فرهنگ امروز/ سیدعلی میرافضلی
رباعیات خیام از دو طریق به دست ما رسیده؛ یکی از آنها منابع کهن است. یعنی کتابها، رسالهها، مجموعهها و جنگهای شعر و متون نثری که به عنوان شاهد کلام بعضی از رباعیات خیام را نقل کرده و یا حتی در نقد آن چیزی نوشتهاند.
این منابع کهن برمیگردد به حدود سال ۶۰۰ هجری. یعنی حدود ۸۰ -۷۰ سال بعد از مرگ خیام تا حدود اوایل قرن دوم، اوایل دوره تیموری. در این منابع کهن ما حدود ۱۵۰ رباعی را پیدا کردیم؛ یعنی محققان در این منابع که نزدیکتر است به زمان خیام این ۱۵۰ رباعی را پیدا کردند. علاوه بر این مجموعههای مدونی داریم که در دوره تیموری از رباعیات خیام گردآوری شده. تدوین رباعیات خیام از حدود سال ۸۵۰ به بعد صورت گرفته و مجموعههای متنوعی از رباعیات خیام با تعداد مختلف گردآوری شده است. به اینها میگوییم مجموعهها. بنابراین ما یک منابع کهن داریم به عصر خیام نزدیکتر است و مجموعههایی داریم که حدود ۳۵۰ سال بعد از مرگ خیام گردآوری شدهاند.
رفتاری که محققان با این دو منبع مختلف داشتند، متفاوت بوده است. برای شناخت رباعیات اصلی و اصیل خیام، معمولا منابع کهن را اصل قرار دادهاند چون به زمان خیام نزدیکتر بوده و انسجام لفظی و معنوی بیشتری دارند. مجموعهها هم فاصله بیشتری دارند وهم آن انسجام در آنها وجود ندارد و به قول صادق هدایت یک تعداد رباعی درهمجوشاند که انواع مختلف معانی و سبکهای مختلف شعری در آنها دیده میشود. از این جهت به آنها نمیآید که از یک اندیشه واحد صادر شده باشند. روش معمول این است که تعدادی از رباعیات منابع کهن را شاخص میگیرند و این شاخصه را در مجموعههای دیگر ملاک قرار میدهند و بر اساس آن تعداد دیگری از رباعیات را انتخاب میکنند. یک انتخاب دو مرحلهای که محققان ما از زمان هدایت به بعد به این صورت برخورد کردهاند. هدایت ۴۰۰ رباعی را به عنوان رباعیات کلیدی مطرح کرد که از این تعداد نزدیک ۱۸۰ رباعی انتخاب شده است.
مرحوم محمدعلی فروغی، علی دشتی و این اواخر همه با این سبک کار کردند. من خودم مجموعه منابع کهن را گردآوری کردم در کتابی به اسم «رباعیات خیام در منابع کهن» که در آن ۲۸ منبع را شناسایی و ذکر کردهام که پس از چاپ کتاب چهار منبع دیگر هم به آن افزوده شده است. خیلی از رباعیاتی که در منابع کهن هستند، تک منبعیاند؛ تعداد رباعیاتی که در این منابع مشترک باشند، کم است. مجموع این تلاشها مجموعههای امروزی را پدید آورده است. از میان آنها مجموعهای که مشهور شده، مجموعه صادق هدایت است به نام «ترانههای خیام» که اولینبار در سال ۱۳۱۳ منتشر شده است. همچنین «رباعیات خیام» که محمدعلی فروغی با همکاری قاسم غنی در سال ۱۳۲۰ گردآوری کرده است. این دو مجموعه از بقیه رایجترند. سبکهای مختلفی برای کار وجود داشته که دیگران انجام دادهاند و شرح آن در این مجال نمیگنجد. خود من بخشی از این کار را به صورت بررسی سبکی انجام دادم و مقالهای نوشتم و در آن قید کردم که رباعیاتی که چهارقافیهای هستند، بر اساس شواهد و مدارکی که هست، قدمت بیشتری دارند. مجموعه کارهایی که انجام شده، حاصل ۱۲۰ سال خیامپژوهی را امروز در دسترس ما قرار داده است. چیزی که من به آن اعتقاد دارم و فکر میکنم میتواند برای شناخت رباعیات اصلی خیام کارساز باشد، تلفیقی از روشهای مختلف است.
این روزها مشغول نگارش کتابی هستم به همین روش تلفیقی. از دیدگاه من حدود ۲۰ رباعی را میتوان با قاطعیت از آن خیام دانست.
یعنی این ۲۰ رباعی قطعا سروده خیام است. حدود ۵۰ رباعی دیگر هم هست که احتمال دارد خیام آنها را سروده باشد اما قطعیتی در کار نیست. این در حالی است که ما کتابهایی داریم منسوب به خیام که بین ۱۲۰۰ تا ۱۶۰۰ رباعی را در بر میگیرد. میبینید که چقدر فاصله وجود دارد!
نکته ظریفی در این میان هست و آن، اینکه در ۱۰۰ سال اول پس از مرگ خیام تنها ۴ رباعی به اسم خیام نقل شده است. یعنی یک قرن بعد از مرگ او، منابع موجود فقط ۴ رباعی را به ما معرفی کردهاند. در سده دوم این تعداد به ۱۰۰ رباعی رسیده و این یعنی یک جهش بلند. همینطور که سیر تاریخی پیش میرود، تعداد رباعیات هم زیادتر میشود. مانند یک گلوله که از بالای کوه رها میشود و به یک بهمن تبدیل میشود. رباعیات خیام در آن نقطه اولیه یعنی از ۴ رباعی شروع شده و رسیده به ۱۶۰۰ رباعی که قطعا اینها باید ارزشگذاری و سهم رباعیات دیگران در آن ادا بشود.
روزنامه اعتماد