شناسهٔ خبر: 62091 - سرویس دیگر رسانه ها

یادداشت اکبر ایرانی به مناسبت روز اسناد ملی و میراث مکتوب : نفت برای هیچ کشوری نمی‌تواند منشا افتخار شود/ میراث مکتوب را حفظ کنیم

اکبر ایرانی می‌گوید: ملتی نمی‌تواند افتخار کند که من کشور ریشه‌داری هستم چون نفت بیشتری دارم پس ثروت‌های ملی ما که برایمان پشتوانه‌های تاریخی و فرهنگی درست کرده‌اند مواریث فرهنگی و میراث مکتوب علمی و تاریخی ماست.

نفت برای هیچ کشوری نمی‌تواند منشا افتخار شود/ میراث مکتوب را حفظ کنیم

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ اکبر ایرانی مدیرعامل موسسه پژوهشی میراث مکتوب:‌ روز نوزدهم اردیبهشت ماه در تقویم رسمی کشور که مصادف با زادروز محدث بزرگ شیعی ثقه‌الاسلام کلینی نام گذاری شده را گرامی می‌داریم  و وظیفه خود می‌دانیم برای پاسداشت این روز ارزشمند از هیچ گونه تلاشی برای معرفی ارزش‌های مواریث مکتوب دریغ نکنیم و یک وظیفه همگانی می دانیم که برای بزرگداشت روزهای فرهنگی، هر موسسه‌ای، هر متخصصی و هر صاحب قلمی دست به قلم شود و تلاش کند که بیشتر، آثار بزرگان ومفاخر ایران را به نسل امروز معرفی کند.

سال 1389 بود که نامه‌ای به شورای فرهنگ عمومی نوشتیم و درخواست کردیم روز میراث مکتوب در تقویم درج شود، البته این روز را با روز اسناد ملی یکی کردند و روز 19 اردیبهشت به عنوان این روز تصویب شد اما چندسال است در برخی از تقویم ها روز 17 اردیبهشت به عنوان روز اسناد و میراث مکتوب ثبت می‌شود و این دوگانگی وجود دارد و برخی از افراد این روز را برنامه برگزار می‌کنند و تبریک می‌گویند. اما این اشتباه در چاپ تقویم ها هست که باید شورای فرهنگ عمومی بیشتر روی آن نظارت کند.

هرسال 19 اردیبهشت در نمایشگاه ملی کتاب چنین روزی را گرامی می داشتیم و سخنرانی‌هایی برگزار می‌کردیم یا در سازمان اسناد و آرشیو ملی مراسم مشترکی داشتیم اما امسال به دلیل تقارن با ماه مبارک رمضان و بروز بیماری عالمگیر کرونا همه برنامه‌ها لغو شد و اغلب برنامه‌ها و همایش‌ها به صورت مجازی و در شبکه‌های اجتماعی پیگیری می‌شود. ما هم در موسسه میراث مکتوب به تناسب شرایط فعلی بخشی از کارها را که نیاز به حضور فیزیکی نداشت همکاران در منازل انجام می دهند و بازدهی خوبی هم داشتیم و کارهای مربوط به امور اداری، مالی، پست و ... نیز به صورت مرتب در موسسه با رعایت پروتکل‌های بهداشتی ادامه یافته است.
 
به هر حال نام گذاری روزی برای گنجینه‌های از یاد رفته طبعا یک وظیفه همگانی را ایجاب می‌کند که همه به آن توجه داشته باشند و از بزرگان و مفاخری که در طول تاریخ منشا خدمات فرهنگی شدند و آثار بزرگی را به یادگار گذاشتند، یاد کنند و ما وظیفه‌مان این است که این آثار را به نحو علمی و آکادمیک عرضه کنیم. موسسه میراث مکتوب در طول 27 سال فعالیت توانسته است مجموعه‌ای از این آثار را شناسایی، تحقیق، تصحیح و منتشر کند که تاکنون بالغ بر 400 جلد شده است.

جا دارد از دو شخصیت فرهنگی و علمی معاصر یاد کنم که در این روزها به رحمت خدا واصل شدند؛ مرحوم حسن انوشه که دانشنامه‌نگار معروف و خدومی بود و دانشنامه ادب فارسی در چهارده جلد را تالیف کرد. این دانشنامه نمایانگر غنای زبان فارسی در کشورهای مختلف از جمله شبه قاره هند، پاکستان، بنگلادش، کشورهای ماوراءالنهر، آسیای مرکزی، ترکمنستان، افغانستان، کشورهای عربی و ... بوده است.

