به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر که حدود ده سال پروسه ساخت آن زمان برده، اکنون بعد از پشت سر گذاشتن و حضور در چندین جشنواره داخلی و خارجی و قرار گرفتن در بین فهرست ۳۲ اثر رقابتکننده در شاخه بهترین انیمیشن آکادمی اسکار، نمایش خود را در ایران آغاز کرده است.
در این اثر که صداپیشهگان آن توسط تینا پاکروان انتخاب شدهاند، پرویز پرستویی، لیلا حاتمی، حامد بهداد، اشکان خطیبی، اکبر زنجانپور، بیتا فرهی، حسن پورشیرازی، فرخ نعمتی، مجید مظفری، بانیپال شومون، شقایق فراهانی، باران کوثری، زهیر یاری، ملیکا شریفینیا به جای شخصیتها صداپیشگی کردهاند، کریستف رضاعی آهنگسازیهای آن را برعهده داشته و شهرام ناظری برای آن قطعهای را به صورت افتخاری خوانده است.
خبرگزاری ایسنا به بهانه اکران این اثر در سینماها و همچنین حضورش در اسکار نشستی را با اشکان رهگذر _کارگردان_ و ژینوس پدرام _تدوینگر_ این اثر داشت و در این گفتوگو از شرایط سخت اکران، بیمهریهایی که نسبت به این انیمیشن شده تا نحوه انتخاب صداپیشگان و نقدهایی که به اقتباس این اثر از داستان ضحاک شاهنامه فردوسی شده است، صحبت شد که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
این انیمیشن حاصل یک دهه از عمرتان به عنوان کارگردان است. حاصل این ده سال فعالیت اکنون در سینماهای کشور به نمایش درآمده است؛آیا از شرایط اکران آن راضی هستید؟
اشکان رهگذر: متاسفانه این فیلم از نظر اکران شرایط افتضاحی(خوبی ندارد) دارد. «آخرین داستان» موفقیتهای بسیاری به دست آورده و توانسته درهای بستهای را باز کند و همین عامل باعث شده احساس خوبی نسبت به تلاشهایمان در این چند سال داشته باشیم و از این بابت نگران نیستم.
«آخرین داستان» توانست در حدود ۳۰ جشنواره بین المللی و خارجی حضور موثری داشته باشد و در رویدادهای مهمی شرکت کند اما با همه این احوالات شرایط اکران فیلم در ایران بسیار بد است و اصلا فکر نمیکردم با فیلم من اینگونه برخورد شود.
از ابتدا پیشبینیتان برای اکران در همین زمان بود یا آنکه مجبور شدید با این شرایط فیلم را روی پرده ببرید؟
اشکان رهگذر: تقریباً مجبور شدیم. امکان اکران در تابستان برای ما وجود نداشت و البته به خاطر بیتجربگی مقداری دیر اقدام کردیم ولی وقتی مقداری پیشرفتیم، متوجه شدیم با اکران فاصله زیادی داریم. اصلاً فکر نمیکردیم شرایط اکران فیلم سخت باشد و فهمیدیم اگر همین زمان را هم از دست بدهیم شاید نتوانیم فیلم را اکران کنیم.
قرار بود پخش کننده دیگری فیلم ما را پخش کند. قرارداد هم بسته شد اما ایشان ترجیح داد فیلم دیگری را پخش کند و قرارداد لغو شد. سپس آقای حیدری پخش ما را برعهده گرفت.
در حال حاضر میزان فروش و تعداد سالنهایتان در چه شرایطی است؟
اشکان رهگذر: اکرانهایمان را با سه سالن آغاز کردیم. الان چند سالن دیگر هم اضافه شده اما با همین تعداد سالن سینمایی اگر تمام صندلیها فروش برود روزی ۴۷ میلیون درآمد خواهیم داشت. پخش کننده این قول را داده است که در روزهای آینده شرایط بهتر شود. با این حال در بین فیلمهایی که همزمان با هم اکرانمان را آغاز کردیم، «آخرین داستان» بیشترین میزان فروش را داشته است. تلویزیون هم تعدادی تیزر حمایتی به ما داده است و گفت میتوانیم تعداد بیشتری تیزر تبلیغاتی به تو بدهیم به شرطی که آن را به ما به فروشی!
شما یکی از رقبای اسکار در بخش انیمیشن هستید که باید در اروپا و آمریکا نیز اکران داشته باشید. با این اوصاف به نظر میرسد شما در آمریکا اکران راحتتری داشتید تا در داخل کشور.
