به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ حکایتها و داستانهایی که در ادبیات کهن هر سرزمینی وجود دارد سرشار از پندها و آموزههایی است که میتواند برای آیندگان مخصوصا کودکان و نوجوانان مفید باشد. در این راستا توجه به بازنویسی متون کهن از سوی نویسندگان و اهالی قلم از اهمیت ویژهای برخوردار است. بیستوهفتم اسفندماه مصادف با سالروز تولد مهدی آذریزدی، از بازنویسان پیشکسوت ادبیات کهن برای کودکان و نوجوانان است، کسی که سالها پیش مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» را نوشت و با این مجموعه بچهها را با کتابهای ارزشمند و گنجینه ادبیات کهن آشنا کرد. و اکنون با وجود گذشت سالها از انتشار این مجموعه همچنان تجدید چاپ میشود و از آثار پرفروش این حوزه محسوب میشود. او درسال 1300 خورشیدی درروستای خرمشاد یزد به دنیا آمد و در سال 1388 درگذشت.
محمود برآبادی، دراین باره میگوید: گنجینه ادبیات کهن ما سرشار از قصهها، حکایتها، افسانهها، متلها، شعرها و منظومههایی است که چنانچه به زبان ساده و امروزی نوشته شود، کودکان و نوجوانان میتوانند آنها را بخوانند و لذت ببرند. مهدی آذریزدی یکی از اولین کسانی است که به ارزش این گنجینه پی برد و به بازنویسی از این آثار گرانقدر برای کودکان و نوجوانان پرداخت. البته آذریزدی نخستین و تنها کسی نبود که این کار را کرد اما او کسی بود که تمام عمرش را صرف این کارکرد.
او در ادامه به زندگینامه این نویسنده اشاره میکند و میافزاید: آذریزدی که دوران کودکی سختی را گذرانده بود درسال 1324 به تهران آمد و سالها بهعنوان نمونهخوان و مصحح در چاپخانهها و انتشاراتیها کارکرد و ضمن همین کارها بود که به یک خلا جدی درادبیات معاصر پیبرد و آن کمبود کتابهای مناسب برای گروه سنی کودک و نوجوان بود.
به گفته برآبادی، درآن سالها نوشتههای ویژه کودکان و نوجوانان بسیار معدود و بیشتر، ترجمه آثاری از دیگر زبانها بود. نویسندهای بومی که اختصاصا برای کودکان بنویسد کم بود و اصولا نویسندگان، این نوع ادبی را جدی نمیگرفتند.
این نویسنده و منتقد ادبی در ادامه بیان میکند: چنین خلایی باعث شد که مجموعه هشت جلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب» که نخستین جلد آن در سال 1336 منتشر شد و مجموعه ۱۰ جلدی «قصههای تازه ازکتابهای کهن» که در سال 1344 بهبازارآمد، بهسرعت جای خود را بازکند و به چاپهای متعدد برسد. بهویژه که جلد چهارم قصههای خوب یعنی «قصههای مثنوی» برنده جایزه یونسکو و جلد پنجم یعنی «قصههای قرآن» در سال 1345 از طرف شورای کتاب کودک بهعنوان کتاب سال انتخاب شد.
دلیل موفقیت بازنویسیهای آذریزدی
برآبادی در ادامه به دلایل موفقیت آثار آذریزدی اشاره میکند و میگوید: برای موفقیت بازنویسیهای آذریزدی که همچنان آثارش تجدید چاپ میشوند و یکی از پرفروشترین - و نه بهترین- بازنویسیهاست، چند دلیل را میتوان برشمرد: نخست اینکه او در روزگاری دست به این کار زد که میدان برای اینگونه آثار خالی بود. کتاب کودک و نویسنده کودک کم بود و آنچه به نام کودکان منتشر میشد ترجمههایی بود از نویسندگان خارجی که افسانههای آلمانی و انگلیسی و روسی را بازنویسی کرده بودند و در نشریات کودک آن زمان مثل مجلات پیک، کیهان بچهها، اطلاعات دختران و پسران و گاه در صفحه ویژه کودک نشریات بزرگسال منتشر میشد.
این نویسنده میافزاید: دومین دلیل اینکه یک ناشر معتبر- امیرکبیر- با تصویرگری افراد صاحب نام – ازجمله مرتضی ممیز- و باکیفیت خوب، آنها را منتشر کرد که در استقبال خوانندگان موثر بود، اما مجموعه دوم یعنی «قصههای تازه از کتابهای کهن» چنین استقبالی را در پی نداشت. سوم انتخاب درست قصهها و بکارگیری نثر روایی شیرین از سوی نویسنده است که میتواند ارتباطی قوی و موثر با مخاطب برقرار کند. نثری که حد واسط قصهگویی و داستاننویسی است و در کمتر آثار بازنویسی پس از او دیده میشود.
برآبادی یادآوری میکند: البته شخصیت او نیز در این موفقیت بیتاثیر نبود. آذریزدی نویسندهای سادهزیست بود که همه زندگیاش کتاب بود. اهل هیاهو و تبلیغات و دنبال این و آن رفتن نبود. او هرچند تحصیلات دانشگاهی نداشت اما زبان مخاطب خود را خوب میشناخت.
او در ادامه به تاثیر آذریزدی بر نویسندگان و بازنویسان بعد از خود اشاره میکند و میگوید: امروزه نویسندگان جوانتر نوع بازنویسی همانند آذریزدی را نمیپسندند، آنها بیشتر به بازآفرینی روی آوردهاند و برخی نیز مانند آتوسا صالحی و مرجان فولادوند در این کار موفق بودهاند.
به گفته برآبادی، دلیل رویآوردن این گروه از نویسندگان بهبازآفرینی به جای بازنویسی ایناست که بازار کتاب کودک از بازنویسیهای معمولی اشباع شده و دستاندرکاران ادبیات کودک – بویژه منتقدان – به اینگونه بازنویسیها روی خوش نشان نمیدهند.