به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «تقلب (اخلاق در زندگی روزمره)» نوشته دبورا ال.رود با ترجمه مریم تقدیسی به همت انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
دبورا ال. رود، نویسنده کتاب «تقلب (اخلاق در زندگی روزمره)»، استاد و پروفسور حقوق دانشگاه استنفورد است که سعی کرده در کتاب پیشرو، تحلیلهای موشکافانهای درباره پدیده و مفهوم تقلب ارائه دهد. وی با مراجعه به نظرسنجیهای معتبر به عوامل رواج تقلب در عرصههای مختلف اجتماعی پرداخته و راهکارهایی هم برای مقابله با اینپدیده ارائه داده است و معتقد است نوع بشر در ابداع انواع و اقسام تقلب واقعا خلاق بوده است. با مریم تقدیسی گفتوگویی درباره این کتاب انجام دادیم که مشروح آن را میخوانید:
اساسا تقلب به چه امری اطلاق میشود؟
معنای تقلب روشن است و طیف وسیعی از انواع فریبکاری در جهت منافع خود را در بر میگیرد. تقلب در واژهنامه آکسفورد به معنای هر گونه « کلاهبرداری، فریبکاری و حقهبازی» تعریف شده است. در فرهنگ معین تعریف دقیقتری از این واژه ارائه شده است: «در کاری به سود خود و به زیان دیگری تصرف کردن».
چه کسانی تقلب میکنند و چرا؟
به عقیده من در دنیای امروز باید بپرسیم چه کسانی تقلب نمیکنند. چون متاسفانه تقلب به نوعی اپیدمی خاموش در سراسر جهان تبدیل شده که در انواع زمینهها و کشورهای مختلف شاهد آن هستیم. دلایل آن هم از نظر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی قابل بررسیاند که در اینجا قابل بحث نیست. این عوامل کمابیش در همه جوامع و کشورها مشترکند چون ریشه تقلب منفعتطلبی است. علت دیگری که موجب گسترش تقلب شده ضعف قانون و اجرای آن است. همچنین دلیل وقوع تقلب براساس این کتاب،« فقدان آگاهی فردی و اجماع نظر درمورد مفهوم آن است». از سوی دیگر رفتارهای اخلاقی جامعه به شدت تحتتاثیر هنجارهای جامعه قرار دارد و این تاثیر نباید دستکم گرفته شود.
چه مولفههایی فرهنگی و اجتماعی بر گسترش پدیده تقلب تاثیرگذار است؟
یکی از مولفههای موثر بر این امر مسائل اقتصادی است که میتوان گفت آغازگر آن است. ولی علت گسترش و رواج آن ضعف قانون و وجود الگوهای غلط در جامعه و خانواده است. عامل موثر دیگر کمرنگ شدن وجدان و شرافت است که احتمالاً به دنبال فقر و اجحاف بالادستان رخ میدهد، و البته اگر ریشه استواری داشته باشد به این سادگی کمرنگ نمیشود. عامل موثر دیگر در گسترش تقلب نادیده گرفتن آن در سطوح مختلف از سوی مردم است. در قسمت نتیجهگیری کتاب آمده است: «نوشتن درباره تقلب کاری مخاطرهآمیز است. اجتناب از اینکه چنین کتابی کلیشهای یا مزورانه به نظر برسد دشوار است. . . . ولی بهای نادیده گرفتن این موضوع جبرانناپذیر است».
در جامعه ایران امر تقلب به گونهای اپیدمی شده که گاهی حتی به مثابه یک ارزش محسوب می شود. گویی متقلب بودن مثابه زرنگ بودن یک فرد است. چگونه چنین وضعیتی در یک جامعه محقق میشود؟
در ایران هم متاسفانه همه شاهد این اپیدمی خاموش هستیم. این اپیدمی نه جان مردم، بلکه روح و انسانیت آنها را نابود میکند. جبر مسائل اقتصادی از نظر من در صورتی که وجدان قویتر عمل کند نمیتواند بهانهای برای تقلب محسوب شود. و باز هم متاسفانه این امر آنقدر رواج یافته که به قول شما به مثابه زرنگی تلقی میشود. به طوری اگر کسی هم پیدا شود که براساس اصول اخلاقی و انسانیت عمل کند دچار احساس حماقت میشود چون تقلب به تدریج به نوعی ارزش تبدیل شده است. چنین وضعیتی به دلیل ضعف قانون، وجود الگوهای غلط، هنجارهای نادرست جامعه و عوامل فرهنگی و روانشناختی محقق میشود.
