به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ در ششمین هفته از سلسله گزارشها پیرامون بزرگان تاریخ ادبیات داستانی، به مسکو در دوران امپراتوری روسیه میرسیم؛ جایی که در سال 1799 تولد «الکساندر سرگئییویچ پوشکین» را به دنیای ادبیات نوید داد. در بین ادیبانی که تا کنون در این مجموعه به آنها پرداختهایم، بعد از گوته، پوشکین دومین موردی است که نبوغ او دنیای ادبیات داستانی را درمینوردد و نمایشنامه، نقد ادبی و شعر را هم در برمیگیرد. شعرهایی که خود زمینه اصلی شهرت پوشکین هستند و از قضا بیشتر زمینه روایی دارند. در آستانه دویست و بیست و یکمین زادروز او، طی سفری 37 ساله از مسکو به پایتخت آن روزهای روسیه(سنپترزبورگ) در سال 1837 میرسیم، جایی که پوشکین در پایان عمر کوتاه خود آرام گرفت. دراین باره بیشتر با «جاناله کریمیمطهر» عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانی زبان و ادبیات روسی، که خود نیز آثار تالیفی درباره پوشکین دارد، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
پوشکین و مکاتب ادبی
پوشکین که اشعار خود را از دبیرستان در قالب کلاسیسیسم آغاز کرد، کار خود را از دهه 1820 در قالب رمانتیسم پیش برد و در نهایت با رئالیسم به پایان رساند.
جاناله کریمیمطهر با یاد کردن از او بهعنوان «خورشید ادبیات روسی» میگوید: «آثار وی در تاریخ ادبیات روسیه و جهان جایگاه ویژهای دارد و از لحاظ محتوا و سبک بسیار متنوع است. او در ژانرهای مختلف ادبی، آثاری گرانقدر و جاودان از خود بهجا گذاشت، که با وجود گذشت نزدیک به دویست سال از نگارش آنها، هنوز هم در بین خوانندگان روسیه و جهان از جایگاه ویژهای برخوردار است. حتی در عصر حاضر نیز کارگردانان تئاتر و سینما و موسیقیدانان بزرگ روسیه، فیلمها، اپراها و موسیقیهای جاودانی را براساس آثار او خلق میکنند. او را بنیانگذار زبان ادبی معاصر روسی و معیار سنجش زبان و ادبیات روسی میدانند؛ و زمانیکه میخواهند از زبان کسی تعریف کنند، میگویند که زبان او به زبان پوشکین شبیه است. لئو تالستوی، نویسنده بزرگ روسیه، در تمجید از زبان نثر آنتون چخوف، او را به پوشکین تشبیه میکند. تالستوی پس از مرگ چخوف در مصاحبهای عنوان کرد: «چخوف، پوشکین نثر ماست». یعنی چخوف توانایی بینظیری در نثر دارد، همانطور که پوشکین در نظم چنین توانایی را داشت.»
پوشکین در ایران
احتمالا مخاطب ایرانی بیش از همه آثار پوشکین او را با رمان «دختر سروان» و ترجمه «پرویز ناتل خانلری» میشناسد.
کریمیمطهر در این رابطه میگوید: «بالغ بر صد سال از آغاز ترجمه و مطالعات آثار پوشکین در ایران میگذرد: ترجمه اولین آثارش در ایران، به سال 1916 میلادی (1295) برمیگردد. در این سال «قصه ماهی و ماهیگیر» به نثر به زبان فارسی برگردانده شد. 11 سال بعد در سال 1927 (1306) در شهر رشت داستان «دوبروسکی» در مجله «ایران کبیر» به چاپ میرسد؛ در پی آن، پس از چند سال «بیبی پیک (گلابی)» و «تیر تپانچه» ترجمه و منتشر میشود. پس از آن در سال 1310 «دختر سلطان» را پرویز ناتل خانلری از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد. البته در سالهای بعد مترجمانی دیگری این اثر را با عنوان «دختر سروان» و «دختر کاپیتان» نیز بازترجمه و منتشر کردند. در ضمن طی صد سال گذشته، اکثر آثار پوشکین به زبان فارسی ترجمه شدهاند، حتی بعضی از آنها توسط مترجمان مختلف بازترجمه و بازچاپ شدهاند.»
