شناسهٔ خبر: 62305 - سرویس دیگر رسانه ها

گفت‌وگو با محمدرضا خبوشان درباره 15 خرداد؛ محصول دندان‌گیر و قابل عرضه‌ای ظهور و بروز پیدا نکرده است

محمدرضا شرفی خبوشان در نور انداختن به فرازهای دراماتیک تاریخ و ویژگی‌های تولید اثر در این حوزه با توجه به آثار منتشر شده با موضوع 15 خرداد، گفت: محصول دندان‌گیر و قابل عرضه‌ای ظهور و بروز پیدا نکرده است.

محصول دندان‌گیر و قابل عرضه‌ای ظهور و بروز پیدا نکرده است

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمدرضاشرفی خبوشان در گفت‌وگویی به مناسبت 15 خرداد گفت: هر جامعه‌ای نیاز دارد که علاقه‌مندی به تاریخ و ایجاد روح جست‌وجوگری در گذشته را در وجود افرادش زنده نگه دارد. فرهنگ مؤلفه‌های فراوانی دارد که ازجمله مهم‌ترین آن توجه به تاریخ و به عبارتی دانش تاریخی و اطلاع از هویت و گذشته‌ خویش است. نمی‌توان انسان صاحب فرهنگ متعالی را بدون آگاهی او از تاریخ و گذشته‌اش متصور شد. هوشمندی افراد یک جامعه در دریافت صلاح آن جامعه و گام زدن در راه پیشرفت است و این هوشمندی میسر نخواهد شد جز با آگاهی آن جامعه از آن چیزی که به دست آورده یا از دست داده است. تاریخ شرح به دست آوردن‌ها و از دست دادن‌هاست و راهی برای توجه‌دادن ما به دلایل و علت رخدادهاست. جامعه‌ علاقه‌مند به تاریخ یعنی جامعه‌ای اهل منطق و تفکر، یعنی جامعه‌ای اهل پرسش و جست‌وجو، یعنی جامعه‌ای کنجکاو و علاقه‌مند به پیشرفت.
 
وی در ادامه افزود: چه چیزی مهم‌تر از اینکه کودکان و نوجوانان خود را با روحیه‌ای پرسش‌گر و کنجکاو و حقیقت‌طلب و علاقه‌مند و خواستار پیشرفت بار بیاوریم؟ برای این کار لازم است بر ضرورت علاقه‌مند کردن کودکان و نوجوانان به مطالعه‌ تاریخ تأکید و توجه داشته باشیم و راه‌های انجام این مهم را بررسی کنیم و با صداقت و درستی، آن را پی‌بگیریم.
 
این نویسنده و پژوهشگر، با اشاره به اینکه ارائه‌ خشک و رسمی تاریخ به کودک و نوجوان راه به جایی نمی‌برد، گفت: ما می‌خواهیم روح جست‌وجوگری و کنجکاوی او را تندوتیز کنیم. کودک و نوجوان را طبعا نمی‌شود با متون تاریخی سرگرم کرد و کنجکاوی آن‌ها را برانگیخت. راهش تبدیل تاریخ به اشکال و شمایلی است که مخاطب را به خود بخواند و میل او را برانگیزد. هر چه می‌توانیم باید تاریخ را در قالب‌های گوناگون و جذاب شنیداری و دیداری و نوشتاری درآوریم و به مخاطب خود ارائه دهیم. مخاطبی که البته بزرگسال نیست. خصوصیات خاص خود را دارد و البته نسبت به بزرگسال سختگیرتر است و کاری به دلایل شما برای خواندن یک متن ندارد. این مخاطبی است که دلایل خودش را دارد.
 
وی افزود: اگر می‌خواهیم محصول نوشتاری جذابی برای او ارائه دهیم، باید دلایل او را در نظر بگیریم. او می‌خواهد آنچه را که برای خواندن برمی‌گزیند سرگرمش کند، هیجانش را برانگیزد و به او شادمانی و نشاط ببخشد. احساس مستقل بودن و بزرگ شدن به نوجوان بدهد و آموخته کردن او رنگی از نصیحت و موعظه نداشته باشد. کودک و نوجوان اصلا برای آموختن سراغ کتاب نمی‌رود. این مائیم که چنین انتظاری داریم و این را هدفی درست و اساسی می‌دانیم و آموختن را به عنوان فایده‌ای برای مطالعه‌ کتاب در نظر می‌گیریم.
 
