شناسهٔ خبر: 61600 - سرویس دیگر رسانه ها

روایت متفاوت احسان نراقی از سفر فوکو به ایران

دانیل دفر نیز در سفر فوکو به ایران همراهش بود. آنها در تهران به مهمانی احسان نراقی نیز رفتند، امری که باعث شد تا همسر نراقی برآشفته شود.

روایت متفاوت احسان نراقی از سفر فوکو به ایران

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ میشل فوکو اندیشمند نامدار فرانسوی دو بار در کوران مبارزات انقلابی مردم به ایران سفر کرد. نخستین بار از ۱۶ تا ۲۴ سپتامبر یعنی ۲۵ شهریور تا دوم مهر ۱۳۵۷ و بار دوم از نهم تا ۱۵ نوامبر ۱۹۷۸ یعنی ۱۸ تا ۲۴ آبان ۱۳۹۸ بود. او در این سفرها در تهران، قم و آبادان با برخی از رهبران ملی و دینی و گروه‌های مختلفی که در انقلاب دست داشتند ملاقات کرد.

فوکو پس از این سفرها مقالات ستایش آمیزی درباره قیام مردم ایران نوشت که پیش از ۲۲ بهمن ۵۷ در رسانه‌ها منتشر شدند. متن فرانسه همه این مقالات در جلد سوم از مجموعه نوشته‌های پراکنده فوکو منتشر شدند.

ترجمه فارسی این مقالات نیز در کتاب کوچکی به اسم «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟» به قلم حسین معصومی همدانی توسط نشر هرمس منتشر شد. عناوین فارسی این مقالات به این شرح است: «ارتش: وقتی زمین می‌لرزد»، «شاه صد سال دیر آمده است»، «تهران: دین بر ضد شاه»، «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟»، «شورش با دست خالی»، «آزمون مخالفان»، «شورش ایران روی نوار ضبط صوت پخش می‌شود و «رهبر اسطوره‌ای شورش ایران».

البته بعدها فوکو از تمجید خود دست برداشت و در مصاحبه‌هایی که یکی از آنها در کتاب «ایران، روح یک جهان بی‌روح» ترجمه و منتشر شده است، به منتقدان اروپایی آن مقالات پاسخ داد.

اما برای فوکو این مهم بود که انقلاب ایران یک انقلاب دینی غیرسکولار است. فوکو دید که ایرانی‌ها بدون ترس از مرگ با گاردی‌های تا بن دندان مسلح محمدرضا شاه پهلوی روبه‌رو و کشته می‌شوند و این برایش اهمیت داشت. مهم‌تر از اینها البته این بود که گویا به نظر فوکو انقلاب ایران صدای «دیگری‌ها» در حکومت پهلوی است و قرار است حقوق همه اقلیت‌ها (از جمله همجنس گرایان) را پاس بدارد که بعدها فهمید اشتباه کرده است. او در سفر به ایران شریک جنسی‌اش دانیل دفر را نیز به همراه داشت.

اما احسان نراقی روایت جالبی را از حضور فوکو در ایران به دست داده است. شاید با این روایت بتوان فهمی از چرایی بازگشت فوکو از نظریاتش درباره انقلاب ایران به دست آورد. این روایت در کتاب «در خشت خام» درج شده است که حاصل گفت‌وگوهایی با نراقی است.

کتاب ۶ فصل دارد: «زندگی»، «نراقی و دیگران»، «نراقی و انقلاب»، «نراقی و اندیشه»، «کتاب‌ها» و «ضمائم». احسان نراقی با دربار پهلوی در ارتباط بود و با فرح پهلوی نسبت خانوادگی داشت. همچنین برخی از اعضای خانواده او نیز از دیرباز با دربار مرتبط بودند. به عنوان مثال عمویش ابوالقاسم نراقی معلم ریاضیات محمدرضا پهلوی در دوره ولیعهدی‌اش بود.

نراقی ریاست مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران را بر عهده داشت، او پس از انقلاب نیز به معاونت سازمان یونسکو رسید. نراقی هرچند که منظومه فکری‌اش با غرب‌گرایی رژیم پهلوی تفاوت داشت و کتاب‌هایی مانند «آنچه خود داشت» را به رشته تحریر درآورد، اما به عنوان مشاور این رژیم نیز فعالیت می‌کرد و خود اعتقاد داشت که یک مشاور منتقد بوده است.

نراقی کتاب خاطرات خود را نیز به نام «از کاخ شاه تا زندان اوین» نوشت و منتشر کرد؛ اما مصاحبه کننده کتاب «در خشت خام» با هوشمندی و اشرافی که به «از کاخ شاه تا زندان اوین» دارد، سعی کرده مباحث و نکاتی را مطرح کند که در کتاب خاطرات به آنها اشاره نشده. بنابراین در «در خشت خام» نراقی از دیدگاه یک غیرانقلابی تصاویر جالبی از دوران انقلاب بدست می‌دهد که خواندنی است.

احسان نراقی استاد بسیاری از انقلابیون از جمله دکتر حسن حبیبی بود. او همچنین به دلیل مشاغلی و مناصبش با بسیاری از فرهنگیان و اهالی اندیشه در ارتباط بود و نکاتی از این چهره‌ها را در کوران انقلاب مطرح می‌کند که خواندنی است. روایت او از دربار شاه و روابط شاه و فرح یک روایت بی‌واسطه است. همچنین مطالعه این کتاب به ما آموزش می‌دهد که تاریخ را کاملاً سیاه یا کاملاً سفید نبینیم.

نظرات و دیدگاه‌های نراقی درباره امیرعباس هویدا و تحلیل وضعیت او در دوران به نسبت طولانی نخست وزیری‌اش، حسن پاکروان و نعمت‌الله نصیری، به ترتیب دومین و سومین رئیس ساواک در دوران پهلوی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر غلامحسین صدیقی، اعضای حزب توده به ویژه نورالدین کیانوری و از آن طرف چهره‌های فرهنگی چون جلال آل احمد، دکتر علی شریعتی، دکتر داریوش شایگان، احمد فردید و… بسیار مهم است و دید مخاطبان درباره این شخصیت‌ها را باز می‌کند.

نراقی پس از آنکه از ایران خارج شد و به معاونت سازمان جهانی یونسکو رسید، به هیچ عنوان تصویر سیاهی از زندان خود و جمهوری اسلامی نشان نداد و تمام تلاش خود را برای کمک به کشور از طریق سازمان یونسکو به کار گرفت.

اما همانطور که اشاره شد یکی از نکات مهم این کتاب در روایت سفر فوکو به ایران است. فوکو در ایران مهمان احسان نراقی بود. در بخشی از این کتاب اشاره شده که همسر مرحوم نراقی از وضعیت فوکو اطلاعی نداشت، اما به محض اینکه فهمید او همجنس گراست و شریک جنسی‌اش را نیز با عنوان منشی خود به همراه دارد، به شدت از حضورش در خانه آنها برآشفت. به نظر می‌رسد که «در خشت خام» نخستین منبع فارسی است که به کیفیت حضور فوکو در ایران اشاره شده است.

شاید همین کیفیت راهی باشد برای درک بهتر برگشت نگاه مثبت فوکو به انقلاب ایران و بعدها بازگشت او از نظریاتش. البته بعدها کتاب «فیلسوفان بدکردار» نوشته نایجل راجرز و مل تامپسون با ترجمه احسان شاه قاسمی توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد. یک فصل از این کتاب به فوکو اختصاص دارد و روایتی است از بدکرداری فوکو در زندگی جنسی‌اش.