اشکان رهگذر: بله همینطور بود. اکران فیلممان در آمریکا بدون دردسر انجام شد و قرار است در تگزاس و فرانسیسکو نیز ادامه پیدا کند.
شما از ابتدای ساخت این اثر برای حضور در اسکار برنامهریزی داشتید؟
اشکان رهگذر: بله.برای حضور در اسکار ملزوماتی وجود داشت از جمله شرکت برخی از جشنوارهها و کاندید شدن برای دریافت جایزه که خوشبختانه این اتفاق افتاد و نقد فیلممان هم در یک نشریه مهم چاپ شد. ما برای هر کدام از اینها برنامه ریزی کردیم البته خوش شانس بودیم که منتقدی درباره آن نوشت. همه این موارد شرایط حضور ما را در اسکار به وجود آورد.
این انیمیشن سینمایی محدودیت سنی بالای 12 سال دارد. آیا به نظرتان تصمیم درستی بوده است؟ و آیا به این شیوه میخواستید بگویید انیمیشن لزوما برای کودکان نیست؟
اشکان رهگذر: محدودیت سنی ای که در ابتدا وزارت ارشاد برای این اثر در نظر گرفت، مثبت ۱۵ بود اما آموزش و پرورش بالای 12 سال را لحاظ کرده بود بر این اساس ما نامهنگاری کردیم و آن را در وزارت ارشاد هم به مثبت ۱۲ رساندیم. به نظرم «آخرین داستان» به این محدودیت سنی نیاز داشت زیرا ممکن است بچههای کوچک با دیدن برخی صحنههایی فیلم بترسند.
برنامه ریزی مواجه شدن با این نکته که انیمیشن لزوماً برای کودکان نیست برای ما چالشی بود زیرا «آخرین داستان» انیمیشن بزرگسال به حساب میآید و برای خانواده ۱۲ سال به بالا مناسب است به همین دلیل با محدودیت سنی موافق بودم و دوست نداشتم پدر یا مادری از بردن فرزند کوچک خود برای تماشای این اثر ناراحت شود و خاطره بدی از آن برای بچه ها باقی بماند. پس باید کاری را انجام میدادیم که درست تر است.
آیا با آموزش و پرورش رایزنیهایی داشتهاید که این اثر برای چه گروه سنیای مناسب است؟
اشکان رهگذر: ما چند اکران مدرسه برای دورههای متوسطه یک و دو داشتیم. وقتی میگفتم این انیمیشن برای بچهها نیست همه متعجب میشدند حتی یکی از مدیران مدارس به من گفت ندیده بودم که بچهها سر فیلمی اینقدر ساکت بنشیند و فقط تماشاگر اثر باشد.
آموزش و پرورش کاغذی به ما داد که روی آن نوشته شده بود گواهی میشود این انیمیشن برای بچههای بالای ۱۲ سال توصیه میشود. اما ما آن را برای هر مدرسهای بردیم استقبالی از آن نشد. البته به نظر میرسد بیشتر این اتفاقات رابطه محور باشد و افرادی هستند که پول میگیرند تا مدارس را برای تماشای فیلمی به سینماها بیاورد به نظر میرسد اینها فرهنگیهایی هستند که به سینما علاقهمنداند.
خانم پدرام شما از چه زمانی وارد این تیم شدید؟ آیا از ابتدا تدوین آن را آغاز کردید؟
ژینوس پدرام:من از ابتدا در جریان این پروژه نبودم و حدود ۴ سال است که به این گروه پیوستهام. زمانی به این پروسه اضافه شدم که «استوریریل / story reel » ساخته شده بود و در واقع من فقط در زمان فیلمنامه نبودم.
آیا شما به عنوان تدوینگر این اثر در زمان فیلم که اکنون به صورت ۱۰۰ دقیقهای اکران شده تاثیر داشتید و به نظر شما با توجه به انیمیشنهای روز دنیا این تایم مناسب بود؟
ژینوس پدرام: به نظرم صحبت کردن درباره زمان یک انیمیشن اصولی نیست زیرا چیزی که مهم است ریتم و داستان آن اثر است. تدوین انیمیشن آنقدرمفصل است که زمان و توجه به آن شاید آخرین نکتهای باشد که به آن توجه کنید.
انیمیشن در زمان تدوین نیاز بسیار زیادی به نگاه همه جانبه و جزئی نگری دارد. دقت و تمرکز بر صدا، نور، تصویر، اکت بازیگر و ... که آن را به درستی تنظیم کنید کار دشواری است. در عین حال جذابیت انیمیشن در همین ویژگیهایی است که در اختیار تدوینگر قرار میدهد.از روزی که استوری ریل به دست ما رسید که حدود ۴۰ دقیقه از آن کم شد ولی این کم شدن زمان به خاطر مخاطب نبود بلکه داستان و نحوه بیان آن اهمیت ویژهای داشت.