به گفته این نویسنده و منتقد ادبی، کودک و نوجوان کتاب را هم چون کالایی می بیند که باید قابل مصرف باشد و البته این کالا باید با کالاهایی که کودک و نوجوان مصرف می‌کند توانایی رقابت داشته باشد و واجد آن ویژگی‌هایی باشد که علاقه‌مندی او را برانگیزد. کتاب باید از رقابت با سایر رقبای خود پیشی بگیرد؛ رقبایی مثل بازی‌های رایانه‌ای، مثل جذّابیت‌های فضای مجازی مثل سریال‌های دنباله‌دار و غیره. چه خوب می‌شد اگر سایر رقبای کتاب نیز این ضرورت توجه‌دادن تاریخ را درنظر می‌داشتند. حالا که ندارند یا کمتر دارند یا نمی‌خواهند داشته باشند، این وظیفه بر دوش شکل نوشتاری و کتاب بیشتر سنگینی می‌کند.
 
شرفی خبوشان بهترین راه برای ایجاد جاذبه و برانگیختن علاقه‌ کودک و نوجوان را روایت تاریخ به شکلی جذاب، یعنی در قالب‌های داستانی عنوان کرد و گفت: قالب رمان یکی از این قالب‌های داستانی است که توانایی فوق‌العاده‌ای برای ایجاد این جذابیت دارد. کودک و نوجوان رمان را می‌پذیرد چون با یک رمان وارد جهانی می‌شود که در آن درگیری هست. اشخاصی هستند که گرفتاری‌هایی دارند و برای نجات خود یا به دست آوردن آن‌چیزی که دلشان می‌خواهد، تلاش می‌کنند. در این راه از خطراتی عبور می‌کنند و با کسانی ستیز می‌کنند و این شبیه یک بازی است؛ همچون گذر از راه‌های پیچیده و مهیج برای به دست آوردن الماس یا صندوقچه‌ گنج. نویسنده باید از عهده‌ تدارک این بازی به شکل رمان و در قالب کلمات بربیاید و گرنه کالای او از طرف کودک و نوجوان استقبال نخواهد شد و بی‌مشتری خواهد ماند.
 
خالق «یحیی و یاکریم» در ادامه توضیح داد: برای رسیدن به آن تعالی اجتماعی و ایجاد آن روحیه‌ای که اشاره کردم، بایستی سراغ فرازهای سرآمد تاریخ رفت. فرازهایی که خود واجد ویژگی‌های لازم برای جذب مخاطب نوجوان باشند. در این فرازها کسی یا کسانی باشند که خواستار چیزی بوده باشند و برای رسیدن به چیزی تلاش کرده باشند. موانعی بر سر راه آنها بوده باشد و آنها قهرمانانه جنگیده باشند و از این موانع عبور کرده باشند و با شادمانی به هدفشان رسیده باشند. تاریخ از این فرازها کم ندارد. اصلاً به این خاطر است که بسیاری از رمان‌های موفق کودک و نوجوان دنیا که مخاطبان پرشماری پیدا کرده‌اند، سعی کرده‌اند بر یک جدال تاریخی اتکا کنند یا نمادها و نشانه‌های قهرمان‌های تاریخی و نیروهای خیر و شر آن را با تبدیل و تغییری هنرمندانه در اثرشان بازسازی کنند.
 
وی با بیان اینکه فرازهای دراماتیک و پرقوتی که مایه‌های داستانی جذابی برای کودک و نوجوان داشته باشد در تاریخ ما کم نیست و اتّفاقا بسیار پرشمارتر از تاریخ ملل دیگر است، افزود: جست‌وجوی این فرازها در تاریخ معاصر ما بسیار اهمیت دارد، بخصوص فرازهایی که زمانه‌ اکنون و زندگی کنونی مخاطب ما را تحت تأثیر قرارداده است.
 
