به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ درباره تاریخ ادبیات کودک در جهان و ایران دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی مفهوم «کودکی» و توجه به این مقطع از زندگی انسان را مفهومی مدرن و برخاسته از تحولات فکری و اجتماعی در اروپای پس از رنسانس میدانند که پس از شکلگیری، سبب پیدایش مفهوم جدیدی به نام ادبیات کودکان شده است. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند همچون هنر و ادبیات که در همه دورههای تاریخی متناسب با شرایط فرهنگی و اجتماعی نمودهایی داشتهاند، ادبیات کودک هم هرچند به اشکالی متفاوت و محدود، عمری چندهزار ساله دارد.
پس از اختراع صنعت چاپ، زبان فارسی اولین زبان غیراروپایی بود که «چاپ» شد. چاپ کتاب به زبان فارسی در اروپا بیش از استقرار صفویان در ایران تجربه شده بود. در دوره زندیان و همزمان با به قدرت رسیدن انگلیسیها در هندوستان، چاپ کتابهای فارسی در هند گسترش چشمگیری یافت. اما چاپ کتاب به زبان فارسی و در داخل ایران از دوره فتحعلی شاه قاجار شروع شد و یکی دو دهه بعد و از زمان محمد شاه قاجار چاپ افسانهها و قصههای عامیانه رایج به شکل شفاهی و همچنین منابع مکتوب مورد استفاده در مکتبخانهها چاپ شدند.
در منابع تاریخی داریم که عملا این خود یحیی دولت آبادی بود که پرونده بابی گری و جریان ازلی در ایران را بست و این نشان از گرایشهای شیعی او داردکمی بعد ودر اواخر قرن ۱۳ قمری و در میانههای حکومت ناصرالدین شاه اولین آثار جدید ادبیات کودک (که همان ادبیات عامیانه و شفاهی موجود نبودند و توسط نویسندگان معاصر خلق شده بودند) به شکل ترجمه و تالیف چه در قالب کتاب و چه در کسوت مطبوعات منتشر شدند.
گرچه تا پایان دوره قاجار چندصد کتاب کودکانه در ایران منتشر شد اما این آثار به نحو شگفتآوری در دوره پهلوی نادیده گرفته شده و مغفول ماندند. در متون نظری و منابع ادبیات کودک دوره پهلوی همه جا شکلگیری ادبیات کودک در ایران به دوره رضاشاه و به نویسندگانی چون جبار باغچهبان، صبحی مهتدی، عباس یمینی شریف و... نسبت داده شد. در حالی که امروز به روشنی میدانیم حدود هشتاد سال قبل از به تخت نشستن رضاشاه، چاپ کتابهای کودکان در ایران آغاز شده بود.
طرح «گنجینه تاریخ ادبیات کودکان ایران» با هدف شناسایی، معرفی و تحلیل گزیده کتابهای ادبیات کودک ایران در دوره قاجار در برنامههای انتشارات مدرسه (وابسته به وزارت آموزش و پرورش) قرار گرفت.
در گام اول این طرح تعداد ۱۴ عنوان کتاب بازنشر و در تیرماه سال ۱۳۹۸ رونمایی شد. پس از آن و در گام دوم ۱۲ عنوان کتاب دیگر در دستور کار قرار گرفت که به احتمال زیاد تا نمایشگاه کتاب سال ۱۳۹۹ در دسترس مخاطبان قرار میگیرند.
حال و هوای دوره قاجار و فضای مشروطه این باور را به طور جدی و اساسی در میان روشنفکران و اهالی دلسوز فرهنگ بوجود آورده بود که راه نجات کل کشور توجه به کودکان و تعلیم و تربیت آنها به عنوان آینده سازان کشور استدر میان ۱۴ کتاب مرحله اول این طرح برخی کتابهای مهم در تاریخ ادبیات کودک ایران به چشم میخورد. برای نمونه میتوان «تادیب الاطفال» را اولین مجموعه داستان مدرن ادبیات کودک ایران نامید و یا «مثنوی الاطفال» اولین نمونه تلخیص و سادهسازی متون کلاسیک ادبی برای کودکان است. «کتاب علی» اولین کتاب درسی دینی و کتاب احمد اولین رمان نوجوانانه است. «تسهیل التعلیم» یکی از اولین فارسیآموزهای مدارس جدید است و «چرا به این جهت» از اولین نمونهها از کتابهای علوم.
بازنشر هرکدام از این کتابها با مقدمهای پژوهشی و تفصیلی به قلم یکی از پژوهندگان نام آشنای ادبیات کودک و یا تاریخ نشر همراه بوده است. برخی از این نویسندگان عبارتند: حمیدرضا شاهآبادی، نرگس پدرام، مسعود کوهستانی نژاد، اسفندیار معتمدی، محمدجواد احمدینیا، پیوند فرهادی، محمود برآبادی و...
