به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی» نوشته پری اندرسون که نشر چشمه به تازگی آن را با ترجمه علیرضا خزائی به فارسی منتشر کرده است، تلاشی است از سوی یکی از مهمترین مورخان تاریخ مارکسیسم برای مطالعه سیر تحولات مارکسیسم در غرب فراتر از حجاب استالینیستی که حاکم بر اندیشهی مارکسیستی بود.
پری اندرسون فارغ از آثار و مطالعات تاریخی تاثیرگذارش (مانند گذار از عهد باستان به فئودالیسم، تبارهای دولتهای استبدادی، مسائل انگلستان و جهان کهنه نو) در طول حیات فکریاش همواره دغدغه مواجهه با مجموعه نظریهها و منظومههای فکری را داشته است.
او در کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی» با بررسی مجموعه نظریهپردازان متعلق به سنت مارکسیسم غربی و مقایسه آنها با نسلهای پیشین نظریهپردازان متعلق به سنت ماتریالیسم تاریخی، به بررسی چرخشهای فکری آنان و زمینههای و اجتماعی موثر بر این چرخش میپردازد؛ انتقال محورهای اصلی نظریه از سیاست و اقتصاد به فلسفه، تمرکز بر مطالعه فرهنگ و در صدر آن هنر، تلاش برای یافتن تباری فلسفی برای مارکس و ماتریالیسم تاریخی، کاهش روحیه بینالمللگرایی و فقدان مباحثه بین نظریهپردازان بر سر آثار درون همین سنت که دستآخر هر نظریهپرداز را به جزیرهای جداافتاده بدل کرد که یکه و تنها بر کرسی استادیاش در دانشگاه تکیه زده است از ویژگیهایی است که اندرسون برای مارکسیسم غربی دوران خود برمیشمارد.
اندرسون نشان میدهد که یکی از فرآیندهای تئوریک بنیادین که به واسطه آن مارکسیسم غربی توسعه یافت تأثیر متفکران غیرمارکسیست بر متفکران مارکسیست بود. تاثیر وبر بر لوکاچ، کروچه بر گرامشی، هایدگر بر سارتر، اسپینوزا بر التوسر و... از جمله این تاثیرات است.
او معتقد است مارکس و مارکسیسم کلاسیک بدون در نظر گرفتن روابطشان با سنتهای بیرونی غیر قابل تصور هستند. برخی دیگر از این روابط بیرونی را چنین میتوان صورتبندی کرد: هگل و اقتصاد سیاسی کلاسیک در مورد مارکس، کلاوزهویتس، هوبسون و ارنست ماخ در مورد لنین.
کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی» برآیند درگیری جدی اندرسون با سنت مارکسیسم غربی (یا ماتریالیسم تاریخی بهصورت کلیتر) است. این کتاب در ابتدا قرار بوده که صرفاً مقدمهای به مجموعه مقالاتی انتقادی درباره سنت مارکسیسم غربی یا نظریه انتقادی باشد، اما با به تأخیر افتادن چاپ آن مجموعه، این مقدمه اندکاندک وجاهت تبدیل شدن به متنی مجزا را پیدا میکند و اندرسون تصمیم میگیرد به تنهایی آن را منتشر کند.
اندرسون در این اثر نه در پی ارزیابیِ دستاوردهای مفهومی و مضمونی سنت مارکسیسم غربی، که در پی تعیین و بررسی شرایط تاریخی ـ سیاسیای است که از اساس، پیدایش چنین مضامینی را ممکن کرده است. ازاینرو، در چارچوب این کتاب نمیتوان دقیقاً به این پرسش پاسخ داد که اندرسون منتقدِ تمامعیارِ دستاوردهای سنت مارکسیسم غربی است یا در زمینههایی ادامه دهنده این سنت.
اما نگاهی به کارنامه کلی اندرسون میتواند ما را به این نتیجه برساند که او همواره در وجوه مختلف، این هردو نقش را برعهده داشته است؛ یعنی منتقدی تمامعیار که کماکان دل در گرو برخی دستاوردها، نظریهپردازان و حیطههای مطرح شده در دل سنت مارکسیسم غربی دارد. بهطور مشخص، درگیری او با گرامشی که به انتشار دو کتاب مجزا (یکی درباره خود گرامشی و دیگری درباره مفهوم هژمونی و تبار تاریخی آن) منجر میشود، میتواند بر ما روشن سازد که اندرسون به هیچوجه منتقد یکسویه این سنت نیست.
بنابراین، اندرسون از جایگاهی برآمده بود که امکان رویکردی انتقادی را به او در پرداختن به دستاورهای سنت مارکسیسم غربی اعطا میکرد: مورخی برخاسته از سنت تاریخنگاری انگلیسی که حال به مطالعه تاریخی ـ انتقادی نظریهی تاریخی و دگرگشتهای آن در دل سنت مارکسیسم غربی پرداخته است.
بهواقع، اندرسون در مقام یک «بیرونی» درگیریای انتقادی با سنت مارکسیسم غربی پیدا میکند که نتایج آن از جهات مختلفی بسیار آموزنده است. بهطور مشخص در این کتاب، اندرسون تمام تلاشش را میکند که کمترین درگیری فکری با مضامینِ برساخته در سنت مارکسیسم غربی را داشته باشد و صرفاً به مطالعهای تاریخی از مسیر حرکت نظریه از شرق به غرب و از دو نسل نخستین نظریهپردازانِ پیش از جنگ جهانی دوم به نسلِ بعد از جنگ بسنده کند.
در این راستا، اندرسون درعین تأکید بر پیوند طبیعی نظریه و عمل در شرق و در خاستگاههای پیدایش سنت ماتریالیسم تاریخی، یکی از عوامل اصلی از دست رفتن چنین پیوندی طبیعیای را نیز تفوق استالینیسم در احزاب کمونیستی اروپایی میداند.
به بیان دیگر، اندرسون را نمیتوان هرگز به مدافعِ بلوک شرق فروکاست، بلکه او نظرگاهی را فراهم میکند که از دل آن، هم پدید آمدن سنت مارکسیسم غربی و دلزدگی آن از استراتژیهای حزبیِ استالینیستی معنا پیدا میکند و هم ابزاری برای انتقاد از دستاوردهایی سنت مارکسیسم غربی که دقیقاً محصول همین جدایی از احزاب و عمل تودهای بوده است.
نشر چشمه کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی» نوشته پری اندرسون را با ترجمه علیرضا خزائی و ویراستاری حسن مرتضوی در سال 1398 با تیراژ 700 نسخه و قیمت 30 هزار تومان در 179 صفحه منتشر کرده است.