شناسهٔ خبر: 61212 - سرویس دیگر رسانه ها

تحول علّی در فیلم‌های کلاسیک، مدرن و پست مدرن چگونه بوده است؟

اسدالله غلامعلی می‌گوید به یک الگوی مشخص تغییر و تحول علّی در سینمای کلاسیک،‌ مدرن و پست مدرن رسیده است.

اسدالله غلامعلی

اسدالله غلامعلی

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ انسان‌ها برای درک سینما که نمایش‌دهنده گذشته،‌ حال و آینده زندگی آنهاست به ادبیات و فلسفه نیاز دارند، به اطلاعاتی در حوزه فلسفه و روابط میان پدیده‌های فیلم. کتاب‌ «علیت فلسفی در سینما»، همانطور که از نامش پیداست سعی در نشان دادن روابط فلسفی در سینما دارد. اسدالله غلامعلی نویسنده این کتاب ابتدا با تبیین و توضیح علیت در فلسفه سراغ توصیف علیت در سینما رفته و در پایان نیز با بررسی روابط علی و معلولی در چند فیلم موضوع را برای مخاطب باز کرده است.

غلامعلی در کتاب «علیت فلسفی در سینما» از توضیح در خصوص علیت افلاطونی، ارسطویی و کانتی تا اصل عدم قطعیت و نظریه آشوب تلاش کرده است این نظریات را یادآوری و مخاطب را تا حدودی با آن‌ها آشنا کند. پس از آن در فصل دوم کتاب درباره روایت در سینما، پیرنگ و فیلمنامه نوشته است. همچنین علت و معلول در فیلم «پدرخوانده» اثر فرانسیس فورد کوپولا را هم استخراج کرده و نمونه‌هایی از آن را در کتاب می‌بینیم. فصل پایانی را نیز به بررسی و تجزیه و تحلیل فیلم‌های «هامون» ساخته داریوش مهرجویی، «طعم گیلاس» اثر عباس کیارستمی و «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی اختصاص داده است.

 


با اسدالله غلامعلی گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
 
چرا کتابی درباره روابط علت و معلول در سینما نوشتید؟
پیش از نگارش این کتاب در دو حوزه، یکی بحث «روایت در سینمای ایران» که به صورت مقاله در کتاب «روایت و موج نوی سینمای ایران» منتشر شده و دیگری مسئله «علیت» که همیشه برای من دغدغه بوده است، کار کردم. تا این که در تز دکتری‌ام بیشتر به آن پرداخته و این موضوع را مطرح کردم که علیت چگونه تغییر می‌کند و چه جایگاهی دارد؟ که به صورت کلی و بیشتر در حوزه فلسفه بود. بعدتر سعی کردم این ایده را پرورش دهم و آن را در سینمای ایران و سینمای جهان مطرح کنم. از طرفی هم علیت مسئله جدی در فلسفه و دغدغه همه انسان‌هاست.

سوالی که می‌خواهم مطرح کنم به گونه‌ای خودتان در کتاب «علیت فلسفی در سینما» هم به آن اشاره کردید، آیا ارتباطی بین علیت فلسفی با علیت سینمایی وجود دارد؟ آیا این دو همپوشانی با یکدیگر دارند؟
بله این دو با یکدیگر ارتباط دارند. در توضیح‌اش باید بگویم علیت یکی از ارکان اصلی روایت است و در کنار شخصیت، زمان و مکان قرار می‌گیرد. این موضوع را هم در روایت داستانی و هم در روایت سینمایی مطرح می‌کنند. نظریه‌پردازهای مختلفی به این امر پرداخته‌اند که یکی از آن‌ها دیوید بردول است. بردول به صورت جدی در دو کتابش بیان می‌کند که علیت در بین این‌ها چه جایگاهی دارد. از طرفی علیت فلسفی به عنوان دغدغه جدی فلاسفه به ویژه فلاسفه غرب مطرح شده است؛‌ زیرا علیت در شرق و به ویژه در ادیان الهی پاسخ داده می‌شود. اما ارسطو به عنوان اولین نظریه‌پرداز ادبی از علیت در کتاب «بوطیقا» صحبت می‌کند. پس علیت در فلسفه مطرح شده است و اینبار توسط یک فیلسوف و نظریه‌پرداز ادبی در پیرنگ داستانی بیان می‌شود.