تدوینگر دوشادوش دیگر عوامل فعالیت میکند؛ چیزی که در سینمای زنده وجود ندارد زیرا آنچه که درصحنه اتفاق میافتد لزوماً آن چیزی نیست که در پیش تولید از آن صحبت شده است. در انیمیشن می توان همه چیز را کنترل کرد و این مسئولیت را چند برابر میکند. انیمیشن این فرصت را در اختیار عوامل میگذارد که همه چیز را خودشان زمان بندی کنند و قابلیت کوتاه و بلند شدن تمامی صحنهها وجود دارد.
آقای رهگذر چه شد که تدوینگر از نیمههای کار به پروژه اضافه شد؟ آیا لزومی نداشت که تدوینگر از ابتدا حضور داشته باشد؟
اشکان رهگذر: واقعیتاش این است که من درابتدا نمیدانستم حضور تدوینگر چقدر موثر است و فکر میکردم همین چیزی که استوری برد شده پایان کار است. اما این همان اشتباهی است که برخی دیگر از کارگردان پیش از من هم انجام داده بودند. اما پس از مطالعاتی که انجام دادم به اهمیت این موضوع پی بردم اما در مقطعی شرایط و امکانات مالی آن را هم نداشتیم اما به محض ایجاد شدن این موقعیت خانم پدرام فعالیت خود را آغاز کردند.
هزینه تولید این اثر چقدر برآورده شده بود و در نهایت چقدر شد؟
اشکان رهگذر: برآورد اولیه ما از این انیمیشن با دلار هزار تومان،۶۰۰ میلیون تومان شده بود و در جریان کار به دلار ده هزار تومان و بالاتر هم رسیدیم اما چیزی که در دفاتر از هزینه تولید ثبت شده حدود سه میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان است. اما اگر با تمام ارزش افزوده بخواهید در نظر بگیرید شاید به رقم ۱۰ میلیارد هم برسیم.«آخرین داستان» شبیه بچهای است که درسی خوانده، تخصصی گرفته و حالا در مملکت خودش به کار نمیآید و باید فرار مغزها کند!
ژینوس پدرام: با توجه به شرایطی که این اثر در ایران دارد، میتوانیم بگوییم ارزش معنوی «آخرین داستان» به ارزش مادی آن ارجحیت دارد.
آیا برای بعد از اکران فیلم هم برنامهای دارید؟ شما محصولات جانبی هم برای این انیمیشن ساخته و تولید کردهاید.
اشکان رهگذر: بله. در واقع بعد از اکران فیلم در سینماها همه چیز پایان نخواهد یافت و اگر بتوانیم به صورت VOD هم این اثر را به مخاطب برسانیم بهتدریج هزینهمان باز خواهد گشت. البته شرایط شرکتهای VOD در کشور ما خیلی حرفهای نیست و سودی که از فروش این محصول به ما میدهند از هزینه قند و چای یک ماهه شرکت هم کمتر است. متاسفانه تعداد این شرکتها کم است، رقیب ندارند و به همین دلیل برخورد بدی دارند. گاهی به این نتیجه میرسم که اگر آن را رایگان در اینترنت بگذارم و دعای خیر پشت سرم باشد، بهتر از آن است که بخواهم آن را به این شکل بفروشم.
علاوه بر آن، نکته دیگری که وجود دارد بحث محصولات جانبی اثر است که به تدریج برای ما درآمد زا خواهد بود و میتواند علاوه بر آن برای اثر بعدی ما نیز اعتبار ایجاد کند. از ابتدا این ایده وجود داشت و ما دوست داشتیم مدل ایرانی آن چیزی که در سینمای حرفهای کشورهای پیشرفته که صنعت انیمیشن دارند را اجرا کنیم. بر همین اساس برای «آخرین داستان» کتاب درست کردیم که خود اتفاقات پیشروی در ایران بود. بازی موبایلی برای آن طراحی شد و با یک شرکتی برای ساخت بازی رومیزی هم صحبت کردیم. در کنار این محصولات پوشاک و اکسسوری در نظرگرفتهایم. به طور مثال بسته لوازم آرایش با تصاویری از یکی از شخصیتهای این اثر به نام شهرزاد نیز طراحی شده است. این شبیه همان کاری است که با عروسک های دیزنی انجام می دهند. حتی میخواهیم نوشابه انرژی زا با عکس شخصیتهای قدرتمند مان داشته باشیم. میدانیم که نوجوان های ما پیگیر این شرایط هستند و ما نیز اینچنین جریان فیلم را بعد از اکرانش خواهیم داشت و مزایای آن ادامه خواهد داشت.
