به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب «تاریخ نان در ایران» تألیف ویلم فلور، ترجمه صبا کارخیران ۲۲۴ صفحه با شمارگان ۷۰۰ نسخه از سوی انتشارات ایرانشناسی روانه بازار کتاب ایران شده است. نویسنده در این کتاب همه آنچه را که درباره نان و تاریخچه آن در ایران میخواهید بدانید، پیشروی شما قرار میدهد.
«تاریخ نان در ایران» دربردارنده ۹ فصل با عناوین «منشأ نان»، «پخت نان»، «آمادهسازی خمیر در نواحی روستایی»، «روشهای پخت نان»، «پخت نانهای شهری»، «انواع نان»، «ابعاد معنوی و غیرمادی نان»، «نان روزانه یا رزق» و «نان، تحلیل رزق» است.
در این کتاب ابتدا به شروع کشاورزی و پخت نان در ایران و نخستین کلمات ایرانی که معادل نان بود، اشاره میشود. سپس انواع غلات و دیگر محصولات کشاورزی را که در گذشته و حال، برای پخت نان استفاده میشدند، با یکدیگر مقایسه میشوند. بهعلاوه، یک سابقه تاریخی کوتاه در حد امکان ارائه شده تا مشخص شود که آیا استفاده از بعضی محصولات معین در طولانی مدت اتفاقی بوده یا دارای بنیان و ساختار خاصی بوده است.
در فصل سوم، ساخت خمیر در مناطق روستایی و در میان ایلات عشایر مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل چهارم یک مرور کلی در خصوص تکنیکهای پخت نان انجام شده است. در این فصل، دو روش اصلی پخت نان شرح داده میشود. این دو روش عبارتند از پخت در خاکستر و زغال داغ یا درون تنور. در فصل بعدی، مؤلف چگونگی پخت نان را در شهرها شرح میدهد و در فصل ششم، انواع مختلف نان و برخی از روشهای پخت نان از گذشته تا به حال در ایران بررسی میکند. نویسنده در این فصل، شیوههای پخت نانهای مختلفی را شرح داده که شاید بتوان گفت طبقهبندی شدهاند و این طبقهبندی پیچیدگیهایی دارد. او بعد از مقایسه انواع نانهای مربوط به پیش از سال ۱۶۰۰ میلادی، آن اندک معلوماتی را که در دسترس است، به یک شیوه ساده بیان کرده است. همچنین نانهای لواش، سنگک، تافتون، بربری، نانهای شیرین و نانهای کماج و انواع دیگر را نیز بررسی کرده است.
فصل هفتم تصویری کلی از جنبههای اجتماعی و معنوی نان در جامعه ایران ارائه میدهد و در فصل هشتم، اهمیت نان برای مردم ایران بیان میشود. فصل پایانی نیز به چگونگی ارتباط «مسئله نان» با سرزمین میپردازد.
در بخشی از این کتاب درباره ابعاد معنوی نان در ایران میخوانیم: «… نان فقط یک غذا یا تنها یک نشانه از تمدن نبود، بلکه به معنای واقعی، خوراکی شایسته خدایان بود. از اینرو نان را بهعنوان نشانهای از پرستش و ستایش، به خدایان خود پیشکش میکردند. یک متن متداول و رایج درباره پیشکشی به خدایان وجود دارد: "نان دلپسند به نظر میرسد و طعم آبجو خوب است"، چنین جملهای نشاندهنده این است که خدایان در معبد حضور داشتند و از پیشکشیها آگاه بودند. کوچنشینان ایرانی نیز آئین مشابهی را که عبارت بود از پیشکش غذا بهویژه نان به خدا یا خدایان، در میان خود پذیرفتند.»