فرهنگ امروز/ جواد طوسی
متاسفانه با وضیعتی غیرقابل پیشبینی در جامعه امروز روبهرو هستیم و این پرسش مدام در ذهن به وجود میآید که آیا شیوع ویروس کرونا در محدوده زمانی کوتاه از کشور ریشهکن میشود و جامعه به شرایط عادی خود بازمیگردد و آن سیکل عادی در کشور برقرار میشود؟ یا اینکه این شرایط را تا چند ماه آینده باید تحمل کرد. سینمای ایران تحت تاثیر بیماری مهلک کرونا مدتهاست در بلاتکلیفی قرار دارد و باید ببینیم نمایش آنلاین فیلمها با چه سرنوشتی مواجه میشود. اما آنچه مشخص است این است که اگر برنامهریزی نمایش آنلاین فیلمها مبتنی بر سیاستگذاری کوتاهمدت است، باید مدیران سینمایی در این مسیر هوشمندانه عمل کنند تا این فیلمها بتوانند بازگشت سرمایه درستی داشته باشند.
در ابتدای کار استارت این طرح با فیلمی بسته شده که سرمایهگذار آن سازمان اوج است. موسسه فیلمسازی اوج با بخش خصوصی مستقل که از بنیه مالی همیشگی برخوردار نیست، تفاوت دارد؛ با این حال این موسسه به پیشواز پخش آنلاین رفته آن هم در شرایطی که بیانگیزگی بر بخش قابل توجهی از جامعه حاکم است و ممکن است پرسش به وجود آید که در این شرایط روانی حاکم بر جامعه، آیا زمینه پذیرش تماشای فیلم از ناحیه جامعه برای استقبال از این طرح و دیدن فیلمهای این طرح وجود دارد یا خیر؟ اگر ارادهای در گستره فرهنگ و هنر به این واقعیت رسیده که تحت هر شرایطی نمایش آنلاین فیلمها صورت بگیرد و این اتفاق را در سینمای ایران شاهد باشیم، چنین رویدادی قدر مسلم نیاز به اتاق فکر کارآمد و هوشمند با تقسیم کار و اولویتهای مدبرانه دارد. اگر فیلمهایی که در این چرخه به نمایش درمیآید نتوانند به فروش مطلوب و ایدهآل دست یابند چه سیاستی اتخاذ خواهد شد؟ مشخصا اشارهام به فیلمهای گروه هنر و تجربه یا آن فیلمهایی است که حاضرند در بدترین شرایط سینما، فرضا در ماههای آخر سال یا با یک وقفه طولانیمدت، تن به نمایش بدهند. به اعتقاد من نمایش آنلاین فیلمها بهتر است با فیلمهایی باشد که در چرخه فروش خیلی بالا قرار نمیگیرند؛ بخش خصوصی که با هزار سلام و صلوات فیلمی را ساخته و در شرایط طبیعی اکران ممکن است به فروش بالا دست پیدا کند، آیا ضرورت دارد که تن به این ریسکپذیری بدهد. نمونه چنین فیلمهایی «شنای پروانه» است، مگر آنکه اطمینان خاطر در تداوم نمایش آنلاین فیلمها ایجاد شود. معتقدم بخش خصوصی در شرایط کاملا طبیعی در کانون آسیبپذیری قرار دارد و کمتر تهیهکنندهای حاضر است برای چنین فیلمهایی سرمایهگذاری کند پس نباید سرمایه چنین فیلمهایی با نمایش نامطمئن و امتحان پس نداده با آزمون و خطای آنلاین فیلمها به خطر بیفتد. پیشقدم شدن سازندگان فیلم «خروج» اتفاق خوبی در سینمای ایران است. درباره کیفیت این فیلم نظرم این است که شاید خروج جزو آثار برتر سازنده اثر نباشد اما نسبتی با نگاه مردمشناسانه دارد. اگر بپذیریم مقوله عدالت اجتماعی همچنان حلقه مفقوده جامعه ما محسوب میشود، فیلم خروج هر چند با لحن محتاطانه به موضوع عدالت اجتماعی وارد میشود و از یک منظر میتوان گفت اقشاری که جزو محرومان هستند در ردیف مخاطبان این فیلم قرار میگیرند. این را هم اضافه کنم که معتقدم اگر مساله نمایش آنلاین فیلمهای ایرانی قرار باشد در دستورکار قرار بگیرد لزوما باید خرید بلیت این فیلمها مبتنی بر طبقهبندی اجتماعی و میزان بنیه مالی اقشار و طبقات اجتماعی باشد، با این توضیح که یک مخاطب وابسته به طبقه متوسط رشد یافته با مخاطبی که از حداقل امکانات معیشتی برخوردار است و میخواهد بیننده این گونه فیلمها باشد، تفاوت دارد. در حال حاضر کد ملی شهروندان به مثابه شناسنامه آنهاست و با تمهیداتی میتوان این طبقهبندی اجتماعی را به درستی اعمال کرد تا مخاطبین از نظر سرویسدهی مالی قائل به تفکیک شوند و قیمت آنلاین بلیتها به قشر کمدرآمد و فاقد امکانات معیشتی فشار سنگین نیاورد. آیا در بدترین شرایط اقتصادی عادلانه است که محرومین جامعه که در میانشان علاقهمندان به فرهنگ و هنر نیز حضور دارند، از دیدن آثار سینمایی ارزشمند محروم بمانند؟ اگر قرار است به تبع این رخدادهای غیرمترقبه و بیسابقه شاهد گسست فرهنگی در متن جامعه نباشیم، اقتضا میکند که برای وزارتخانه مرتبط با عرصه فرهنگ و هنر، ردیف بودجه مناسبی تخصیص داده شود تا در کوران این وقایع بتوانیم به بخشی از افراد کمدرآمد جامعه و علاقهمند به مقوله هنر سوبسید فرهنگی بپردازیم.
روزنامه اعتماد