آیا به پخش جهانی محصولات فیلم فکر کردهاید؟
اشکان رهگذر: همانطور که میدانید انجام این کارها هزینه بسیاری دارد آن هم در شرایط اقتصادی که در آن هستیم اما در بخشهایی که نیاز به هزینه زیادی نداشتیم و می توانستیم به صورت دیجیتالی و اینترنتی به اهدافمان برسیم فعالیتهایی انجام شده است. مانند فروش کتابهایمان در سایت های معتبر جهانی مانند آمازون و یا آلبوم موسیقی این اثر که در اختیار کاربران جهانی گذاشته شده است.
برای پیدا کردن سرمایه گذار جهت انجام چنین ایدههایی، آیا با چالش هم مواجه شدید؟
اشکان رهگذر: بله. ما شاید با حدود ۳۰ شرکت صحبت کردیم و بحث تولید مشترک یا قراردادهای مشترک را با آنها مطرح کردیم که در نهایت به دو شرکت رسیدیم. درواقع اجرای این ایده ها در ایران برای نخستین بار است که مطرح میشود. ما انیمیشن ایرانی نداریم که بگوییم نمونه قبلی که این کار انجام شده چه بوده و چه مزیتها و سودی داشته است.
همانطور که خودتان اشاره کردید، در کنار این اثر یک آلبوم موسیقی هم منتشر شده و از کریستف رضایی تا حمید الهامی و آقا شهرام ناظری برای آن قطعاتی را اجرا کردهاند. بنابر این به نظر میرسد شما برای اجرای این انیمیشن که بر اساس داستانی از شاهنامه فردوسی است، خواستهاید از تمام امکاناتی که در اختیار است تا یک اثر ایرانی تولید شود استفاده کنید. چه شد که آقای ناظری پذیرفتند برای این اثر قطعه پایانی را بخوانند؟
اشکان رهگذر: موسیقی راهی بود که میتوانستیم بگوییم این کار کاملا ایرانی است و کاری است که طعم جهانی دارد و متعلق به کل کشور ایران است. در عین حال شاهنامه به شکلی است که همه آن را می شناسند و می توانند با آن ارتباط برقرار کنند و شهرام ناظری هم کسی بود که من از ابتدا دوست داشتم او و نامش در اثر من وجود داشته باشد. حتی به من گفته شد که ممکن است صدای او به یک اثر انیمیشن نخورد اما من اینگونه فکر نمی کردم زیرا فضای حماسی و اساطیری که در این انیمیشن و در شاهنامه وجود دارد میتوانست به صدای آقای ناظری هم خوانی خوبه داشته باشد.
همکاری و اعتبار آقای کریستف رضاعی و حمید الهامی به ما کمک زیادی کرد. آقای ناظری بخش هایی از کار را دیدند و برایشان سوال شد که چه دیدگاه و فکری پشت این اثر اقتباسی وجود داشته است. با او مفصل صحبت کردم و موسیقیهایی که ساخته شده بود را شنیدند و در نهایت این نکته برایشان اهمیت داشت که کاری درباره شاهنامه ساخته شده است و در نهایت هم به صورت افتخاری برای ما این اثر را خواندند.
چه شد که به عنوان اولین کار سراغ شاهنامه و داستان ضحاک رفتید؟
اشکان رهگذر: شاهنامه متن بسیار ثقیلی دارد آن زمان یعنی 10 سال پیش کار کردن روی آن برایم بسیار سخت بود اما با آثار استاد بیضایی آشنا شدم و تئاتر «مرگ یزدگرد» را دیدم و اینچنین آقای بیضایی به نوعی تبدیل به استاد غایب من شد و به تدریج شخصیت های خاکستری و یا همان ضد قهرمان های جذاب برای مورد توجه قرار گرفت. دیدم استاد بیضایی چقدر جلوتر از سینمای جهان است بنابراین با توجه به نمایشنامه «سه بر خانی» این هنرمند، که بخشی از آن درباره ضحاک است این اثر را اقتباس کردم و به دلیل توجه به بحث ضد قهرمانها شخصیت ضحاک برایم جذاب شد.