(از جمله آثار برجسته ترجمه شده پوشکین به فارسی)
وی ادامه میدهد: «پیش از ورود ترجمه آثار نویسندگان روسی، رجال تحصیلکرده ایران با آثار نویسندگان بزرگ روسی از جمله پوشکین و تالستوی به زبان اصلی و نیز با ترجمه آثارشان به زبانهای اروپای غربی آشنا بودند؛ ملاقات و مکاتباتی نیز با آنها داشتهاند. در تأیید این مطلب میتوان به ملاقات پوشکین با شاعر ایرانی بهنام فاضل خان گروسی در سال 1829 م. (1210) در تفلیس اشاره کرد. پوشکین عنوان کرد که فاضل خان انتظار داشت مرا در پتربورگ ببیند و متأسف بود از اینکه ملاقات ما طولانی نبود. این نشان از آن دارد که شاعر ایرانی که در تهران زندگی میکرد، پوشکین را میشناخت و انتظار داشت که با او در پایتخت روسیه ملاقات کند. میرزا محمد معروف به فاضل خان گروسی متخلص به شیدا (1259-1198 قمری) از ادبا و شاعران دوران قاجار است. او از اعضای هیأت نمایندگی خسرو میرزا بود که پس از مرگ گریبایدِف وزیر مختار روسیه در تهران، برای عذرخواهی عازم روسیه شد و در راه ملاقاتی هم با الکساندر پوشکین در قفقاز داشت. پوشکین دربارۀ این ملاقات در اثر «سفر به ارزروم» نوشته است. پوشکین شعری به فاضل خان تقدیم و در آن اشاره میکند گرچه بهار در سرزمین روسیه کوتاه و هوا در سرزمین او سرد و راه به سوی سرزمینهای شمالی دشوار است، ولی نامهای حافظ و سعدی برای آنها نامهای آشنایند:
تقدیم به فاضل خان
راهت به سوی شمال سخت ما،
و رشادت کنونیات، خیرخواهانه است،
جایی که بهار، کوتاه حکمرانی میکند،
لیک آنجا حافظ و سعدی،
نامهای آشنایند...
تو از سرزمین نیمه تاریک ما دیدار میکنی،
رد پایی بگذار...
گلهای فانتزی شرقی را
بر برفهای شمال پراکنده ساز. (1829)
البته مطالعات پوشکین در ایران مرهون تلاشها و فعالیتهای ادبی اساتیدی مانند علیاصغر حکمت، سعید نفیسی، بزرگ علوی، ابوالقاسم لاهوتی و پرویز ناتل خانری است.»
جایگاه پوشکین در ادبیات جهان
«یوگنی آنگین» و «سوارکار مفرغی» از جمله آثار منحصر به فرد پوشکین هستند که در قالب رمان اما به صورت منظوم به رشته تحریر درآمدند و جزو تاثیرگذارترین داستانها در ادبیات روسیه به شمار میروند. اهمیت دیگر یوگنی آنگین از این روست که پوشکین سال 1825 آن را در چارچوب رمانتیسم شروع کرده اما رفته رفته دچار تحول میشود و میبینیم که در انتهای اثر(سال 1832) کاملا به رئالیسم گرویده است.
