به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ اگرچه وزیرکشور آلمان سال گذشته مدعی شد که اسلام به آلمان تعلق ندارد، اما قرنهاست که ترجمههای مختلفی از قرآن به زبان آلمانی در کشور ژرمنها وجود دارد. آنطور که شواهد تاریخی نشان میدهد؛ اولین ترجمه قرآنی به زبان آلمانی در سال ۱۵۴۳ انجام شده است و پس از آن، دهها شرقشناس، مترجم و دیپلمات در آلمان اقدام به ترجمه این کتاب آسمانی کردهاند. رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آلمان سعی کردهاست تا ترجمههای مهم قرآن به زبان آلمانی را مورد بررسی قرار دهد:
درباره پیشینۀ ترجمههای قرآنی به زبانهای اروپایی، کمابیش اختلاف نظر وجود دارد، اما آنطور که اکثر شواهد تاریخی نشان میدهد؛ اولین ترجمه قرآن در اروپا به زبان لاتین، توسط رابرت فون کتون در سال ۱۱۴۱ میلادی منتشر شده است. رابرت فون کتون، پژوهشگر حوزه جغرافیا و اخترشناسی، هنگامی که برای یافتن کتابهای خطی به شمال اسپانیا رفته بود، به خواست پیتر مقدس، رئیس دیر کلونی، قرآن را ترجمه کرد. رابرت و همکارانش به زبان عربی تسلط کافی نداشتند و با قصد تخریب اسلام، قرآن را ترجمه کردند. با این وجود، این ترجمه، قرنها تنها مرجع مسیحیان برای درک قرآن بود. در قرن شانزدهم میلادی و پس از اختراع صنعت چاپ، تئودور بوخمان، کشیش سوئیسی این اثر را در سوئیس به چاپ رساند. همزمان در سال ۱۵۴۳، تئودور بیبلیاندر، الهیدان مسیحی اهل سوئیس به ترجمه قرآن پرداخت. او در واقع تلاش کرد تا ترجمه رابرت فون کتون را تکمیل کند. بدینترتیب، تئودور بیبلیاندر ترجمهای از قرآن را در بازل سوئیس منتشر کرد که نسبت به ترجمههای پیش از آن، کاملتر بود.
در همان سال، در کشور ژرمنها نیز یوهان آلبرشت ویدمانستتر، الهیدان، شرقشناس و دیپلمات آلمانی، ترجمهای از قرآن را در نورنبرگ به چاپ رساند. البته در حال حاضر اثری از این ترجمه نیست، اما در بسیاری از کتب تاریخی به وجود چنین ترجمهای اشاره شده است. سالمون شوایگر دیگر شهروند آلمان بود که قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. او که تحصیلات خود را در زمینه الهیات مسیحی در دانشگاه توبینگن به سرانجام رسانده بود، همراه با فرستاده ویژه امپراطور اتریش به استانبول رفت و سپس به حلب، دمشق، اورشلیم و مصر نیز سفر کرد. سالمون شوایگر در این سفر با نسخهای از قرآن که به زبان ایتالیایی ترجمه شده بود، آشنا شد. این نسخه، سال ۱۵۴۷ توسط آندریا آریوابنه به زبان ایتالیایی ترجمه شده بود. آندریا آریوابنه نیز کتاب را بر مبنای ترجمه لاتین رابرت فون کتون به ایتالیایی برگردانده بود. بدین ترتیب شوایگر قرآنی را به زبان آلمانی ترجمه کرد که پیش از آن به دو زبان غیرعربی (لاتین و ایتالیایی) ترجمه شده بود و همین امر دقت و عمق کار او را کاهش داد.
پس از گذشت حدود ۶۰ سال از چاپ این اثر، یوهان لانگه، پزشک و مترجم هامبورگی در سال ۱۶۸۸ ترجمهای جدید از قرآن ارائه داد. ترجمه لانگه از قرآن براساس ترجمهای از زبان هلندی صورت گرفت. ترجمه هلندی نیز از روی ترجمه فرانسوی آندره دو ریر انجام شده بود. بنابراین قرآن ترجمهشده پزشک آلمانی با سه واسطه صورت گرفته بود و دقیقا همانند کار سالومون شوایگر با متن اصلی قرآن تطبیق نداشت.