دبیر این مجموعه سیدعلی کاشفی خوانساری از چهرههای سرشناس و از نویسندگان و منتقدان ادبیات کودکان و نوجوان است که نیمی از یکصدعنوان کتابهای چاپ شدهاش به مباحث نظری و تاریخی ادبیات کودک اختصاص دارد. «کتاب علی» نوشته یحیی دولت آبادی (صاحب کتاب چهار جلدی «حیات یحیی» و از مهمترین کوشندگان بیداری ایرانیان در هنگامه مشروطه خواهی) است که در این مجموعه با پژوهش و تصحیح و گردآوری سیدعلی کاشفی خوانساری با شمارگان هزار نسخه، ۲۶۴ صفحه و بهای ۳۵ هزار تومان زمستان سال گذشته (۱۳۹۷) در دسترس مخاطبان قرار گرفت. با کاشفی خوانساری گفتوگویی داشتهایم که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد.
متن «کتاب علی» به نسبت دیگر متون دوران قاجار زبان سادهای دارد و البته واقعا هم تاثیرگذار است. میدانیم که یحیی دولت آبادی از روشنفکران اثرگذار در انقلاب مشروطه بود و البته یکی از کوشندگان مساله آموزش و پرورش در ایران. به چه دلیل این چهره با آن پیشینه علمی به نگارش کتاب کودک روی آورد؟
تلقی از مفهوم کودکی در ادوار مختلف متفاوت بوده است. اگر امروزه متنی از دوران قاجار به نظر ما ثقیل است، باید این را درک کنیم که این متن متناسب با روزگار خود و سلیقه مخاطبان آن دوران بوده است. همین اتفاق ممکن است برای کتابهای کودک امروز هم بیافتد. یعنی چند دهه بعد ممکن است عدهای ایراداتی را به متون امروز از نظر زبانی و... وارد کنند.
حال و هوای دوره قاجار و فضای مشروطه این باور را به طور جدی و اساسی در میان روشنفکران و اهالی دلسوز فرهنگ بوجود آورده بود که راه نجات کل کشور توجه به کودکان و تعلیم و تربیت آنها به عنوان آینده سازان کشور است. به همین دلیل اهتمام جدی به تاسیس مدارس برای کودکان و نوجوانان و همچنین خواندنیهای آنان داشتند. به همین دلیل هم تاثیرگذارترین چهرهها که در انجمن معارف هم حضور داشتند، به حوزه تالیف کتاب کودک ورود میکنند و بانی راه اندازی مدرسه میشوند.
در این دوران اگر ما هر برنامهای در حوزه فرهنگ و همچنین در حوزه ادبیات کودک داشته باشیم، ناگزیر به شناخت پیشینه هستیم. برای بهبود اوضاع کتاب کودک نیز ما باید به مطالعه و پژوهش جدی در سرمنشا این جریان ادبی یعنی ادبیات کودک در دوران قاجار بپردازیم.
در آن دوران بسیاری از دینداران سنتی اتهاماتی مانند ترویج بیدینی و اباحه گری را به مدارس جدید وارد میآوردند. تصمیم انجمن معارف به انتشار «کتاب علی» پاسخی بود به این اتهامات و نفی ماهیت غیردینی مدارس جدیدبه طور کل ادبیات کودک در دوره مشروطه و بیداری ایرانیان بسیار مهم بود، اما متاسفانه امروزه در اولویت ما نیست و نه سیاست گذاران و نه حتی روشنفکران و چهرههای مهم فرهنگی دغدغهای جدی در این حوزه ندارند.
رواج تالیف کتاب کودک پس از تاسیس مدارس نوین در ایران صورت گرفت؟
خیر. بر خلاف تصور اول کتاب جدید درسی تالیف و منتشر شد و بعد مدارس جدید تاسیس شدند. به عنوان مثال کتابهای «تادیب الاطفال» و «الفبای مصور» زمانی تالیف شدند که هنوز مدارس جدید در ایران وجود نداشت، اما پس از تشکیل انجمن معارف، بحث تالیف کتابهای درسی هم پیش آمد و «کتاب علی» نخستین کتاب درسی انجمن معارف است.
دلیل اینکه نخستین کتاب درسی یک کتاب دینی و در حوزه شرعیات تالیف شده، چیست؟
در آن دوران بسیاری از دینداران سنتی اتهاماتی مانند ترویج بیدینی و اباحه گری را به مدارس جدید وارد میآوردند. تصمیم انجمن معارف به انتشار «کتاب علی» پاسخی بود به این اتهامات و نفی ماهیت غیردینی مدارس جدید.