این روزها به شدت از سمت کسانی که به شاهنامه ارادت دارند مورد حمله قرار گرفتم. وقتی شما شاهنامه را با دقت میخوانید میبینید که خود فردوسی نیز اقتباس کرده است و وقتی میخواست آن را به نظم دربیاورد تغییراتی داده است. اگر اینطور نباشد پس رسالت ما چیست و چه نقشی را برعهده داریم؟ پس قرار نبوده این اثر عیناً مانند شاهنامه باشد زیرا اتفاقاتی رخ میدهد که ما نمیتوانستیم در مدیوم انیمیشن بیاوریم و تنها در جهان شعر بوده است که می توانستد زیبا به نظر برسد. اتفاقات اگر رویدادهای غیر منطقی در فیلم رخ می داد دیگر جذابیتی نداشت.
پس با این اوصاف در زمان نوشتن فیلمنامه و گرفتن پروانههای ساخت و نمایش با مشکلاتی مواجه شده اید!
اشکان رهگذر: در زمان گرفتن پروانه نمایش و یا ساخت به ما گفتند که شاهنامه برای مردم اهمیت ویژهای دارد و نسبت به آن تعصب وجود دارد. باید در ابتدا بگویم که تعصب چیز خوبی نیست، شاید همین باعث شده که کسی تاکنون جرأت پرداختن به آن را نداشته باشد.
من در زمان نوشتن فیلمنامه این اثر پیش محمد چرمشیر رفتم تا آن را بررسی کنیم. بعدها چیزی به من گفت که بسیار جالب بود گفت خیلی خوشحال کننده است که تو روی این طرح کار می کنی و شاید از این طریق راهی باز شود تا دیگران نیز بتوانند به سمت شاهنامه فردوسی بروند و راهشان باز شود. ممکن است کار تو فوق العاده نشود اما در آینده شاید کسی دیگری پیدا شد که بتواند شرایط بهتری داشته باشد.
با همه این احوالات اگر از ابتدا می دانستم که کار کردن درباره شاهنامه اینقدر سنگین و پر ریسک است، به عنوان اولین کارم سراغ آن نمی رفتم. من فکر میکردم شاید چهارساله پروسه ساخت آن تمام شود.
شما برای صداگذاری این انیمیشن از بازیگران استفاده کردید. علت این تصمیم چه بود؟
اشکان رهگذر: ماجرای پست پروداکشن ما بسیار جالب بود. ما استودیویی داشتیم که صبح میرفتیم سرکار و شب از آن خارج میشدیم و با جهان بیرونی ارتباط زیادی نداشتیم، کسی را آنچنان نمیشناختیم اما از طریق دوستانمان توانستیم کسانی مانند کریستف رضاعی، ژینوس پدرام، تینا پاکروان و غیره را پیدا کنیم.
ما لیستی را برای صداگذاری انتخاب کرده بودیم و سپس خانم تینا پاکروان با دیدن اثر با هنرمندان صحبت کردند و تقریباً هر کدام از بازیگران نیز به صورت معنوی در این طرح همکاری کردند و شاید مبلغی که برای صداگذاری دریافت کردند، فقط به اندازه زمانی بود که گذاشته بودند وگرنه اصلا با اعدادی که در سینما دریافت میکنند قابل مقایسه نیست.
در حال حاضر خیلیها ما را مورد هجمه قرار دادند که چرا از بازیگران استفاده کردید و نه از دوبلور. ما با این تصمیم یک اتفاق جدید رغم زدیم. گروهی احساس میکنند به ساحت دوبله توهین شده است در صورتی که این کار دوبله نبوده بلکه نوعی بازیگری است زیرا برای اولین بار است که این نقشها صداگذاری شده اند، ما یک کار جدید انجام دادهایم.
سخن پایانی:
ژینوس پدرام: اگر مردم ما از یک نواختی سینمای ایران خسته شدهاند و دوست دارند بخش دیگری از سینما نیز پر و بال بگیرد و به جای دیدن انیمیشنهای خارجی این ژانر در ایران هم احیا شود از آن حمایت کنند.
تا زمانی که ما نخواهیم و از آن حمایت نکنیم به صنعت جهانی نزدیک نمیشویم. اگر مخاطب استقبال نکند دیگر کارگردانان ترغیب نمیشوند تا چنین آثاری بسازند آن هم در شرایطی که ساخت فیلم سینمایی بسیار سخت شده است پا گذاشتن در عرصه انیمیشن نیز میتواند سخت تر باشد. بنابر این خواهش میکنم که از این انیمیشن حمایت کنید تا بتوانیم به راهمان ادامه دهیم.