حفظ زبان فارسی به نوعی پشتوانه بزرگ فرهنگی ماست و غنایی به اندازه حافظه تاریخی مواریث علمی ما دارد و ما باید هر چه بیشتر برای حفظ اصالت آن کوشش کنیم. درست است که مواریث طبیعی  و زیر زمینی مثل آب،گاز، نفت، طلا و .. برای ملت‌ها ارزش مادی دارند اما هیچیک از این آثار منشاء افتخار برای ملت‌ها نشده و نمی‌شوند و ملتی نمی‌تواند افتخار کند که من کشور ریشه‌داری هستم چون نفت بیشتری دارم اکنون بیشترین نفت را عربستان تولید می‌کند اما چه تاریخی دارد و خاندان آل سعود چه قدر توانسته‌اند دستاورد داشته باشند؟ پس ثروت‌های ملی ما که برایمان پشتوانه‌های تاریخی و فرهنگی درست کرده‌اند مواریث فرهنگی و میراث مکتوب علمی و تاریخی ماست که باید کوشش کرد که حفظ شود. طبعا این مواریث ملی و طبیعی ممکن است در اثر اسراف‌کاری‌ها، بی مدیریتی‌ها، بی موالاتی‌ها و ... از بین برود اما هیچ گاه مواریث فرهنگی که پشتوانه هویت، ملیت و تاریخ ماست آسیب نمی‌بینند و تقویت‌کننده فرهنگ هر ملتی هستند. آنچه که نقطه مشترک بین ملت‌های فرهنگ مشترک است زبان فارسی است که در کشورهای بسیاری در اطراف ایران رایج است. از تاتارستان گرفته تا داغستان، قزاقستان، سمرقند، بخارا، تاجیکستان، افغانستان، برخی مناطق آناتولی و روسیه و غیره. این ها می‌تواند منشا فرهنگ مشترک باشد و حافظه تاریخی است که ملتها را بهم وصل می‌کند.
 
زبان مشترک منشا پیوستگی‌های عمیق عاطفی و فرهنگی می‌شود، ما البته در زمانی به سر می‌بریم که این زبان مورد هجوم و هدف است و بیگانگان از طریق امکانات و فناوری‌های نوین در شبکه‌های مجازی و اجتماعی به این زبان هجمه آورده‌اند و واردات واژه‌های بیگانه بسیار زیاد شده است. از سوی دیگر شکسته نویسی و بریده نویسی در نگارش‌های امروز به مرور به وجود آمده و باعث شده اصالت زبان، نگارش و خط تضعیف شود و زیر سوال برود. طبعا بهترین کار حفظ ونگهداری آثار فرهنگی و میراث مکتوب ومواریث علمی و تاریخی است که  بهترین جایگزین است. سازمان‌های مرتبط و فرهنگستان‌ها می‌توانند از دستاورد مواریثی که منتشر می‌شود بهترین استفاده را بکنند. ما در یک برآورد اجمالی که داشتیم حدود دو هزار واژه کهن را توانستیم از قرن پنجم به بعد چاپ کرده و به فرهنگ‌های لغت اضافه کنیم و این فرهنگ‌ها و واژگان در کشورهای همسایه که فارسی اصیل‌تری دارند مثل افغاستان و تاجیکستان در متونشان به نوعی دیگر وجود دارد و به نوعی گونه‌های زبانی ماورا النهری، هروی،سیستانی و مرکزی و... قابل تقسیم است و در فرهنگ‌های مشترک لغت می‌تواند قرار گیرد؛ چنانکه دکتر رواقی فرهنگ تاجیکی را تالیف کردند و مرحوم حسن انوشه نیز فرهنگ فارسی ناشنیده را تالیف کرد که دو هزار واژه متون رایج در کشور افغانستان را به فرهنگ ایران اضافه کرد و از این طریق به حوزه ادبیات فارسی کمک کرد.

امیدوارم همه در پاسداشت چنین روزی سهمی داشته باشند و یادی از مفاخر و بزرگان فرهنگ ایران کنند که با تصحیح و تالیف آثار مختلف منشا خدمات زیادی برای فرهنگ ایران شدند.