شناسهٔ خبر: 61874 - سرویس دیگر رسانه ها

روشنفکران و کرونا

در وضعیت کنونی شیوع کرونا نیز به نظر می‌رسد روشنفکران موظفند از گوشه‌های انزواجویانه خویش بیرون بیایند و متعهدانه با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. این کار می‌تواند چنان که کامو نشان داد، با روایت دقیق و موشکافانه و صد البته به دور از حب و بغض آنچه در جامعه می‌گذرد، صورت پذیرد.

  

فرهنگ امروز/ محسن آزموده:

«آرزو داشت دوباره به همان کسی مبدل شود که در آغاز اپیدمی آماده بود به یک حمله از شهر فرار کند و به دیدن کسی بشتابد که دوستش داشت، اما می‌دانست که چنین تحولی ممکن نیست. می‌دانست که طاعون در او نوعی گیجی به وجود آورده است که با همه نیروی خویش می‌کوشد آن را انکار کند و با وجود این مانند اضطراب گنگی در درونش ادامه می‌یابد.» (طاعون، آلبر کامو، ترجمه رضا سید حسینی، تهران: نشر نیلوفر، ص 327)
این روزها که کرونا همچون طاعون، اگر چه نه به کشندگی آن، اما قطعا به همان اندازه فراگیر و نگران کننده، همه گوشه و کنار حیات انسانی ما را در می‌نوردد و در اقصی نقاط دنیا آدمیان را مبتلا می‌سازد، بار دیگر رمان مشهور و کلاسیک آلبر کامو (1960-1913)، فیلسوف، نویسنده و روشنفکر نامدار فرانسوی مورد استقبال همگانی قرار گرفته است. این اثر برجسته که نخستین بار در سال 1947 به زبان فرانسوی
(با عنوان La Peste) منتشر شد، در سال‌های اخیر کمتر مورد توجه مخاطبان بود، شاید به این دلیل که آدمیان وضعیت طاعونی را بسیار دور تلقی می‌کردند و بعید می‌دانستند که در روزگار کنونی و به‌واسطه پیشرفت‌های گسترده پزشکی و بهداشتی، امکان آن باشد وضعیت‌های اپیدمیک بار دیگر حتی جوامع فوق مدرن را دچار سازد، اما شیوع نابهنگام و سریع و گسترده ویروس کرونا و ابتلای خیل عظیمی از انسان‌ها به آن، به تلخی نشان داد که چنین نیست و بشر در این عصر طلایی بهداشت و پزشکی حتی در پیشرفته‌ترین کشورها و جوامع نیز از امکان بیماری‌های اپیدمیک خلاصی ندارد، از این رو در همان هفته‌های آغاز شیوع جهانی کرونا به ویژه در کشورهای اروپایی، اخباری به گوش می‌رسید از مراجعه گسترده مخاطبان به طاعون کامو.
رمان مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی آن باشد، داستان فراگیری طاعون در شهری از الجزایر و مواجهه مردمان با آن به ویژه از خلال روایت زندگی چندین شخصیت از جمله پزشک شهر، یک روزنامه‌نگار، قاضی شهر و ... آنچه رمان را از حیث بحث حاضر یعنی روشنفکران و مساله کرونا مهم می‌سازد، مواجهه مسوولانه و متعهدانه آلبر کامو با یک اپیدمی همگانی است. در این رمان آلبر کامو به سادگی و با دقت به شرح موشکافانه نحوه شیوع طاعون در شهر و واکنش اقشار و گروه‌های اجتماعی مختلف با آن می‌پردازد. این موضوعی است که کمتر به آن توجه شده است.
