شناسهٔ خبر: 61341 - سرویس دیگر رسانه ها

ساختارزدایی به سبک دریدا

کمتر فیلسوفی به اندازه دریدا در رابطه با خود فلسفه، متون فلسفه و مفاهیم مرتبط با آن به تأمل پرداخته است. این مسئله را نمی‌توان صرفا به یک تمایل یا یک مواجهه شخصی تقلیل داد، بلکه رویکرد ساختارزدایی چنین رویه‌ای را ایجاب می‌کند.

ساختارزدایی به سبک دریدا

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «دیفر(ا)نس؛ ساختارزدایی دریدا» تالیف مهدی خبازی‌کناری، حاصل مطالعه‌ای همه‌جانبه و طولانی روی متون دریدا در حوزه‌های مختلف فلسفه است. کمتر فیلسوفی به اندازه دریدا در رابطه با خود فلسفه، متون فلسفه و مفاهیم مرتبط با آن به تأمل پرداخته است. این مسئله را نمی‌توان صرفا به یک تمایل یا یک مواجهه شخصی تقلیل داد، بلکه رویکرد ساختارزدایی چنین رویه‌ای را ایجاب می‌کند.

نویسنده در پیش‌گفتار از کتاب ساختارزدایی ضرورت مواجهه گسترده با متون و مسائل، بدون محدوده‌ای خاص و یافتن امکان‌های نامحدود هر پارادایم و مفهوم فلسفی را از طریق فراهم آوردن شرایطی برای یک گفتگوی بی‌پایان، بدون ارجحیت، بدون تقدم و تأخر تاریخی و ماهوی صحبت می‌کند.

به گفته او برای ورود به آثار و اندیشه دریدا «مفاهیم» زیادی را می‌توان نقطه عزیمت قرار داد. «مفاهیم» دریدا اگر از زبان سوسور سخن گفته شود، در نسبتی تفاوتی با یکدیگر قرار دارند. هیچ‌یک از مفاهیم دریدا بر یکدیگر اولویت و تقدم ندارند. بسته به اهداف در نظر گرفته شده می‌توان از هر «مفهومی» شروع کرد و «مفاهیم» دیگر را در نسبت با آن مورد ارزیابی قرار داد.

روش مهدی خبازی‌کناری در این کتاب در بازشناسی دیفرانس، روش ساختارزدایی است. بنابراین در فصل اول پیش از ارائه صورت‌بندی مسئله پژوهش، خود ساختارزدایی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده ساختارزدایانه با دیفرانس مواجه شده و به عبارتی دیگر «روش» ساختارزدایی دریدا را برای زدودن تعینات و صلب و ایستاشدن مفاهیم وی به ویژه «مفهوم» دیفرانس به کار می‌گیرد. در تحقق این مسئله یعنی مواجهه ساختارزدایانه با دیفرانس، نویسنده در طول فصل‌های گوناگون به دو جنبه مرتبط با هم نظر داشته است: الف) چگونه دیفرانس به طور ساختارزدایانه از درون خود سنت تکوین پیدا می‌کند؟ ب) اما هم‌زمان با تکوین ساختارزدایانه دیفرانس درون سنت، دیفرانس ساختارزدایانه به بازتولید خود سنت می‌پردازد. به عبارت دقیق‌تردیفرانس ساحتی از سنت است که پس از شکل‌گیری، خاستگاه تکوین خود را در قالب ساحاتی تازه بازآفرینی می‌کند. برای این کار، دیفرانس از درون‌مایه‌ها و روش‌های منطوی در سنت نیز بهره می‌برد.

در فصل اول همچنین به خود رویکرد ساختارزدایی پرداخته شده است؛ رویکردی که به طور خاص در مقابل رویکرد ساختارگرایی شکل گرفت و سپس به طور عام به زدودن حصار سلطه هر ساختار و کانونی پرداخت که قصد استیلا داشت. ساختارزدایی امری بیرون از سنت نیست، بلکه با پرسش گرفتن تقابل بیرون و درون، خود را منطوی در دل سنت می‌داند. از جمله سنت‌هایی که در تکوین مفهوم دیفرانس نقش داشتند، زبان‌شناسی ساختارگرای سوسور و پدیده‌شناسی هوسرل است. در فصل‌های دوم و سوم نیز نسبت دریدا با سوسور و هوسرل به تفصیل تشریح شده است؛ از جمله اینکه خاستگاه مادی دیفرانس مفهوم دیفرنس [تفاوت] سوسور و خاستگاه روحی آن defer به معنای اپوخه هوسرلی است. تا اینجا دیفرانس به مثابه یک عمل‌گر پدیده‌شناختی ـ ساختارزدایانه درآمده است که سنت مسلط را به مثابه رویکرد طبیعی مورد بررسی قرار می‌دهد و نقاط به انقیاد درآورنده آن نظیر گفتار، حضور و مانند اینها در مفاهیم دوگانه ذیل مفهوم دیفرنس را کانون‌زدایی می‌کند.

در فصل‌های چهارم و پنجم نحوه استیلای مفاهیم گفتار و حضور مورد بررسی قرار گرفته است. با به تعلیق درآوردن احکام مسلط در رویکردهای طبیعی، وجه ایجابی دیفرانس به استقرار مفهوم تازه‌ای می‌پردازد. در فصل‌های ششم و هفتم، در دو مرحله این عمل انجام می‌گیرد. در فصل ششم دیفرانس به مثابه نوشتار به نمایندگی از تمامی طرف‌های به انقیاد درآمده، نظیر میتوس، استعاره، قوای حسی، زن و .... در مفاهیم دوگانه با به فعلیت‌رساندن امکان‌های بالقوه خود بر گفتار استیلا می‌یابد. اما این نهایت کار نیست؛ چراکه هدف نهایی جنبش دیفرانس خلع سلطه یک طرف و به قدرت رساندن طرف دیگر نیست. در فصل هفتم دیفرانس به مثابه مفهوم رد خود را آشکار می‌کند. در این مرحله تمامی ثنویت‌ها در یک بازی میان حضور و غیاب تجمیع می‌یابند.

او در مقدمه کتاب تاکید می‌کند که در زندگی دریدا چیزی که بیشتر از همه مشهود است، تنوع قابل ملاحضه فرهنگی و زبانی است؛ امری که به باور برخی بر پیچیدگی‌ آثار او افزوده است. پیچیدگی‌ها و و رشته‌های میان‌فرهنگی‌ای که به‌مثابه سایه‌هایی همواره آثار دریدا را دنبال می‌کنند. و سپس با طرح پرسش‌هایی به دنبال یافتن بهترین راه برای ورود به واکاوی او می‌رود.

سرفصل‌های کتاب نیز عبارتند از: ساختارزدایی، دیفرنس خاستگاه مادی دیفرانس، defer: خاستگاه روحی دیفرانس، رویکرد طبیعی مسلط: دیفرانس به مثابه گفتار، رویکرد طبیعی مسلط: دیفرانس به مثابه حضور، آغاز رویکرد فلسفی: استیلای دیفرانس به مثابه نوشتار، رویکرد فلسفی: دیفرانس به مثابه رد.



کتاب «دیفر(ا)نس؛ ساختارزدایی دریدا» تالیف مهدی خبازی‌کناری در ۲۵۶ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و به قیمت تومان از سوی انتشارات سیاهرود منتشر شده است.