دیوید نرتر، الهیدان پروتستان نیز از دیگر مسیحیان آلمانیزبان است که قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. نرتر در طول زندگی خود، مجموعهای درباره فرهنگ، آدابورسوم و اعتقادات ادیان جمعآوری و منتشر کرد و در این راستا، در سال ۱۷۰۳، ترجمه جدیدی از قرآن در شهر نورنبرگ به چاپ رساند. او کار خود را بر اساس ترجمه لاتین قرآن انجام داد که توسط لودویکو ماراچی در قرن دوازدهم منتشر شده بود. در این ترجمه، پیامبر اسلام(ص) به عنوان فردی دروغگو و قدرتطلب معرفی شده بود. فرد دیگری که قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرده، تئودور آرنولد، زبانشناس و مترجم آلمانی است. او در سال ۱۷۴۶، قرآنی را که توسط جرج سیل، خاورشناس به انگلیسی ترجمه شده بود، به آلمانی برگرداند و در دو جلد به چاپ رساند. ترجمه او جزو کاملترین ترجمههای قرآن به زبان آلمانی(تا آن زمان) محسوب میشود. چرا که تا قبل از آن، مترجمان یا بخشی از قرآن را ترجمه میکردند و یا اینکه ترجمه خیلی از بخشها را به صورت خلاصه و به شکل مضمونی ارائه میدادند. همچنین ترجمه او نسبت به ترجمههای قبلی از سوگیری و جهتگیریهای کمتری برخوردار است؛ هرچند نقایصی هم دارد.
اما یکی از کسانی که قرآن را مستقیما از روی متن عربی ترجمه کرد، دیوید فریدریش مگرلین، الهیدان پروتستان بود. او در سال ۱۷۷۲، ترجمهای از قرآن را با عنوان “انجیل ترکی یا قرآن” در فرانکفورت به چاپ رساند. عنوانی که به خوبی نشان میدهد، اثر او دچار سوگیری زیادی است. در مقدمه ترجمه آمده است که حضرت محمد(ص)، پیامبری دروغین است، چرا که او تثلیث و تعدادی دیگر از باورهای مسیحیان را قبول ندارد.
یک سال پس از انتشار ترجمه مگرلین و نقدهایی که به آن وارد شد، ترجمه دیگری از قرآن توسط فریدریش ابرهارد بویزن در شهر هاله منتشر شد. ابرهارد بویزن، الهیدان پروتستان، نویسنده و مترجم آلمانی بود و همانند مگرلین سعی کرد تا قرآن را از زبان اصلی به آلمانی برگرداند. او ترجمه خود را “قرآن یا کتاب قانون مسلمانان منتسب به محمد فرزند عبدالله” نام نهاد. در این ترجمه سوگیری و جهتگیریهای منفی درباره اسلام کمتر به چشم میخورد. این ترجمه را میتوان به عنوان اولین ترجمه مستقیم قرآن به آلمانی به شمار آورد که در آن از عبارات و کلمات توهینآمیز به پیامبر(ص) و مسلمانان استفاده نشده است. پس از آن، در سال ۱۸۱۰ میلادی، یوزف فون هامر پورگشتال از شرقشناسان شهیر اتریشی به ترجمه قرآن پرداخت. او به خاطر آشنایی با زبان عربی، قرآن را مستقیم از این زبان به آلمانی ترجمه کرد. البته ترجمه او کامل نیست. پورگشتال تعدادی از سورههای قرآن را به انتخاب خود ترجمه کرده و همه آنها را نیز یکجا در یک مجموعه منتشر نکرده است.
۱۸ سال بعد، ساموئل فریدریش گونتر وال، استاد رشته زبانهای شرقی دانشگاه هاله، ترجمه ابرهارد بویزن را مجددا مورد بازنگری قرار داد و بر اساس همان ترجمه، نسخهای با یادداشتهای جدیدی از خود به چاپ رساند. نوشته او سراسر مغرضانه بود. گونتر وال در مقدمه کتاب خود، پیامبر اسلام(ص) را منافق و ریاکار نامید. او پیامبر اسلام(ص) را به گونهای نشان داد که قدرت طلب بوده و تنها به کسب شهرت و قدرت فکر کرده است. گونتر وال همچنین آموزههای قرآن را انحرافی و نادرست نامید.
اما مسیحیان تنها گروهی نبودند که به ترجمه قرآن به زبان آلمانی اقدام کردند. در سال ۱۸۴۰، یک خاخام یهودی، قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. لیون اولمان در سال ۱۸۳۶ به عنوان خاخام اعظم کرفلد انتخاب شد و چهارسال پس از آن قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. ترجمه او یکی از مغرضانهترین ترجمههای قرآنی به زبان آلمانی است.
هر چند ترجمه لیون اولمان با سوگیری زیادی همراه بود، اما در سال ۱۸۸۴ یکی از برجستهترین چهرههای ادبیات آلمان، ترجمهای آهنگین و بدون سوگیری از قرآن منتشر کرد. فریدریش روکرت، شرقشناس، شاعر و ادیب مشهور آلمانی به علت تسلط زیادی که به زبان عربی داشت، توانست قرآن را تا حد مطلوبی با ظرافتهای ادبی و زبانیاش به آلمانی برگرداند. ترجمه او از قرآن ترجمهای شعرگونه و آهنگین و بدون سوگیریها و جهتگیریهای رایج بود. این در حالی است که تا پیش از آن، بسیاری از ترجمهها با سوگیری انجام شده بود.