شرفی خبوشان در ادامه بیان کرد: یکی از این فرازهای مهم و ارزشمند حماسه‌ قیام پانزده خرداد است که به درستی ارزش‌های یک حماسه را با خود دارد و اتفاقا از بار دراماتیکی بالایی نیز برخوردار است و واجد آن خصوصیاتی است که یک رمان کودک و نوجوان باید در خود داشته باشد. ما در این فراز مردی را داریم که خواسته‌ای دارد و با علم به خطرات پیش‌رو برای به دست آوردن این خواسته برپا می‌خیزد و حرکت می‌کند و تغییری به وجود می‌آورد و در مسیر این حرکت، با دشواری‌هایی روبه‌رو می‌شود. در این مسیر کسانی هستند که او را یاری می‌کنند به حمایت او برمی‌خیزند و آن طرف نیز کسانی که قدرتمندترند در کار تدارک ایجاد موانع هستند. این‌ها خصوصیات عمده و مهم این روایت هستند که بدان وزن و ارزش داستانی می‌بخشند. پس ما با فرازی روبه‌رو هستیم که در ذات خود این ویژگی‌های والای دراماتیک را دارد و بی‌شک هنر نویسنده‌ رمان می‌تواند از این محتوا محصولی قابل عرضه و کنجکاوی برانگیز خلق کند. بنابراین از هر طرف که به قضیه نگاه کنیم، ورود واقعه‌ پانزده خرداد در ادبیات داستانی کودک و نوجوان موجه است و لازم. هم از آن سو که آگاهی تاریخی به همراه دارد و هم از این سو که ظرفیت‌های لازم را برای تبدیل به محصولی دراماتیک با خود حمل می‌کند.
 

 
محصول دندان‌گیر و قابل عرضه‌ای ظهور و بروز پیدا نکرده است
برنده جایزه ادبی جلال در ادامه به آثار تولید شده با موضوع 15 خرداد پرداخت و گفت: بررسی اجمالی آثار تولید شده پیرامون حماسه‌ پانزده خرداد در قالب مورد بحثِ ما، نشان می‌دهد که تا چه حد نویسندگان به این ضرورت پی برده‌اند و بدان پرداخته‌اند. واقعیت امر این است که اگر نویسندگان از دیدگاهی که بدان اشاره کردم سراغ این موضوع می‌رفتند، تا به حال آثار ارزنده‌ رنگانگ و پرشماری تولید می‌شد و ما می‌توانستیم از این فرصتی که تاریخ به ما داده است در عرصه تولید یک محصول دراماتیک برای تعالی اجتماعی بهره ببریم. با این وصف چیز دندان‌گیر و قابل عرضه‌ای ظهور و بروز پیدا نکرده است.
 
به گفته این نویسنده و منتقد ادبی، وجود یک محصول ارزشمند در این حوزه یعنی به دست آمدن اثری که از آن استقبال فراوانی شود. مخاطب برمبنای آن ملاک‌های مختص خلق و خوی سنی خود سراغش برود و نیازمند به توصیه و سفارش و اجبار نداشته باشد؛ صرفا تبلیغ درست و حرفه‌ای و کارآمد برای آن کافی باشد و بتواند با سایر محصولات مورد علاقه‌ مخاطبان ما رقابت کند و قابلیت تبدیل به آثار نمایشی، انیمیشن و سینمایی داشته باشد. از این جهت اثر قابل توجهی دست ما را نگرفته است یا اگر نویسنده‌ای به خلق آن اقدام کرده است، رویکردی حرفه‌ای در عرصه‌ تبلیغ و ارائه به مخاطب بر روی آن انجام نشده است.
 