 این ارتباط کم‌کم جدی می‌شود؛ از یک طرف توسط فیلسوفان در فلسفه آمده است و از طرفی همزمان توسط همین فیلسوف وارد پیرنگ داستانی و روایت سینمایی می‌شود. این مسئله بعدترها در روایت کلاسیک در کنار همدیگر گره می‌خورند؛ زیرا ما در سینما به ویژه سینمای کلاسیک که بازتابی از زندگی است شخصیت، زمان و مکان داریم. پس همان‌طور که علیت در زندگی ما جایگاه دارد در سینما، و به طور کلی درام و پیرنگ اهمیت پیدا می‌کند چون با زندگی شباهت دارد و از زندگی اتخاذ شده است.
 


صحنه‌ای از فیلم «طعم گیلاس»


آیا علیت فلسفی با علیت سینمایی تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟
طبیعتا وقتی درباره سینما یا درام حرف می‌زنیم زنجیره علی و علیت در این دنیا مطرح می‌شود. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در کتاب «علیت فلسفی در سینما» سه روایت کلان در نظر گرفتم؛ منظورم روایت کلاسیک، مدرن و پست‌مدرن است.
 
روایت کلاسیک مربوط به جهان کلاسیک بوده و کاملا منطبق بر زندگی است. یعنی همانطور که در زندگی علیت و چهارچوب‌های علی مطرح است، همه انسان‌ها به دنبال علت وقایع و زندگی هستند. در دنیای مدرن این علت تغییرهایی می‌کند. سینما و درام هم بازتاب همین جریان‌های زندگی و فکری بوده و رفته رفته دچار دگردیسی می‌شود. یعنی این تغییر و تحولاتی که علت و معلول در زندگی ما وجود دارد، از دوره یونان باستان و رنسانس تا دوره مدرن و پست‌مدرن روی سینما تاثیر می‌گذارد، آن را متحول می‌کند و ارتباط نزدیک و شباهت زیادی دارند.

آیا توضیحات و اطلاعاتی که در کتاب «علیت فلسفی در سینما» درخصوص این سه روایت کلاسیک، مدرن و پست مدرن داده‌اید را می‌توان به همه فیلم‌ها نسبت داد؟ یعنی همه فیلم‌هایی که در فرم روایت مدرن قرار می‌گیرند تمام ویژگی‌هایی که درباره این قالب اظهار کرده‌اید را دارند یا صرفا  چند نمونه از آن را دارا هستند؟
بله. من در این پژوهش‌ها به دنبال همین موضوع بودم. آیا می‌توان به یک الگو رسید که بگوییم این تغییر و تحول علی در این سه نوع روایت با انشعاب‌هایی که دارند درباره همه فیلم‌ها صادق است؟ بله درباره همه فیلم‌ها صادق است. اگر هرگونه فیلم کلاسیک با ساختار سه پرده‌ای دیدید، ‌زنجیره‌ علی‌اش بر اساس اصل ضرورت است. اگر هرگونه فیلم مدرنی با ساختار و درام مدرن تماشا کردید علیت‌اش نسبی است و اگر هر فیلم پست مدرنی مشاهده کردید که با آن ساختاری که در درام تعریف شده و اثبات می‌کند که این فیلم پست مدرن است حتما علت در آن تصادفی است.
 


صحنه‌ای از فیلم «هامون»


به نظر شما آیا کارگردان‌ها آگاهانه این کار را انجام می‌دهند، یعنی به عنوان مثال از اصل تصادفی برای ساخت فیلم استفاده می‌کنند که اثرشان به فیلمی پست مدرن تبدیل می‌شود یا به طور اتفاقی شکل می‌گیرد؟
اگر آگاهانه نباشد حتما جایی دچار اشتباه می‌شوند. یا اگر بخواهند آن را بشکنند حتما باید دلایلی وجود داشته باشد. قطعا درام‌نویس‌های جدی در این حوزه وجود دارند که من یکسری را نام بردم؛ در فیلم‌سازی ایرانی به عنوان موردکاوی نمونه‌هایی را نام برده و تحلیل کردم که کارشان قطعا آگاهانه است. اگر انتخاب روابط از روی آگاهی نباشد دچار اشتباه می‌شوند.

باید بگویم قابل تشخیص است که وجود علت در جایی ضروری و در جایی دیگر ضروری نیست. چون براساس جهان‌بینی پیش می‌روند و اساسا ارتباط فلسفی‌اش همین است که تا فلسفه و علت در آن را درک نکرده باشید نمی‌توانید چنین درامی را بنویسید.
 
دانستن این روابط علت و معلولی در فیلم‌ها چه کمکی به کارگردان، نویسنده یا مخاطبان می‌کند؟
 قطعا کمک اولیه را منتقدان و اهالی فن سینما می‌برند که وقتی فیلمی را مشاهده کردند با چه زاویه‌ای پیش بروند و چه انتظاری از آن داشته باشند. گاهی فیلمی مدرن می‌بینند و متوجه می‌شوند روابط علی و معلولی ضروری نیست؛ در این صورت آن را ضعف ندانند زیرا ساختار آن این گونه است. مانند فیلم‌های مایکل آنجلو آنتونیونی.

