به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ امروز هجدهم آبانماه؛ سومین سال درگذشت توران میرهادی، استاد ادبیات کودکان، نویسنده، متخصص آموزش و پرورش و یکی از شخصیتهای برجسته فرهنگی است که بیش از ۶۰ سال در گستره آموزش و پرورش، فرهنگ کودکی و ادبیات کودکان کوشید و در این روند یکی از چهرههای تاثیرگذار بود و به همراه همسرش به مدت ۲۵ سال مجتمع آموزشی تجربی فرهاد یا مدرسه فرهاد را از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹ اداره کرد.
همچنین او یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک است و از سال ۱۳۵۸ نیز سرپرستی تدوین و تالیف «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» را برعهده داشت. این شخصیت فرهنگی از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان بهعنوان نامزد دریافت جایزه «آسترید لیندگرن» سال ۲۰۱۷ انتخاب شده است.
اما باوجود خدمات ارزنده و آثار فراوانی مانند «دو گفتار درباره کتابخانههای آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه»، «کتاب کار مربی کودک»، «برنامه کار سالانه مربی در مهد کودک و کودکستان»، «جستجو در راهها و روشهای تربیت»، «تعلیمات اجتماعی سوم دبستان»، «راهنمای تدریس کتاب تعلیمات اجتماعی سوم دبستان»، «دو گفتار (کتابخانه آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه)» و «آنکه رفت، آنکه آمد» که در کارنامهاش داشت، افراد زیادی او را نمیشناختند و بسیاری از دوستداران ادب و فرهنگ، بعد از مرگش در سال 1395 به شخصیت والای این بانوی فرهیخته پی بردند.
توران میرهادی در زمان حیاتش با همکاری سیمین ضرابی، نویسنده و روزنامهنگار، خاطرات زندگی تربیتی خود و خانوادهاش را در کتابی به عنوان «توران میرهادی؛ مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران» به رشته تحریر درآورده است که شامل پیشگفتار و هفده فصل است و در هر فصل به روایت خاطراتش از مادر و اعضای خانوادهاش پرداخته است.
سیمین ضرابی
سیمین ضرابی درباره چگونگی آشناییاش با توران میرهادی به ایبنا میگوید: من قبل از انقلاب در مجلات پیک کار میکردم. از سوی مجله مامور شدم با خانم میرهادی مصاحبه کنم. از همان موقع آشنایی من با بانو میرهادی شروع شد. ما بارها و بارها از طرف مجله با هم صحبت کردیم و گزارشهایی تهیه کردم و این همکاری ادامه داشت تا زمانی که فوت کردند.
او درباره کتابهایی که منتشر کرده، توضیح میدهد: «مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران» آخرین کتابی بود که با توران میرهادی کار کردم. قبل از این، کتاب دیگری با عنوان «جستوجو در راهها و روشهای تربیت» را هم به همین شکل کار کردم. در آن زمان خانم میرهادی دوست داشت کتابی راجع به مادرش بنویسد و من هم آمادگی همکاری داشتم. اما حدود 20 سال وقفه افتاد. تا اینکه یک روز نوشآفرین انصاری به من گفت که خانم میرهادی آمادگی دارد این کار را انجام دهد و ما بعد از 20 سال وقفه شروع به آمادهسازی کتاب «مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران» کردیم که یکسال طول کشید. و حدودا 20 سال پیش برای نخستین بار از سوی نشر قطره منتشر شد.
این نویسنده یادآوری میکند: این کتاب بازخورد خیلی خوبی داشت و مورد استقبال قرار گرفت و 15 چاپ نخست آن از سوی نشر قطره منتشر شد. سپس امتیاز آن به شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه کودکان و نوجوانان سپرده شد که امسال چاپ سوم آن را منتشر کرده است.
ضرابی میافزاید: علاوه بر این دو کتاب، کتاب دیگری هم با عنوان «توران میرهادی؛ فرصتهای استثنایی» کار کردم که آن هم بهصورت مصاحبه تنظیم شده است و شامل بخشهایی از زندگی توران میرهادی و فرصتهایی است که به یاری خانواده، دوستان، استادان، همفکران و همکاران برای دستیابی به راهها و روشهای نوین تربیتی و پاسخگویی به نیازهای فرهنگی کودکان و نوجوانان ایران در اختیار او قرار گرفته است. البته بجز این سه کتاب، مصاحبههای زیادی با خانم میرهادی داشتم که قبل از انقلاب در مجلات پیک و بعد از انقلاب هم در سازمان «پنا» یا پرورش نیروی انسانی، ثبت و ضبط شد.
این روزنامهنگار در ادامه به خاطراتش با توران میرهادی اشاره میکند و میگوید: در ارتباطات زیادی که با او داشتم خاطرات زیادی هم برایم شکل گرفت. به یاد دارم روزی مشکلی در زندگی برایم پیش آمده بود که به شکل یک راز بود و نمیخواستم کسی از آن مطلع شود. این موضوع را با خانم میرهادی درمیان گذاشتم. از آن به بعد خانم میرهادی درباره این موضوع با کسی صحبت نکرد و هرگز به روی من نیاورد. من در طول زندگیام شخصی با چنین شخصیتی قوی و محکم ندیدهام.
ضرابی ادامه میدهد: خاطره دیگر من از خانم میرهادی برمیگردد به زمانی که با هم در تاکسی نشسته بودیم و دو جوان دانشجو مشغول مسخرهکردن استادهایشان بودند. من خیلی ناراحت و عصبانی شدم. اما خانم میرهادی با لبخند و آرامش با این دانشجویان وارد صحبت شد و به نتیجه رسید و این رفتار او برای من درس بزرگی بود.
او همچنین به تاثیر توران میرهادی در ادبیات کودک میپردازد و میگوید: به ایشان مادر ادبیات کودک ایران لقب دادهاند زیرا چه درحوزه ادبیات کودک و چه در حوزه تعلیم و تربیت فعالیتهای زیادی داشت و مدرسه فرهاد، شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را راهاندازی کرد. درواقع با هرکاری که مسئولیتش را برعهده داشت کاملا جدی برخورد میکرد.
ضرابی در ادامه به فرهنگنامه کودکان و نوجوانان اشاره میکند و میافزاید: یکی از فعالیتهای خانم میرهادی در زمینه تالیف فرهنگنامه کودکان و نوجوانان بود که کار خیلی بزرگ و سختی بود و اگر قاطعیت و استواری او نبود شاید به اینجا نمیرسید. کار بسیار مشکل بود اما همه با علاقه میآمدند و کار میکردند. این مساله مربوط به مدیریت نبود، مربوط به ارتباط عاطفی بود که بین نیروها و خانم میرهادی به وجود آمده بود و همه با علاقه شخصی و بدون چشمداشت مالی کار میکردند. درواقع ارتباط عاطفی، نظم و ترتیب و کارکتر خانم میرهادی کار را به اینجا کشاند.
به گفته ضرابی، توران میرهادی شخصیتی کاریزماتیک داشت و هرکسی که با او آشنا میشد واقعا به همکاری علاقهمند میشد.