کریمیمطهر درباره اهمیت پوشکین برای جهان ادبیات میگوید: «پوشکین پدیدهای فوقالعاده در ادبیات روسیه و جهان است که در آثارش ایدههای جهانی میدرخشند. روش پوشکین در توصیف ایده، فرهنگ و نوابغ دیگر کشورهای جهان مخصوص به خودش بود؛ هیچکس مانند پوشکین توانایی و قابلیت مبدل شدن به انسان دیگر ملل و اینچنین موثق از زبان او حرف زدن را ندارد. داستایفسکی در سالگرد پوشکین به سال 1880 نطقی آتشین و پر احساس ایراد کرد و در ارتباط با پوشکین گفت: «در آثار پوشکین ایدههای جهانی میدرخشند. شخصیتهای شاعرانه دیگر ملل و نوابغ آنها انعکاس پیدا کردهاند. البته در ادبیات اروپا نوابغ هنری بزرگی مانند شکسپیرها، سروانتسها و شیلرها بودند، ولی یک نفر از آنها را نشان بدهید که مانند پوشکین اینچنین قابلیت پذیرش جهان را داشته باشد...» بزرگترین شاعران اروپایی هیچوقت نتوانستهاند مانند پوشکین در آثار خود با چنین توانی نوابغ دیگر ملل و حالوهوای آنها، عمق پنهان روحیاتشان، غم و تمایلات آنها را نشان بدهند. برعکس، شعرای اروپایی، اغلب زمانیکه به ملل دیگر روی میآوردند، آنها را با فرهنگ خود مجسم و به روش خود درک میکردند. فقط پوشکین، یکی از شاعران جهان است که این قابلیت را دارد که در دیگر ملل خود را مجسم میکرد... در ادامه داستایفسکی در ارتباط با شعر «تأسی از قرآن» پوشکین گفت: «مگر او (پوشکین) در این شعر مسلمان نیست؟ مگر این روح قرآن و شمشیر اسلام نیست؟ نیروی با عظمت ایمان نیست؟»
پوشکین و سعدی
آنچه در بررسی زندگی و آثار پوشکین آشکار میشود علاقه ویژه او به فرهنگ شرقی است و بهطور خاص میتوان تاثیر «سعدی» را در آنچه از پوشکین به یادگار مانده حس کرد.
کریمیمطهر در همین رابطه میگوید: «ویژگی پوشکین در توصیف فرهنگ ایرانی، ادبیات فارسی و داستانهای قرآنی و همچنین نابغه بزرگ ادبیات ایران سعدی آنقدر زیاد است که در سال 1824 پس از چاپ منظومه «فواره باغچهسرای» با سرلوحهای از سخنان سعدی، شاهزاده شالیکوف ناشر مجله «دامسکی ژورنال» به او لقب «سعدی جوان» داده است، چرا که پوشکین در ادبیات روسیه برای اولین بار در اشعار دلربای خود نشان داد که چگونه باید سعدی نابغه ایرانی را توصیف کرد.
بررسیهای بهعمل آمده نشان میدهد تنها یک نقل قول از سعدی در سخنان آغازین (سرلوحه) منظومه «فواره باغچه سرای»: «بسیاری چو من فواره (چشمه) را دیدهاند، اما برخی از آنان دیگر در عالم وجود نیستند و دیگران نیز در بلاد دور سیاحت میکنند. سعدی» که برداشتی از ابیات 479 و 480 بوستان سعدی است از سال 1822 تا 1831 هفت مرتبه در آثار پوشکین به صورت مستقیم یا غیرمستقیم و دو مرتبه نیز به صورت پیشنویس در یادداشتهای وی به کار برده شده است. در ضمن نام سعدی در فهرست اعلام مجموعه آثار پوشکین، پانزده مرتبه ذکر شده است... علاوه بر این، پوشکین چندین بار این سخنان سعدی را بدون تغییر، در نامهها و متون منثور خود نیز به کار برده است. بعدها پوشکین در رمان منظوم و شاهکار خود با نام «یوگئنی آنگین» یکبار دیگر از این کلمات سعدی استفاده کرد؛ در واقع او رمان را با این ابیات سعدی به پایان میرساند: «برخی دیگر در عالم وجود نیستند، بعضیها در دور دست هستند، همانطور که سعدی یک زمانی گفت».»
