شناسهٔ خبر: 61209 - سرویس دیگر رسانه ها

گفت‌وگو با ارسطو میرانی مترجم کتاب «فرهنگ اگزیستانسیالیسم»: برخی اگزیستانسیالیست‌ها برای اولین‌بار در این کتاب به ایرانیان معرفی می‌شوند

میرانی می‌گوید: «فرهنگ اگزیستانسیالیسم» برخی از متفکران اگزیستانسیالیست را برای اولین‌بار به ما معرفی می‌کند. مثل فیلسوف ایتالیایی نیکولا آبانیانو که اولین مدخل فرهنگ به او اختصاص دارد، یا کیجی نیشیتانی فیلسوف برجسته ژاپنی در قرن بیستم.

برخی اگزیستانسیالیست‌ها برای اولین‌بار در این کتاب به ایرانیان معرفی می‌شوند

فرهنگ امروز/ احمد ابوالفتحی: آشنایی اهل تفکر در ایران با متفکران اگزیستانسیالیست سابقه‌ای طولانی دارد اما این آشنایی تا سال‌های اخیر عمق محدودی داشته است. در سال‌های اخیر با ترجمه تعدادی از آثار بسیار مهم در حوزه تفکر اگزیستانسیالیست، امکانی برای عمیق‌تر شدن این آشنایی فراهم شد و حالا با ترجمه فرهنگنامه‌ای تخصصی در حوزه اگزیستانسیالیسم امکانی به دست آوردن تصویری کلی از سیر تحول این مکتب فراهم آمده است. با ارسطو میرانی مترجم کتاب «فرهنگ اگزیستانسیالیسم» گفت‌وگویی داشته‌ایم. میرانی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان است و در حوزه روانشناسی و اخلاق پژوهش می‌کند.

اولین پرسشی که در مواجهه با تهیه یا حتی ترجمه یک فرهنگنامه برای مخاطب پدید می‌آید، پرسش از میزان تسلط نویسنده و همچنین مترجم بر موضوع است. کمی درباره نویسنده این کتاب و جایگاه او در حوزه اندیشه اگزیستانسیالیستی بفرمایید.
پروفسور میشلمن در حال حاضر استاد فلسفه در کالج ووفرود هستند. او تا زمان نوشتن فرهنگ اگزیستانسیالیسم بیش از دو دهه را صرف مطالعه اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی کرده و مقالات، نقدها و ترجمه‌هایی در این حوزه‌ها و همچنین درباره روانکاوی و فلسفه فرانسوی معاصر منتشر کرده بود. او دانشجوی فیلسوفان بزرگی چون ژاک دریدا، ژان فرانسوا لیوتار و کلود لیفورت بوده و حالا  هم عضو انجمن فلسفی آمریکا و انجمن پدیدارشناسی و فلسفه وجودی است. همانطور که جان ورنوف در مقدمه کتاب می‌گوید میشلمن دانش گسترده‌ای درباره سنت‌های فکری آلمانی و فرانسوی و به‌ویژه پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم دارد. 
 
سابقه آشنایی خودتان با مباحث اگزیستانسیالیستی به چه زمانی بازمی‌گردد؟
در حال حاضر نوزده سال از آشنایی من با فلسفه و ادبیات اگزیستانسیالیستی می‌گذرد و در همه این سال‌ها کم و بیش درباره آن مطالعه داشته‌ام، اما در 5 سال اخیر تقریبا هشتاد درصد وقت مطالعه‌ام به متون اگزیستانسیالیستی از فلسفه گرفته تا ادبیات و روان‌درمانی اگزیستانسیال اختصاص داشته است. رویکرد درمانی و مطالعاتی من در حوزه روان‌درمانی و مشاوره نیز روان‌درمانی اگزیستانسیال است. نوزده سال پیش یکی از خویشاوندان مادرم نمی‌دانم، به چه دلیل، کتاب آشنایی با کیرکگور از پل استراترن را به من هدیه داد. دوست دارم از ایشان نام ببرم و  تشکر کنم. آقای دکتر علی احمدی که هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد کرمانشاه هستند. در آن موقع باید تصمیم سختی می‌گرفتم و بین هنر یا ادبیات و اندیشه یک مسیر را انتخاب می‌کردم. این کتاب در تصمیم‌گیری من مؤثر بود و راه دوم را برگزیدم. به عبارتی من اندیشیدن و مطالعه هدفمند ادبیات و فلسفه را با اگزیستانسیالیسم، آن هم با کیرکگور شروع کردم و هنوز هم همان جذابیت را برایم دارد.
 
ترجمه یک فرهنگ‌نامه کار زمانبر و مشکلی است. برگرداندن این اثر به فارسی چقدر طول کشید و روند ترجمه آن چگونه بود؟
بله دقیقا همینطور است. ترجمه این کار حدود سه سال وقت مرا گرفت و از این نظر، به خاطر معیارهای نادرست دانشگاه‌ها در ارزیابی فعالیت‌های پژوهشی استادان، به سابقه پژوهشی من در مقام عضو هیئت علمی دانشگاه لطمه زد. من فرهنگ را به صورت موضوعی ترجمه کردم نه الفبایی. یعنی ابتدا مدخل مربوط به زندگی یکی از اندیشمندان را ترجمه کردم، بعد مدخل‌های مربوط به آثارش را و در نهایت مدخل‌های مربوط به اندیشه‌ها یا اصطلاحات خاص او را. فکر می‌کنم هفتاد درصد کار به این صورت انجام شد. بعد از این سراغ مدخل‌های دیگر رفتم. تقریبا هیچ مدخلی را بدون مطالعه ترجمه نکردم و همین فرایند ترجمه را طولانی کرد.
 


