالث این است که کتاب جدید با اصول و مصوبات تازهای شکل گرفته است که سازمان پژوهش قبل از اینکه کتابی تألیف شود، آن مصوبات را تدوین میکند.»
گوناگونی ادبیات یا ملیگرایی؟
در کتاب فارسی مقطع دوم متوسطه شعر باغ بیبرگی از مهدی اخوانثالث شاعر حماسهسرای معاصر چاپ شده بود که در کتابهای جدید شعر دیگری از اخوان ثالث با عنوان «خوان هشتم» وجود دارد. شعر خوان هشتم از نظر نوع ادبی، حماسیتر از شعر «باغ بیبرگی» به حساب میآید. احسان رضایی درباره همین شعر به خصوص میگوید: ««خوان هشتم» در فارسی دوازدهم (۱۱۴-۱۰۹) اعتراضیتر از «باغ بیبرگی» است پس نمیتوان با جدیت گفت که اشعاری با نگاه انتقادی از کتابهای درسی حذف شدهاند. تصور من این است که اشعاری که بار معنایی منفی و دلسردکننده دارند را حذف کردهاند. مثال دیگری در این مورد هم اگر بخواهم استفاده کنم درباره هوشنگ ابتهاج است که شعر «در این سرای بیکسی» که شاید نگاه منفی داشته باشد حذف شده و به جای آن شعر «ایران ای سرای امید» از او استفاده شده است.» بر اساس اطلاعیهای که سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی منتشر کرده کتابهای درسی فارسی دوره دوم متوسطه از سال ۱۳۹۵ همسو با برنامه درسی ملی، نونگاشت شدهاند. در واقع کتابها به سمت استفاده از متون و اشعار ملیگرایانه و حماسی تغییر کردهاند. در همین مورد رضایی میگوید: «در کتاب دهم شعر رستم و اشکبوس، یازدهم شعر حماسی کاوه دادخواه و دوازدهم شعر گذر سیاوش از آتش، همگی از فردوسی هستند. در واقع ۴ درس از دوره متوسطه دوم به شاهنامه فردوسی اختصاص دارد که بسیار بیشتر از گذشته است و نشاندهنده رویکرد حماسی، میهنپرستانه و ملیگرایی در کتابهای درسی است. از ادبیات معاصر هم اسمهای زیادی در این کتابها وجود دارد. مثلاً جمال میرصادقی، یا حتی «سووشون» در کتاب نگارش یازدهم هستند.» او ادامه میدهد: «با توجه به تنوع قومی و فرهنگی که در کشور وجود دارد، من استفاده از ادبیات را برای ترویج و تقویت نگاه ملیگرایی، مثبت میدانم.» رضایی در عین حال میگوید: «نامهایی در این سالها به کتاب فارسی آموزشی اضافه شدهاند که من با وجود اینکه اهل ادبیات هستم و دورهای هم معلم ادبیات مدارس بودهام این اسامی را نمیشناسم. به نظر میرسد نوعی نان به هم قرض دادن در چاپ بعضی از متون در کتابهای آموزشی وجود دارد.»
اما حسین قاسمپورمقدم، مؤلف کتابهای درسی زبان و ادبیات فارسی، نظر دیگری دارد. او درباره وجود بعضی از نامهها و حذف برخی دیگر به ایسنا گفته است: «هیچگاه غرضورزی با اشخاص و جریان ادبی خاصی مطرح نبوده است. آنچه الان میبینید کتابهای نظام جدید هستند. در این کتابها برخی از متنها هستند و برخی هم نیستند.»
فهرست حذف و اضافه !
فهرستی که از حذفیات کتابهای فارسی مقطع دوم متوسطه در فضای مجازی منتشر شده و واکنشهای فراوانی را به همراه داشت از این قرار است:
غزل «در این سرای بیکسی» هوشنگ ابتهاج
غزل «جوانی» رهیمعیری
شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعیکدکنی
«باغ بیبرگی» مهدی اخوان ثالث
شعر «مادر» ایرجمیرزا
شعر «مهتاب» و «داروگ» نیما یوشیج و رباعیات خیام.
داستانی از غلامحسین ساعدی
داستانی از بزرگ علوی، داستان حلاج تذکرهالاولیا، داستان «موسی و شبان»، داستانی از اُ.هنری و داستان سیاحتنامه ابراهیمبیگ هم جز متون حذف شده از کتب ادبیات مقطع دوم متوسطه هستند.
بعضی دیگر از حذفیات هم شامل سانسور داستانها میشود که از این قرار است: سه جمله از داستان «قاضی بست» بیهقی، نام صادق هدایت از وسط داستان «کباب غاز» نوشته محمدعلی جمالزاده و بخشهایی از خاطرات اسلامی ندوشن.
البته نامها هم از قضیه حذف بینصیب نبودهاند؛ محمود دولتآبادی، مشفق کاظمی و عباس خلیلی هم اسامیای هستند که دیگر نشانی در کتابهای درسی ندارند.
قاسمپور مقدم درباره حذفیات هم گفته است: «بسیاری از افرادی که از آنها نام برده شده شعر یا داستان دیگری از آنها در کتاب آمده است. حال و هوای کتاب جدید است، مثلا شعر دیگری از استاد شفیعیکدکنی انتخاب و در کتاب گنجانده شده است و موارد بسیار دیگری. کتاب درسی نباید به اسامی بپردازد، اگر اینطور باشد باید بپرسید که چرا از مولوی و سنایی و نظامی و ناصرخسرو متن نیاوردهاید. وقتی میگوییم چهرههای شاخص، باید از قرنهای آغازین درنظر بگیرید تا امروز. در دوره قبل از انقلاب صدها چهره داریم که از میان آنها «قصه عینکم»، «کباب غاز» و... آورده شده است.» مسئول گروه زبان و ادبیات فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در پاسخ به اینکه یکی از انتقادها حذف نام صادق هدایت از داستان «کباب غاز» محمدعلی جمالزاده بوده است، گفته است: «این اشتباه منتقدان است. اگر بروید و کتاب سال ۱۳۷۵ را از آرشیو بیرون بکشید این داستان اینطور چاپ شده است. حدود ۲۴ سال از این ماجرا میگذرد و تا امروز هم هیچکسی هیچ حرفی نزده است. هرچند این اصل کلی را باید درنظر داشته باشید که مثلا در شعر مولوی و حافظ شما تشخیص میدهید یک بیت را که باعث تضاد و تضارب آرا میشود، بردارید.»
منبع: سازندگی