در کتاب اثبات کردیم که علیت بر شخصیت‌پردازی، زمان و مکان تاثیر می‌گذارد، البته این طور بگویم که این اثرگذاری بر کل داستان است؛ وقتی علت را بفهمید راحت‌تر می‌توان جهان داستانی خود را بسازید. از این طریق دانستن این روابط علی و معلولی به نویسنده و فیلمنامه‌نویس هم کمک می‌کند.
 


صحنه‌ای از فیلم «پدر خوانده»

 
در بخش آخر کتاب «علیت فلسفی در سینما» به سه فیلم از سه کارگردان ایرانی، اصغر فرهادی، عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی پرداختید که هرکدام یکی ازاین سه روایت کلان را در ساخت آثار خود در پیش گرفتند. آیا این روایت‌ها در همه فیلم‌ها به یک شکل است یا در فیلم‌های مختلف متفاوت است؟
این سه فیلم‌ساز را به چند دلیل انتخاب کردیم. دلیل اول این که مولف کارهایشان هستند، یعنی نویسنده فیلمنامه هستند و از طرفی هم می‌توانیم بگوییم در کار خود صاحب سبک هستند. معمولا الگوها، مشخصه‌ها و مولفه‌هایی دارند که قابل تشخیص‌ است که این فیلم‌نامه متعلق به این فیلمساز است.

فرهادی تقریبا در همه فیلم‌هایش به جز «فروشنده» سعی کرده از درام سه پرده‌ای استفاده کند. مهرجویی در بعضی فیلم‌هایش از این درام بهره نگرفته است ولی سعی کرده است در اکثر آثارش مانند «میکس»، «دختردایی گمشده» و «هامون» فضایی مدرن بسازد. از طرف دیگر مهرجویی جزو فیلمسازان ایرانی است که به نمایش و درام مدرن توجه دارد و اقتباس‌هایی از آن انجام داده است؛ همچنین یکی دو کارش نیز در حوزه مدرن و پست‌مدرن است.

 کیارستمی از فیلم «طعم ‌گیلاس» به این طرف سمت و سویی پست مدرن پیدا می‌کند. اگر چه می‌توان این جلوه‌ها را تا حدودی در فیلم‌های قدیمی و اولیه او نیز یافت.

کارگردان‌های مشابه هم داریم که در آثارشان این سه نوع روایت دیده شود؟
بله. به تناسب فضایی کتاب سعی کردم فیلم‌های مطرحی را نام ببرم که برای مخاطب آشنا هستند و این که فیلمساز مدنظر مولف تمام قدی باشد؛ ولی به هر حال هستند فیلمسازانی که تجربه‌هایی در این زمینه داشتند مانند مجید برزگر، شهرام مکری و از فیلم‌سازهای قدیمی کسی چون سهراب شهیدثالث؛ که درواقع کارهایی دارند که می‌توان در  حوزه مدرن و پست مدرن قرار بگیرد ولی این سه فیلمساز کارهایشان به شاخصه‌ای تبدیل شده است.

این کاری که درباره «هامون»، «طعم گیلاس» و «جدایی نادر از سیمین» انجام دادید، منظورم پیدا کردن رابطه علی و معلولی است، آیا درباره فیلم‌های دیگری انجام داده‌اید؟ قصد دارید این کار را ادامه دهید؟ یا کتاب همین‌جا به پایان می‌رسد؟
کار را با فیلم‌های سینمای جهان شروع کردم و سعی کردم پلان به پلان فیلم‌ها را از لحاظ زمانی، دیالوگ و منطق علی استخراج کنم، جداول و نمودارهایی تنظیم کنم تا ببینم این زنجیره علی چگونه عمل می‌کند. در این کتاب این کار را در سینمای ایران انجام دادم؛ به جز این سه اثر روابط علی و معلولی فیلم‌های دیگری هم را هم استخراج کردم و سعی می‌کنم در کارهای آینده که قرار است نوشته شود و به علت مربوط است از آن‌ها استفاده کنم. همچنین در کلاس درس نیز این مطالب را به دانشجوها می‌گویم که برای یافتن این روابط چگونه باید عمل کنند، روایت چگونه کار می‌کند ولی فعلا تا همین‌جا کافی است.

 


صفحه‌ای از کتاب


 
نشر حکمت کلمه کتاب «علیت فلسفی در سینما» اثر اسدالله غلامعلی را با شمارگان 500 نسخه، 250 صفحه و با قیمت 44000 تومان منتشر کرده است.