به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ یکی از دستاوردهای انقلاب مشروطه ایران، رواج روزافزون و گسترش مطبوعات در کشور بود. اهمیت مطبوعات به حدی بود که آن را رکن چهارم مشروطه لقب دادند، از این حیث که نه تنها از طریق مطبوعات مردم با تحولات سیاسی و اجتماعی کشور آشنا میشدند و نسبت به اوضاع بینالمللی آگاهی مییافتند، بلکه وضعیت اجتماعی و بهداشتی جامعه نیز مورد توجه قرار میگرفت.
با تشکیل دولت مدرن از دوره مشروطه به بعد، مطبوعات با انعکاس نظرات پزشکان و دیدگاههای آنها در زمینه بهداشت عمومی به منظور مقابله با بیماریهای واگیردار مثل آبله، آنفلونزا، حصبه، تیفوئید نقشی اساسی داشتند.
این اخبار در لابلای جرایدی مانند ایران نو، مجلس، نوبهار، تازهبهار، ستاره ایران، رعد و مانند اینها به اطلاع عموم میرسید. حتی اخبار شیوع وبا در مناطق دوردست کشور مثل سیستان و بلوچستان و یا حاشیههای کویر در کرمان و یزد به مردم آگاهی داده میشد.
مطبوعاتِ پیشرو در انعکاس اخبار بهداشت و سلامت
از سال 1302 شمسی به بعد، ابتدا روزنامه «بلدیه» بود که به شکلی تخصصی اخبار و مراقبتهای پزشکی و اورژانسی را به اطلاع مردم میرسانید. از سال 1305 شمسی که روزنامه «اطلاعات» به مثابه نخستین روزنامه دولتی و سراسری کشور منتشر شد، اخبار سراسری هم در آن میآمد. پیش از آن نشریاتی مثل ستاره ایران، شفق سرخ، عالم نسوان، مرد آزاد، ایرانشهر و آینده برخی از این اخبار را پوشش میدادند. تمام این نشریات از نظریه دولت مقتدر متجدد حمایت میکردند که میبایست کلیه ارکان کشور را مدرن میکرد.
اما نخستین نشریهای که به طور خاص در زمینه پزشکی منتشر شد، مجله «حفظالصحه» بود که شماره نخست آن در صفر 1324 ق، اندکی پیش از پیروزی نهضت مشروطه منتشر شد. صاحب امتیاز این نشریه دکتر علیاصغر نفیسی و مدیریت آن با آقا میرزا اسدالله طبسی بود که به صورت ماهنامه در 27 صفحه منتشر شد.
بیماریها چگونه در مطبوعات منعکس شد؟
در ایران قرن 13 ق/ 19 میلادی بیماریهای واگیردار به شکلی متوالی و طولانیمدت، بهداشت عمومی جامعه را با مخاطره مواجه میساختند. بیماریهایی مانند وبا، طاعون، آبله، تیفوس و مالاریا در تمامی نقاط کشور شیوع داشت.
متاسفانه فرهنگ بهداشتی بانوان که بیشتر متکی بر خرافات و عدم مراجعه به طبیب بود، به علاوه ناآگاهی از پیشگیری بیماریها بر دامنه مرگ و میرها میافزود. همزمان نشریات نظیر عالم نسوان به سردبیری نوابه صفوی، شکوفه به مدیریت مزینالسلطنه، دانش به سردبیری سمیه کحال به موضوع بهداشت بانوان در کنار سایر حقوق اجتماعی آنها توجه می کردند.در روزنامه «شکوفه» هم مطالب بسیاری درباره روشهای پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیردار درج میشد.
در روزنامه اخگر (1304 ، ص 2) در این باره میخوانیم: «اکثریت بیماریها با مالاریا و سیفلیس است. این دو مرض هستند که برای نسل آتیه ایران بزرگترین سهم مهلک بوده، آینده نژاد ایران را خطرناک معرفی مینمایند...»
تا دوره مشروطه هیچ شاهدی دال بر اینکه با بیماری سل مبارزه میشد وجود ندارد. حتی در طرح جامع سه سالهای که رئیس اداره صحیه کل مملکتی
نخستین نشریهای که به طور خاص در زمینه پزشکی منتشر شد، مجله «حفظالصحه» بود که شماره نخست آن در صفر 1324 ق، اندکی پیش از پیروزی نهضت مشروطه منتشر شد
به سال 1311 شمسی برای تحول بهداشت عمومی در ایران ارائه داد، نامی از این بیماری دیده نمیشد. اما از آن پس بیماری سل مثل وبا و طاعون و حصبه، اپیدمی بود. حتی شخصیتهای مشهوری مثل پروین اعتصامی و بعدها ملکالشعرای بهار از این بیماریها درگذشتند.