(جاناله کریمیمطهر و آثار شاخص او درباره پوشکین)
پوشکین و «جهان وطنی»
کریمیمطهر در خاتمه پیرامون شخصیت بیمرز پوشکین که او را به فردی فراتر از یک انسان روس بدل کرده میگوید: «هیچکس مانند پوشکین توانایی و قابلیت مبدل شدن به انسان دیگر ملل و اینقدر موثق از زبان او حرف زدن را ندارد. همانطور که اشاره شد پوشکین در میان نویسندگان روسی که تحت تأثیر آثار و مفاخر مشرقزمین بودهاند، جایگاه ویژهای دارد. محققان روسی ابعاد مختلف آثارش را با نگرشهای متنوع ارزیابی کردهاند و در سالهای اخیر ارتباطات ادبی پوشکین را نیز با جدیت مطالعه و آثار او را در ارتباط با آثار نویسندگان و شاعران برجسته جهان بررسی کردهاند؛ که برای نمونه میتوان به همایش بینالمللی «گفتوگوی فرهنگها: حافظ، گوته و پوشکین» اشاره کرد که از سیویکم اردیبهشت ماه تا یکم خرداد ماه سال 1382 در انستیتوی ادبیات جهان ماکسیم گورکی وابسته به آکادمی علوم روسیه، با حضور جمع کثیری از فرهنگدوستان ایران، روسیه، آلمان، تاجیکستان و سایر کشورها در مسکو برگزار شد. بسیاری از آثار پوشکین تحت تأثیر فرهنگ و آثار مشرقزمین نگاشته شدهاند؛ ولی این دسته از آثار پوشکین، بهویژه اشعاری که با الهام از فرهنگ ایرانی، ادبیات فارسی و قرآن کریم سروده شدهاند، کمتر در گذشته مورد توجه مترجمان و محققان ایرانی قرار گرفته و تا به امروز در حد و اندازهای که شایسته آن است، ترجمه و تحلیل نشده است. امیدوارم در آینده این بعد از چهره این نویسنده و شاعر بزرگ روسیه نیز بیشتر نشان داده شود تا شناخت آثار و افکارش دقیقتر و کاملتر گردد.»
پدر ادبیات مدرن روسیه
پوشکین در واپسین سالهای حیات خود، با گوگول ملاقات کرد و در مواجهه با نقش کمدی در آثار او به وجد آمد. وی همچنین یک سال پیش از مرگ خود، مجلهای را در روسیه بنیان گذاشت که از آن بهعنوان نشریه فاخر قرن نوزدهم این کشور یاد میشود. او که لقب «بنیانگذار ادبیات مدرن روسی» را یدک میکشد، این عنوان را بیش از همه به خاطر خلق اثر منحصر به فرد «رمان منظوم» و همچنین شکوفایی ظرفیتهای ادبی زبان روسی دارد. او در خانوادهای اشرافی متولد شد و رشد میکرد که فرنگیمآبی یک ارزش بود و از کودکی معلم فرانسه داشت، آشنایی خود با زبان روسی در خانواده را تنها از دایه خود به یادگار داشت. پوشکین در جامعهای که تا پیش از او ادبیات را در انحصار کلیسا میدید، جامعه خود را از گرایش به فرهنگ فرانسوی رهانید و ادبیات روسی را زنده کرد.
دیگر گزارشهای ایبنا پیرامون داستاننویسان بزرگ تاریخ:
۱. دن میگل د سِروانتِس ساآودرا (۱۶۱۶ – ۱۵۴۷)
دوامی که سروانتس بر جریده عالم ثبت کرد
۲. جاناتان سویفت (۱۶۶۷ – ۱۷۴۵)
نابغهای مهجور نزد ایرانیان
۳.یوهان ولفگانگ فون گوته (۱۸۳۲ – ۱۷۴۹)
چرا از رمانهای گوته در ایران استقبال نشد؟
۴. جین آستین (۱۸۱۷ – ۱۷۷۵)
بانوی رمانهای رئالیستی
۵. ماری آنری بیل(استاندال) (۱۸۴۲ – ۱۷۸۳)
روانشناس عشق، سیال بین رمانتیسم و رئالیسم