فرهنگ امروز/ محمدرضا زمانی خطیبی
هر کدام از رخدادهای پیش آمده در جهان، چه بخواهیم چه نخواهیم ما را به معانی و احوالی خاصِ خود هُل میدهند و ما پس از برخورد با هر رخدادی، خودمان را جبرا در میان حال و معنایی متعلق و خاص آن رخداد مییابیم.
بیماری کرونا، در این لحظه که قلم به دستم گرفتم و مینویسم یکی از مهمترین اتفاقات پیش آمده در جهان کنونی ماست. رخداد و عارضهای که با پیش آمدش، اقوال و افعال حاضرِ ناظاهری را برایمان نمایان ساخت.
موارد زیر آثار و تبعات ظاهر شده از رخداد کروناست که اجمالا به آنها اشاره می شود؛
کرونا ، ترس، مرگ؛
کرونا با خود ترس و اضطرابی به همراه آورد که همین ترس و اضطراب نیز نوع خفیفی از مواجهه با پدیده مرگ است و برای برخی اهل دقت هم بیش از پیش درنگ در مرگ آگاهی را درپی خواهد داشت که از وجهی میتوان این ترس را در بیشتر موارد مبدا رجوع عده کثیری به مفهوم الوهیت و مفاهیمی همچون خدا نیز تفسیر کرد.
کرونا و پرسش از علم و دین؛
ظهور کرونا بار دیگر بحث مواجهه علم و دین را اینبار اما نه صرفا در میان دانشگاهیان، بلکه در بین طبقات غیر دانشگاهی و در میان مردم عادی نیز به راه انداخت و مسائلی را نیز لاجرم به همراه خود ظاهر کرد، همچون این پرسش که؛ آیا علم برای درمان این بیماری عاجز شده است؟ یا آیا دین میتواند در درمان این بیماری ورود کرده و شفایی عاید کند یا اساسا آیا رفع و درمان کرونا و هر عارضهی مشابه دیگر به پدیده دین مرتبط میشود یا خیر؟ و اینکه آیا اساسا تضادی در جمع علم و دین وجود دارد؟ درمجموع پرسش از نسبت این دو (علم و دین)، سوالی پایین آمده از دانشگاههاست که اکنون با ظهور یک بیماری از آن بالا در میان حتی مردم غیر دانشگاهی افتاده است و خود همین امر، دقت بیشتری را میطلبد.
کرونا و مدیریت بحران؛
کرونا باعث روشنتر شدن کیفیت مدیریت و چگونگی سیستم و ساختار ذی نقص حاضر جهت مدیریت بحران شد .
سقوط مجدد اعتبار رسانهها
بیاعتمادی به ذات رسانههای داخلی و خارجی در بیان وقایع و اخبار مرگ و میر و امنیتی و سیاسیسازی اغلب امور حتی قرنطینه کردن و اعلام تعداد دقیق مبتلایان و درگذشتگان در سراسر جهان.
اساتید، سکوت و ارجاع به دست شویی؛
کرونا بار دیگر دور بودن اغلب اندیشمندان حوزه علوم انسانی از اقتضائات اکنون را به ما گوشزد کرد. سکوت اغلب اندیشمندان حوزه علوم انسانی و عدم ارائه تحلیل از رخداد و حال کنونی در سطح جهان و ارجاع دانشجویان و پرسشگران صرفا به دست شویی، نکته قابل تاملِ این روزهاست.
کرونا و مطالبه از سنت؛
بیماری کرونا بار دیگر دلیل برخورد محسوس مفاهیمی آمیخته با مفهوم سنت شد. برخورد با مفاهیمی مانند طب سنتی و ایجاد یک تنش رادیکال میان موافقین و مخالفین آن.
کرونا و عجز؛
کرونا خواه ناخواه اغلب کسانی که در اکنون هستند را متوجه عجز و جهل بشر در فهم تمام و کمال از رخدادهای این عالم کرد. اینکه اگر جهان بخواهد او را در منگنه قبض و بسط ببرد آدمی کاملا ظلوما جهولا خواهد بود.(حال آن ویروس ساختگی باشد یا نباشد این حس و فکر تا حدود زیادی ظاهر شد(
کرونا و حضور مافیا؛
احتکار و یا صادرات ماسک و مواد ضدعفونی و امثال چنین کنشهایی بار دیگر ظهور یک سیستم اقتصادی رانت محور و حضور یک شبکه مافیایی بسیار قوی را گوشزد کرد، مافیایی که به هیچ چهارچوب و اخلاق و قانونی جز کسب منافع خود پایبند نیست و حتی اگر در میان کسب سودشان عدهای هم مُردند مُردند، مهم و اولویت فقط کسب قدرت و ثروت بیشتر این اقلیت قوی و خفی است.
کرونا و حکامجهان؛
شیوع کرونا و برخورد متناقض حکام سیاسی جهان دلیلی بر بدبینی و شک به گفتهها و رفتار حاکمان و سردمداران اغلب کشورهای درگیر این بیماری در جهان شد (با توجه به طرح نظر جنگ بیولوژیک و اقتصادی در پشت پرده(
کرونا و ظهور دسترسی از ما بهتران؛
کرونا به ظاهرتر شدن کیفیت زیست جمعی از مسئولین و نزدیکانشان و زیست تودهی کثیر و ضعیف مردم کمک کرد (طرح کلان این بحث که اینها پیش از هر کسی خودشان را چک کردند که مبادا نمیرند) در واقع کرونا شکاف قدیمی و عمیق میان عمل و نظر جمع کثیری از مدعیان را بیشتر ظاهر کرد.
کرونا و برون ریختهایی خاص؛
ظهور بیماری کرونا، همچنین دلیلی بر برون ریخت کنشهایی عجیب شد مانند ظهور رقص و رقاصیِ دسته جمعی در بیمارستانها که اساسا چنین رفتاری در کمتر نقطهای در سطح جهان رخ داده و خواهد داد. البته میتوان این برون ریخت را در لایههایی برون ریخت سرکوبها، فشارها و برخی محدودیتها دانست.
کرونا و تماشای ساخته هایمان؛
این بیماری بار دیگر انسانهایی که سالهاست ساختیمشان را نشانمان داد. ظهور انسانهایی که اغلب تا حدود زیادی توسط همین شبه سیستم و ساختار تولید شدهاند و در این بحران به سمت جادههای شمال کشور و ویلاهایشان روانه بودند و حتی درگیر شدند تا به ویلاهایشان برسند. انسانهایی که اساسا نسبتی با هیچ هشداری توسط سیستم جز به قوه قهری برقرار نمیکنند.
در نهایت و پس بیان دوازده تجلی از رخداد کرونا لازم است بار دیگر خود و مخاطب را به طرح پرسشهایی از آثار دیگر این پدیده دعوت کنم چرا که فهم این ویروس بر عهدهی علم بوده و برگردنش خواهد ماند، اما فهم اعراض و افعال ظاهر شده توسط آن بر گردهی اندیشمندان حوزه علوم انسانی بوده و هست و خواهد ماند و از طرفی موارد بسیار مبسوطتری در ظهور این رخداد حاضر است که لازم به طرح پرسش کلی در میان اندیشمندان دارد.