روزنامه «عالم نسوان» در شماره چهارم، سال ششم صفحه 11 به آبلهکوبی در زمان امیرکبیر اشاره کرده، چنان که در آن آمده است: «دیگر بیماری شایع در ایران آبله بود. برای مقابله با این بیماری از زمان امیرکبیر اقداماتی انجام شده بود.»
روزنامه اطلاعات هم در صفحاتی به مایه کوبی علیه آبله در کشور اینگونه اشاره کرده بود: «با توجه به اینکه این بیماری در کلیه فصول سال در سراسر ایران شایع بود، اداره بهداشت عمومی آبلهکوبی در ایران ایجاد شد، بالغ بر هشتاد هزار تن زیر نظر پزشکان و آبلهکوبها، مایهکوبی شدند. (اطلاعات، 1308، شماره 925، صفحه 1)
بیماری دیگری که در این دوره تا حدودی شیوع داشت، طاعون مشهور به مرگ سیاه بود. در دوره ناصرالدین شاه قاجار بر اساس گزارش روزنامه وقایع اتفاقیه، در برخی مناطق کردنشین بیماری طاعون گزارش شده بود. یک سال بعد از سلطنت ناصرالدینشاه به سال 1265 قمری در نواحی کوهستان ارومیه حدود 400 تن در اثر بیماری طاعون درگذشتند. اما روزنامه شفق سرخ در گزارشی به طاعون پرداخت. بنا بر این گزارش این بیماری از افغانستان وارد زاهدان شده و از آنجا به کرمان و با خزر در خراسان رسیده بود. اداره کل صحیه مملکتی پزشکی را برای مهار این بیماری به کرمان اعزام کرد. اما او نتوانست کاری از پیش ببرد، زیرا بیماری نواحی وسیعی را فراگرفته بود. (شفق سرخ، 1303، شماره 293، ص 2: 1303، شماره 337، ص 2)
روزنامه اطلاعات در گزارشی دیگر به بیماری طاعون اینگونه میپردازد و مینویسد: «در سال 1316 شمسی دولت ایران برای محافظت اهالی مرزنشین خود از بیماری طاعون معاهدهای مقرر کرد که کلیه کشورهای همسایه میبایست در بنادر و مرزهای خود ایستگاههای قرنطینه، مریضخانه، آزمایشگاه، لوازم ضدعفونی کننده و پزشکان مخصوص داشته باشند. این امر باعث شد تا کشور در مقابل مرزهای شرقی خود با هندوستان که باعث وارد شدن بیماری وبا و طاعون به کشور، مصونیت پیدا کند. (اطلاعات، 1316، شماره 3327، صفحه 2).»
این معاهده بینالمللی باعث شد تا نه تنها مرزهای شرقی و جنوبی کشور، بلکه حتی مرزهای شمالی هم در برابر خطرات ناشی از شیوع بیماریهای واگیردار مهلک، مصون بمانند.
بیماری تیفوس، بازتاب و سرگذشت آن
گسترش دامنه جنگ جهانی دوم به ایران و ورود قوای متفقین در سحرگاه سوم شهریور 1320 شمسی به کشور آثار و نتایج سوئی باقی گذاشت و مردم ایران را با مشکلات و سختیهای بسیاری همچون ناامنی، قحطی و شیوع بیماریهای مختلف مواجه ساخت. در این زمان، فقدان بهداشت و قرنطینههای مناسب موجب شد که ورود نیروهای مهاجم و آوارگان جنگی باعث شیوع و گسترش بیماریهای گوناگونی مانند تیفوئید (حصبه)، وبا، تیفوس در کشور شود.
ورود اسرای لهستانی به ایران، بازکردن درهای کشور به روی بیماری تیفوس بود. اغلب اسرای لهستانی که وارد ایران میشدند، بیمار بودند و لباسهایشان کثیف و آلوده به انواع میکروبهای مهلک بود که پس از استحمام به آنها لباس جدید میدادند و لباسهای کثیف و آلوده به میکروبهای مهلک بود که پس از استحمام به آنها لباس جدید میدانند و لباس کثیف و آلوده به میکروب آنها، بدون آنکه ضد عفونی شود در مقابل مبلغ مختصری به ابرانیان بیبضاعت و فقیر فروخته میشد. آرشیو اسناد وزارت امور
روزنامه در طول تاریخ به ویژه در دوره قاجار و دوره ناصری اخبار و گزارشهای مهمی را از بیماریهای واگیردارمنعکس کردهاند
خارجه 2 – 24 – 1321 شمسی).