وی با بیان اینکه نویسنده اگر منتظر باشد تا اهمیت دراماتیک یک فراز تاریخی را کسی به او گوشزد کند، راه به جایی نخواهد برد، گفت: خلق چنین اثری صرفا با سفارش یا برگزاری یک جایزه یا تشویق‌های معمولی اتفاق نخواهد افتاد. اصل ماجرا این است که خود نویسنده باید پژوهشگر باشد، به اهمیت موضوع پی ببرد و از دریچه‌ دو عامل درجه‌ تأثیرگذاری تاریخی و قابلیت دراماتیک، سراغ موضوع برود و اگر چنین رویکردی در درون نویسنده‌ای ایجاد شد و اگر توان لازم را برای ایجاد محصول داشته باشد و اگر تبلیغ و ارائه‌ هوشمندانه و حرفه‌ای برای محصول انجام شود، خواهید دید که تا چه حد از این فرازی که واجد خصوصیات ارزشمند است، در جهت تولید رمان کودک و نوجوان بهره خواهیم برد و به‌واسطه‌ ارائه‌ درست این فراز در قالب مطلوبمان، خواهیم توانست به همان تعالی اجتماعی و گسترش و زایش روح کنجکاوی پرسشگری و جست‌وجو در کودکان و نوجوانان خود دست پیدا کنیم. کودکان و نوجوانانی که افراد بالغ و مؤثر در پیشرفت این جامعه خواهند بود.
 

 
شرفی خبوشان در ادامه به آثارش در این زمینه اشاره کرد و گفت: من در سه اثر از آثاری که نوشته‌ام به این فراز پرداخته‌ام؛ دو اثر در حیطه‌ رمان کودک و نوجوان و دیگری در حیطه‌ بزرگسال. «یحیی و یاکریم» و «موهای تو خانه‌ ماهی‌هاست» دو اثری است که موضوعشان این فراز مهم تاریخ معاصر است. در رمان بزرگسال «روایت دلخواه پسری شبیه سمیر» فصلی است که کاملاً وقف این فراز شده است و به طور دقیقی بار دراماتیک مقدمات واقعه‌ پانزده خرداد را برجسته کرده است.
 
خالق «بی کتابی» درباره این آثار توضیح داد: در رمان «یحیی و یاکریم» نوجوانی در زمانه‌ ما می‌خواهد به روح پرسشگری و کنجکاوی خود درمورد این فراز تاریخی بپردازد. خود شخصیت، جست‌وجوگری است که سعی می‌کند از ماجرایی که چهاردهه پیش از او اتفاق افتاده است سردربیاورد. در رمان «موهای تو خانه‌ ماهی هاست» شخصیت نوجوان رمان این بار، خودش درگیر ماجراست. خودش جزئی از مردمی است که در واقعه مشارکت داشته‌اند. راهی را می‌رود تا به مقصدی برسد. خواسته‌ای در او شکل می‌گیرد و موانعی پیش راه اوست و می‌بایست که با موانع بجنگند تا آنچه را که می‌خواهد به دست بیاورد. این میان کسانی هستند که او را یاروی می‌کنند و کسانی هم هستند که مانع او می‌شوند؛ هم با موانع طبیعی روبه‌روست هم انسانی و هم با درون خود در جدال است؛ هر سه موانع را پیش رو دارد و این طرز روایت بار دراماتیک داستان را به شدت بالابرده است.
 
به گفته این نویسنده، گرچه این اثر برگزیده‌ نخست داستان انقلاب شد و تا به حال توسط چند ناشر شش بار تجدید چاپ شده است، اما این کافی نیست. چون تنها شش هزار جلد از آن منتشر شده است و تنها شش هزار نفر از نوجوانان ما در طول این سال‌ها این اثر را خوانده‌اند، یا فرصت و موقعیت روبه‌رو شدن با این اثر را یافته‌اند؛ این یعنی هیچ. در بخش تبلیغات حرفه‌ای و درست و کارآمد و تبدیل این اثر به قالب‌های دیگر نمایشی کاری صورت نگرفته است. پیشنهادهای برای تبدیل این اثر به یک فیلم سینایی و انیمیشن بوده است، امّا پیشنهادها چنان جدی نبوده‌اند که به محصولی منجر شود. پیگیری و هدفمندی و تدارک برنامه‌های حرفه‌ای روی آثار تولیدی هنری در کشور ما بسیار ضعیف است. ما نیازمندیم در بخش‌هایی که ساز و کار وجودی‌اشان کار درحیطه‌ی فرهنگی جامعه تعریف شده‌است، شاهد عمق اندیشه و پیگیری و برنامه‌ریزی و عمل کارا و بایسته و دنباله‌دار و دلسوزانه باشیم.
 