ولی نکته جالب درمورد کتاب این است که نویسنده آن دبورا ال. وود، پروفسور حقوق دانشگاه استنفورد، موضوع تقلب را در جامعهای مانند امریکا و در زمینههای مختلفی مانند مالیات، سازمانها، محیطهای آموزشی و سرقتهای ادبی، بیمه و وام مسکن و حتی ازدواج موردبررسی قرار داده است. او تقلب و گسترش آن در امریکا را با استناد به مدارک و شواهد موجود مطرح کرده است. به گفته او اکثر مردم امریکا در پاسخ به این پرسش که « چرا تقلب میکنید؟» میگویند « چون همه تقلب میکنند»( که حداقل در این مورد صداقتشان قابل توجه است).
زندگی مدرن امروزی چگونه از پدیده نقلب آشنایی زدایی کرده است به گونه ای که می شنویم همه تقلب میکنند؟
فکر میکنم منظورتان از آشناییزدایی نوعی مغلطه درباره تقلب است. به این معنا که تقلب چنان در اشکالی مختلف و پیچیده صورت میگیرد که امکان تشخیص آن برای اکثر افراد جامعه دشوار است. به این ترتیب در همه ابعاد و زمینههای جامعه شاهد انواع تقلب هستیم و شکل آن براساس منافع روز جامعه تغییر مییابد. و از آنجا که این امر در همه سطوح رواج یافته اکثریت مردم اگر بخواهند هم نمیتوانند بدون نوعی تقلب زندگی خود را پیش ببرند. به این معنا که نوعی توافق نظر جمعی درباره رفتارهای اجتماعی ایجاد میشود. همانطور که در کتاب اشاره شده: وقتی مردم فکر کنند « همه این کار را انجام میدهند»، ریسک افزایش عدم بصیرت اخلاقی افزایش مییابد.
راهکارهای موثر با پدیده تقلب و گسترش آن در جامعه چیست؟
راهکار موثر برای مبارزه با تقلب و گسترش آن مسلماً افزایش نظارت و وضع و اجرای قوانینی سختگیرانهتر است، قوانینی که شامل حال همة اقشار جامعه از صدر تا قعر آن شود. راهکار دیگر آموزش به دانشآموزان در این زمینه است که در این صورت باید به والدین هم آموزش داده شود تا دانشآموز دچار دوگانگی نشود. همچنین در کتاب اشاره شده است که باید برای مبارزه با تقلب بودجة بیشتری اختصاص داده شود چون این مبارزه سوددهی فراوانی را برای جامعه به دنبال دارد.
ولی لازمه اجرای این راهکارها آمادهسازی بستر جامعه و ترویج فرهنگ درستکاری است که ظاهراً در دنیای امروز امری ناممکن به نظر میرسد. در وضعیتی که بسیاری از مردم در تلاشند تا فرزندانشان را «زرنگ» بار بیاورند نمیتوان انتظار چندانی داشت.
در کتاب به راهکارهای جالبی برای مبارزه با تقلب اشاره شده است. از جمله تذکرات اخلاقی در فرمهای بیمه و مالیات. همچنین در این فرمها از متقاضیان خواسته میشود به جای امضا کردن پایین فرم، بالای فرم را امضا کنند. تذکر دادن به افراد درباره متعهد بودنشان به صداقت قبل از آنکه دست به عمل بزنند رفتارهای اخلاقی را در آنها تقویت میکند.
اخیرا چه کاری در دست تالیف یا ترجمه دارید؟ لطفا درباره آن توضیح دهید.
دو کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی اثر آلن دوباتن، و اخبار اثر همین نویسنده که به تازگی منتشر شدهاند، و کتاب «خواستن توانستن است» که در دست ترجمه است.