 روشنفکر به عنوان یک تیپ اجتماعی مدرن بر آمده روزگار جدید است، البته آن طور که برخی محققان نشان داده‌اند، می‌توان با بر شمردن خصائل و ویژگی‌ها و کارویژه‌های این تیپ اجتماعی، نمونه‌ها و مثال‌هایی از این قشر اجتماعی در جوامع پیشامدرن بازشناخت؛ یعنی به برخی از اندیشمندان، متفکران و دانشمندان در اعصار پیشین اشاره کرد که در عرصه اجتماعی به روشنگری می‌پرداختند و از نقد سیاسی و اجتماعی دولت و مردم فروگذار نمی‌کردند. اما ظهور این قشر یا گروه اجتماعی محصول دوران مدرن است و برخی شروع آن را به آغاز قرن بیستم و قضیه دریفوس مربوط می‌دانند، یعنی زمانی که اقشار تحصیلکرده و نویسندگانی چون امیل زولا، در واکنش به یک اجحاف اجتماعی از ابزار قلم بهره می‌گیرند و به نقد بی‌پروای جامعه و دولت می‌پردازند. از این حیث روشنفکر تنها کسی نیست که مثل یک دانشمند یا فیلسوف کار فکری می‌کند، بلکه در کنار تفکر و تامل و نگارش اندیشه‌ها، مسوولیتی اجتماعی و سیاسی نیز دارد و آنچه را حقیقت می‌پندارد، بدون هراس با جامعه و دولت در میان می‌گذارد و نگران عواقب و پیامدهای ناگوار این حضور حقیقت‌طلبانه در عرصه اجتماع نیست.  از این حیث آلبر کامو در رمان طاعون در کنار کار نویسندگی در قامت یک روشنفکر نیز ظاهر می‌شود. او با نگاه تیزبین خود به میان اقشار گوناگون اجتماعی شهر مذکور می‌رود، واکنش آنها نسبت به یک بیماری فراگیر را وا می‌کاود، به نقد سیاسی و اجتماعی دولت و راهکارهایش برای مبارزه با طاعون می‌پردازد و در کنار همه اینها از بحث‌های فلسفی و فکری عمیق نیز وا نمی‌ماند. شمار عظیمی که رمان عمیق کامو را خوانده‌اند، لابد با مباحث فلسفی و تئولوژیک ژرفی که میان ریو (پزشک عقل‌گرا و متعهد داستان) با پدر پانلو (کشیش شهر) در می‌گیرد، آشنا هستند، جایی که پزشک می‌کوشد توجیهات تئولوژیک و «ترانسندنت» کشیش را با اشاره به آنچه فی‌الواقع و برای همگان از جمله کودکان در شهر می‌گذرد، دچار چالش سازد و او را متقاعد کند که طاعون (بخوانید کرونا) عذابی برای گناهکاران نیست، بلکه خطری است که می‌تواند هر جامعه انسانی را دچار سازد، به ویژه جوامعی که غیرمسوولانه و فردگرایانه زندگی می‌کنند. آنچه از دید کامو اهمیت بیشتری دارد، تعهد همه انسان‌ها به رستگاری جمعی و مشارکت و همبستگی همگانی نسبت به شرور اعم از شرور طبیعی و انسانی است.
در وضعیت کنونی شیوع کرونا نیز به نظر می‌رسد روشنفکران وظیفه مشابهی به دوش دارند. آنها موظفند از گوشه‌های انزواجویانه خویش بیرون بیایند و متعهدانه با بیان و زبانی قابل فهم و انضمامی، به نقد دولت و جامعه بپردازند. این کار می‌تواند چنان که کامو نشان داد، با روایت دقیق و موشکافانه و صد البته به دور از حب و بغض آنچه در جامعه می‌گذرد، صورت پذیرد. به گواه آنچه اخبار و رسانه‌ها می‌گویند، ما هنوز در میانه بحران هستیم و کماکان زود است که از پایان کرونا سخن بگوییم. در این شرایط به نظر می‌رسد وظیفه روشنفکری (یک توتولوژی چرا که اصولا روشنفکری چنان که گفتیم یک تعهد است) ایجاب می‌کند که یکدیگر را تنها نگذاریم و حتی اگر هیچ کاری از دست‌مان برنمی‌آید، بکوشیم به مرزهای کار ماندگاری که کامو کرد، نزدیک شویم؛ یعنی به روایت دقیق و سرراست آنچه می‌گذرد، بپردازیم.

روزنامه اعتماد