چرا این کتابها در دورههای بعد مورد بیتوجهی قرار گرفته و نسبت به تجدید چاپ آنها اقدامی نشد؟
از دوره احمدشاه و وزارت معارفی نصیرالدوله کتابهای درسی متحد میشوند. از همین دوره نظام آموزشی تفاوت پیدا کرده و کتابهای درسی مبتنی بر سوال، تمرین و امتحان میشوند. به دلیل در نظر گرفتن این موارد در کتابهای درسی آثاری چون «کتاب علی» و «تعلیم الاطفال» از چرخه حذف شده و کتابهای درسی جدید جایگزین میشوند. در دوره پهلوی اول نیز کتابهای درسی یکسان به صورت اجباری برای همه مدارس تدوین میشود.
همانطور که میدانید یحیی دولت آبادی در خانوادهای مشهور به بابی گری متولد شد. پدرش میرزا سیدهادی دولت آبادی از طرف میرزا یحیی صبح ازل زعامت بخشی از ازلیها را بر عهده گرفت و ملقب به اسم الله الودود شد. صبح ازل در وصیتنامه خود نیز میرزا یحیی دولت آبادی را به جانشینی انتخاب کرد و صاحب «کتاب علی» زعامت ازلیها یا پیروان آیین بیانی را بر عهده گرفت. با این اوصاف اما میدانیم که او در جمله مشهوری گفته است که «نجاست من به سید علی محمد باب و آثارش شرف دارد.» آیا تالیفاتی چون «کتاب علی» پاسخی است به کسانی که او را ازلی میخواندند؟
درباره جایگاه دینی میرزا یحیی دولت آبادی حرفهای زیادی زده میشود که تحلیل آنها را بهتر است متخصصان این حوزه انجام دهند. من با توجه به پژوهشهایی که درباره این شخصیت انجام دادم تلقی و برداشت شخصی خودم را برای شما مطرح میکنم.
به طور کل ادبیات کودک در دوره مشروطه و بیداری ایرانیان بسیار مهم بود، اما متاسفانه امروزه در اولویت ما نیست و نه سیاست گذاران و نه حتی روشنفکران و چهرههای مهم فرهنگی دغدغهای جدی در این حوزه ندارندمیرزا یحیی دولت آبادی در خانوادهای با گرایشهای جدی بابی گری متولد میشود. گرایش شخصی خودش به ازلیها نیز ناشی از مطالعاتش در دوره جوانی است. با این اوصاف اما او در دوران بزرگسالی از این گرایش دست برمیدارد. ببینید به زعم من جریان ازلی و آیین بیانی در دوره قاجار و انقلاب مشروطه بیش از آنکه یک نوگرایی دینی و اعتقادی باشد، یک گرایش به اصلاح اجتماعی است و بسیاری از افراد با هدف اصلاحات اجتماعی و سیاسی در این دسته و رسته حضور پیدا کردند.
با مطالعه منابع مشهور تاریخی به جای مانده از دوران مشروطه میتوان به این نتیجه رسید که ازلیها صرفا یک جنبش و یک حزب سیاسی و اجتماعی بودند و افراد این گروه نیز هدف اصلیشان اصلاحات اجتماعی بود. بازهم در منابع تاریخی داریم که عملا این خود یحیی دولت آبادی بود که پرونده بابی گری و جریان ازلی در ایران را بست و این نشان از گرایشهای شیعی او دارد.
پس از اینکه میرزا یحیی صبح ازل او را به جانشینی خود و زعامت ازلیها منصوب کرد، این چهره برجسته انقلاب مشروطه حکم به توقف حرکات ازلیها را داد و دستور داد تا همه ازلیها به شیعه اثنی عشری بازگردند تا او دستور بعدی را بدهد. با وجودیکه دولت آبادی پس از این ابلاغیه به ازلیها سالها نیز زندگی کرد اما هیچگاه اطلاعیه دیگری نداد، بنابراین جریان بابی گری و ازلی گری در ایران برای همیشه بسته شد.
همچنین شواهد دیگری نیز در دست هست که یحیی دولت آبادی اعتقادی به بابی گری و جریان ازلی به عنوان یک آیین نداشته است. او کتابی درباره امیرکبیر با عنوان «شرح حال میرزا تقی خان امیرکبیر» مینویسد و از او بسیار تمجید میکند. این در صورتی است که امیرکبیر حکم به اعدام باب داده بود و بسیاری از بابیها نیز به حکم او اعدام شده و شورششان سرکوب شد. به همین دلیل نیز بسیاری از نویسندگان بابی از امیرکبیر با القاب زشتی یاد کردهاند. میرزا یحیی همچنین به تفسیر نهج البلاغه نیز پرداخته و بارها باب را شماتت کرده است. بنابراین باید بپذیریم که حداقل از میان سالی تا پایان عمر دولت آبادی اعتقادی به جریان بابی و ازلی نداشته است.