در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ مارتین کلمروت، برنهاردت اشپیس و هوبرت گریمه، ترجمههایی از قرآن به زبان آلمانی منتشر کردند. مارتین کلمروت که به مدت ۱۰ سال مبلغ لوتری در شهر دارالسلام در شرق آفریقا بود، ۵۰ سوره از سورههای قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. گریمه نیز که دکترای خود را در حوزه شرقشناسی از دانشگاه برلین دریافت کرده بود، در سال ۱۸۹۵ کتابی درباره پیامبر و قرآن منتشر کرد و در آن به شرح زندگی پیامبر و ترجمه برخی از آیات و سورههای قرآن پرداخت. گریمه در سال ۱۹۲۳ نیز ترجمه بخشهای دیگری از قرآن را منتشر کرد.
اما ترجمه دیگری که از قرآن به زبان آلمانی صورت گرفته، منتسب به تئودور فریدریش گریگول است. گریگول در سال ۱۹۰۱، به سفارش کتابخانه شهر هاله، قرآن را ترجمه کرد. همچنین ماکس هنینگ از دیگر شرقشناسانی است که قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرده است. ترجمه قرآن هنینگ یکی از ترجمههایی است که برای مدت نسبتا طولانی بسیار مورد استفاده قرار گرفت و میان اسلامپژوهان عمومیت یافت. تقریبا تا اوایل نیمه دوم قرن بیستم این ترجمه به نوعی دقیقترین ترجمه قرآن به زبان آلمانی به حساب میآمد. ترجمه هنینگ همچنین حاوی شرح تاریخچهای از نزول و شکلگیری قرآن است.
در سال ۱۹۱۶ نیز لازاروس گُلدشمیت یهودی در برلین، قرآن را به زبان آلمانی منتشر کرد.
البته به جز یهودیان و مسیحیان آلمانی، از میان مسلمانان آلمان نیز گروهی مبادرت به ترجمه قرآن کردند. مولانا صدرالدین از مبلغان فرقه احمدیه جزو اولین مسلمانانی بود که قرآن را به زبان آلمانی برگرداند. ترجمه منتسب به او در سال ۱۹۲۸ برای نخستینبار منتشر شد. میرزا بشیر الدین محمود احمد نیز از دیگر مبلغان و رهبران فرقه احمدیه بود که قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرد. این ترجمه در سال ۱۹۵۴ برای نخستینبار به چاپ رسید.
اما در سال ۱۹۶۶، رودی پارت، شرقشناس و اسلامشناس آلمانی، ترجمهای از قرآن ارائه داد که در بین اسلامشناسان اهمیت و اعتبار بیشتری نسبت به سایر ترجمهها پیدا کرد. او سعی کرد تا ترجمهای دقیق و علمی از قرآن ارائه کند و همین مسئله سبب شد تا این اثر در میان اسلامشناسان از اهمیت و اعتبار بیشتری نسبت به سایر ترجمهها برخوردار باشد. هرچند گروهی نیز معتقدند که این ترجمه بیعیب و نقص نیست.
عادل تئودور خوری، از دیگر مسیحیانی است که قرآن را به زبان آلمانی ترجمه کرده است. این ترجمه در سال ۱۹۸۷ میلادی منتشر شد. او چند سال پس از آن، ۱۲ جلد کتاب منتشر کرد که در آنها، علاوه بر ترجمه قرآن، تفسیر آیات این کتاب آسمانی نیز به زبان آلمانی وجود داشت.
در سال ۲۰۰۹، احمد میلاد کریمی، اسلامشناس و فیلسوف آلمانی، ترجمهای جدید از قرآن را ارائه داد. او معتقد بود که ترجمههای آلمانی قرآن نتوانسته فصاحت کتاب آسمانی مسلمانان را به نمایش بگذارد. احمد میلاد کریمی با تسلطی که بر زبان عربی و آلمانی دارد، تلاش کرد تا در ترجمه جدید خود، این مشکل را برطرف کند. هر چند به گفته خودش ترجمه او نیز بینقص نیست. در همان سال، احمد فون دنفر و یوسف کوهن نیز ترجمه دیگری از قرآن ارائه دادند. این ترجمه از روی ترجمه انگلیسی قرآن، اثر محمد اسد صورت گرفت و به شکلی مستقیم نبود.
هارتموت بابزین، شرقشناس آلمانی نیز از سال ۲۰۰ تا ابتدای سال ۲۰۱۰ بر روی ترجمه قرآن کار کرد. این کار به شکلی مستقیم از زبان عربی به آلمانی صورت گرفت و در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
هر چند در فاصله سالهای ۱۵۴۳ تاکنون، کتاب آسمانی مسلمانان بارها به زبان آلمانی ترجمه شده است، اما نگاهی به همه این ترجمهها نشان میدهد که هنوز ترجمهای کاملا بینقص انجام نشده است. اسلامشناسان معتققدند که انتقال معنی اصلی قرآن به زبان غیرعربی کار آسانی نیست و نیاز به تخصص ویژه دارد.