فرهنگنامه‌ها مجموعه گسترده‌ای از مفاهیم و اصطلاحات را بر مبنای یک قاعده و معیار مشخص در خود جای می‌دهند. معیار مولف برای انتخاب اصطلاحات و اعلامی که در این کتاب به آنها پرداخته چه بوده است؟ آیا این اثر را می‌توان کتابی جامع و مانع در حوزه اگزیستانسیالیسم دانست؟
راستش را بخواهید منتقد گرامی جناب دکتر امن خانی  در جلسه نقد کتاب از همین زاویه، کتاب و کار نویسنده را نقد کردند. ظاهراً هدف نویسنده جامیعت بوده و معیارش در انتخاب مدخل‌ها «ارتباط با اگزیستانسیالیسم» بوده است. او سعی کرده همه شخصیت‌های مهم، همه آثار مهم آنها و همچنین همه مفاهیم و اندیشه‌های خاص آنها را برای خواننده توصیف کند و توضیح دهد. با این همه به نظر می‌رسد جای بعضی از مدخل‌ها، با همین معیار مؤلف، خالی است.
 
آشنایی ایرانیان با اگزیستانسیالیسم تا مدت‌ها کانالیزه بود و به سارتر و متفکرانی مانند او محدود می‌شد. ولی در سال‌های اخیر این آشنایی گسترده‌تر شده است. کتابی که شما ترجمه کرده‌اید چه گستره‌ای از متفکران کمتر آشنا برای ایرانیان را معرفی می‌کند؟ درباره متفکرانی که محور این اثر هستند توضیح دهید و نیز درباره کسانی که در این کتاب قشر کمتر متخصص در علاقه‌مندان به فلسفه با آنها آشنا می‌شوند.
اتفاقا یکی از ویژگی‌های برجسته این اثر همین است که، تا آنجا که من می‌دانم، برخی از متفکران اگزیستانسیالیست را برای اولین‌بار به ما معرفی می‌کند. مثل فیلسوف ایتالیایی نیکولا آبانیانو که اولین مدخل فرهنگ به او اختصاص دارد، یا کیجی نیشیتانی فیلسوف برجسته ژاپنی در قرن بیستم. اما هشت متفکر محور کتاب هستند: کیرکگور، هایدگر، یاسپرس، سارتر، کامو، دوبوار، مرلوپونتی و گابریل مارسل. در میان این‌ها هم بیشترین مدخل‌ها به هایدگر و سارتر اختصاص یافته است. البته مدخل‌های مربوط به نیچه و بوبر نیز خیلی خوب و روشنگرند.
 
اگزیستانسیالیسم جریان اندیشه‌ای گسترده‌ای است و به فلسفه محدود نمی‌شود. به جز فلسفه گستره‌ دانش و اندیشه‌ای که این کتاب ردپای اگزیستانسیالیسم را در آنها پیگیری می‌کند کدام است؟
بیشتر از همه ادبیات و بعد روانشناسی و روان درمانی.
 
بسیاری از مفاهیمی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است، خود قابلیت تبدیل شدن به یک کتاب را دارند و آثار بسیاری نیز درباره آنها نوشته شده است. مفاهیمی مانند اضطراب، تعهد و... روش نویسنده برای تلخیص این مفاهیم در حد یک مدخل فرهنگنامه‌ای چگونه بوده و این تلخیص تا چه حد توانسته حق مطلب را درباره این مفاهیم ادا کند؟
سخت‌­ترین بخش کار مؤلف همین بوده. تنوع آراء اندیشمندانی که با عنوان «اگزیستانسیالیست» شناخته شده‌اند درباره همه موضوعات بسیار ریاد است و بنابراین ارائه عصاره اندیشه همه آنها درباره یک مفهوم در قالب یک یا دو صفحه بسیار سخت است. با این همه همانطور که در جلسه نقد کتاب خانم بحرینی فرمودند همین یکی از نقاط قوت کار مؤلف است و به نظرم ایشان به خوبی از عهده آن برآمده‌اند. روش ایشان تا آنجا که من فهمیده‌ام تاریخی بوده. یعنی در هر یک از این مدخل‌ها اندیشه‌های مهم اگزیستانسیالیست‌ها را به ترتیب تاریخی و به اختصار ذکر کرده و رابطه آنها با هم را نیز نشان داده است.
 
یکی از مشخصه‌های فرهنگنامه‌های عمومی به‌روز شدن متوالی آنها پس از مدت زمانی مشخص است. متن اصلی این اثر در چه تاریخی منتشر شده و شما این اثر را از روی کدام ویرایش این کتاب ترجمه کرده‌اید؟
متنی که ترجمه شد در سال 2008 منتشر شده و هنوز ویراست تازه‌تری از آن ندیده‌ام.
 
آیا در مورد فرهنگنامه‌ای تخصصی مانند اثر حاضر نیز قاعده حاکم بر فرهنگنامه‌های عمومی در باب ارائه ویراست‌های تازه را می‌شود مشاهده کرد؟
نمی‌توانم اظهارنظر کلی درباره همه فرهنگ‌های تخصصی داشته باشم. ضرورت به‌روز شدن بستگی به تعداد مفاهیم و اندیشه‌های جدیدی دارد که در آن حوزه تخصصی مطرح می‌شوند. درباره فرهنگ اگزیستانسیالیسم نظرم این است که نیاز به بازنگری و ویراست جدید دارد اما نه به خاطر گذر زمان. نویسنده در همان زمان هم می‌توانست این فرهنگ را پربارتر کند وگرنه در این دوازده سال تحولی در حوزه اگزیستانسیالیسم صورت نگرفته که افزودن مدخلی یا ویرایش مدخلی از این فرهنگ را ضروری کرده باشد.

ایبنا