این عمل در گسترش هرچه بیشتر بیماریهای مهلک به ویژه تیفوس که این اسرا به آن مبتلا بودند نقش بسیار موثری داشت. روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از نخستین روزنامههای پیشرو، شیوع این بیماری را اینگونه گزارش میکند: «در این زمان، از وجود تیفوس در همه نقاط کشور گزارش میشد، اما روند شیوع این بیماری از بندر پهلوی تا رشت، قزوین و تهران بود که در واقع مسیر عبور اسرای لهستانی را در برمیگرفت. در تهران تراکم زیاد جمعیت باعث شد که این بیماری به صورت یک فاجعه بروز نماید و انتشار بیماری تیفوس به صورت اپیدمی افسار گسیختهای باشد. (اطلاعات، 1321 ش، 4964:1)
روزنامه «رعد امروز» به معضلات پیش آمده از بیماری تیفوس و سردرگمی مسئولان وقت اشاره میکند و از گرانی دارو در ایران میگوید که هژیر – وزیر کشور – در نامهای به آنتونی ایدن – وزیر امور خارجه انگلیس چنین مینویسد: «کار نایابی و گرانی دوا به جایی رسیده که نه تنها مردم بیبضاعت نمیتوانند بخرند و اغلب از مرض میمیرند، بلکه مردم صاحب سرمایه نیز از خرید آن عاجز ماندهاند. مثلا قیمت یک دانه آمپول که سابقا یک شیلینگ بود به یک لیره و نیم رسیده است. این در حالی بود که مقدار معتنابهی دارو توسط محتکرین در انبار گمرگ جمع شده بود و اجازه ترخیص برای آنها داده نمیشد که این وضعیت را میلسپو در مصاحبهای با روزنامه «رعد امروز» تایید نموده است. (رعد امروز، 1323، ش 173، 4-1)
روزنامه اطلاعات هم در گزارشی دیگر درباره شیوع تیفوس این گونه مینویسد: «بنابراین در آن وضعیت وخیم که مردم ایران مرگ را در مقابل خود میدیدند و با آن فاصلهای نداشتند، دلالان و سودجویان فرصتطلب با استفاده از شرایط، دست به احتکار دارو میزدند. این مساله باعث شد تا وزیر بهداری وقت مبارزه جدی با محتکرین را سرلوحه کارهای خود قرار دهد. (اطلاعات، 1320، ش 4775 : 1)
بنابر گفته نشریه «اطلاعات هفتگی» هم از آغاز شیوع تیفوس دوبیمارستان رازی و فارابی در تهران به این موضوع اختصاص یافته بوده است. این نشریه در این باره مینویسد: «از آغاز شیوع تیفوس، دو بیمارستان رازی و فارابی به این بیماران اختصاص داده شد و همچنین مقرر گردید برای جلوگیری از انتشار بیشتر بیماری و معالجه بهتر مبتلایان یک بیمارستان پانصد تختخوابی تاسیس شود.
برای این منظور، وزارت دارایی بخشی از عمارت این وزارتخانه را به محل بیمارستان جدید اختصاص داد و اعتباری بالغ بر دو میلیون ریال جهت خرید اثاثیه و سایر لوازم برای یکصد تختخواب در اختیار وزارت بهداری گذاشته شد. (اطلاعات هفتگی، 1322، ش 99: 3)
بهداشت عمومی و انعکاس آن در نشریات
روزنامه در طول تاریخ به ویژه در دوره قاجار و دوره ناصری اخبار و گزارشهای مهمی را از بیماریهای واگیردارمنعکس کردهاند. روزنامهها با درج طیف وسیعی از موضوعات به ما کمک کردهاند تا بتوانیم درباره وضعیت عادی جامعه اطلاعاتی را کسب کنیم.
در میان اخبار مندرج در روزنامهها، خبرهای مربوط به مسائل پزشکی و به ویژه اپیدمیک شدن بیماریها بسیار به چشم میخورد. علاوه بر این دوره، روزنامه در دورههای بعد اطلاعات بسیاری را در مورد بهداشت عمومی جامعه، نحوه برخورد مردم و دولت با واگیر شدن بیماریها، تشریح و دستهبندی بیماریها، روشهای درمان، تلاش پزشکان اروپایی و دارالفنون برای برخورد با بیماریها و مطالبی از این دست را در خود جای دادهاند.