شرفی خبوشان با اشاره به اینکه سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی و آموزشی باید بیشتر از گذشته ضرورت شناسایی این فرازهای تاریخی و تبدیل آن به محصول‌های بایسته و ارزشمند هنری و آنگاه عرضه‌ درست و هدفمند و مشتاقانه‌ آن را درک کنند و با ایمان به اینکه نتیجه‌ کارشان تعالی اجتماعی در زمینه‌های کلان خواهد بود، به این کار دست یازند، نه از سر اینکه بدان به یک کار مناسبتی نگاه کنند و فقط به پرکردن گزارش بپردازند، گفت: ما نیازمند رسیدن به نتیجه‌ایم. باید تأثیرگذاری یک عمل فرهنگی را در سطح جامعه به عینه بتوان دید و آن را احساس کرد. شما چقدر تأثیرگذاری این فراز مهم تاریخی را در وجود و اطوار و خلق و خو و منش نوجوانان ما دیده‌اید و احساس کرده‌اید؟ چه تعداد از نوجوانان ما غیر از چند برگی که در کتاب تاریخ به عنوان تکلیف و ماده درسی با این فراز روبه‌رو می‌شوند، اطلاعات دیگری از آن دارند و با آن به عنوان یک موقعیت ارزشمند قابل توجه و تهییج کننده‌ حس کنجکاوی و برانگیزنده‌ تخیل و شور حرکت و تغییر و تحول درونی روبه‌رو شده‌اند؟
 
زنگ هشدار کم کاری ما مدت‌هاست که نواخته شده ‌است
وی اهمیت دادن به محصولات برآمده از فرازهای تاریخی را نیازِ ما دانست و گفت: ما چاره‌ای نداریم جز اینکه تاریخ را برای کودک و نوجوان جذاب کنیم. نجات ما از معضلات فرهنگی، نجات کودکان و نوجوانان ما از هجمه‌ فضای مجازی، راهش همین است. این یک اراده‌ ملی می‌طلبد. زنگ هشدار کم کاری ما مدت‌هاست که نواخته شده ‌است. ما کودک و نوجوانمان را چنان که باید و شاید تجهیز نکرده‌ایم. باید به او بنیه بدهیم، شعف و اشتیاق و میلش را برای خواندن تاریخ برانگیزیم و مهربانانه دستش را بگیریم و از بازی‌هایی که دیگران برای او تدارک دیده‌اند نجاتش دهیم و شرایط را آن طور فراهم کنیم که به دلخواه خود در بازی‌های جذاب و هدفمند و انسان‌ساز و آموزنده‌ای شرکت کند که تاریخ و ادبیات داستانی و هر محصول دیگری به واسطه‌ این فرازهای تاریخی برای او تدارک دیده‌اند.
 
شرفی خبوشان یادآور شد: کودکان و نوجوانان جذابیت می‌خواهند، سرگرمی می‌خواهند و ما چاره‌ای نداریم جز اینکه اختیار سرگرم کردن و نشاط و شادمانی آن‌ها را به دست خودمان بگیریم. اگر دیگران این کار را بهتر انجام دهند، مقصر کودک و نوجوان ما نیست، بدون تردید سمت آن‌ها خواهد رفت. کودک و نوجوان با کسی تعارف ندارد، ملاحظه نمی‌کند، ویژگی سنی او محافظه‌کاری نمی‌شناسد. محصولات ما اگر راضی‌اش نکنند، آن‌ها را پس می‌زند و از آن‌ها استقبال نخواهد کرد.