فرهنگ امروز/ فاروق مظلومی
اخیرا نظارت وزارت ارشاد به همه عرصههای حقیقی و مجازی بسیار جدی شده است و این وزارتخانه با صدور بیانیهای پافشاریاش را روی موضع همیشگیاش موکد کرد. در متن این بیانیه که از سوی مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده، آمده است : 1- با توجه به افزایش مصرف محصولات فرهنگی و هنری در فضای مجازی، افزایش برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری توسط دستگاهها و موسسات در فضای مجازی را به فال نیک گرفته و از آن استقبال میکنیم. 2- اصول و ضوابط محتوایی تولید و عرضه محصولات و آثار فرهنگی و هنری تابع همان مقررات جاری تولید محصولات فرهنگی است و صرف فراهم بودن بستر عرضه در فضای مجازی نمیتواند ناقض آن مقررات باشد. 3- برگزاری پویشها، جشنوارهها و سایر رویدادهای فرهنگی، هنری و رسانهای در فضای مجازی هم بدون هماهنگی این وزارتخانه غیرمجاز است. البته نظارت بر جشنوارههای مجازی تقریبا غیرممکن است چون الان هر کسی که صبح زودتر بیدار میشود صبحانهاش را با طراحی یک مسابقه یا فستیوال مجازی تمام میکند. همین حالا تعداد مسابقات نقاشی و عکاسی برای قرنطینه از روزهای قرنطینه بیشتر شده است. اما نکتهای که وزارت ارشاد به نظارت آن تاکید دارد بیشتر نظارت محتوایی است. فارغ از درست یا غلط، ضروری یا ناضرور بودن این نظارت این سوال پیش میآید که نظارت بر محتوا چه تاثیری روی هنر خواهد گذاشت. جواب ساده است؛ اولا هنرمندان محتاطتر به هنر انتزاعی روی خواهند آورد که مضمون غیرقابل بیان دارد و محتوای آن قابل فهم نیست. ثانیا هنری با رجوع به سمبولیسم ایجاد خواهد شد که امکان رازگشاییهای متعدد در کنار راز مطلوب وزارت ارشاد از سمبلهایش وجود خواهد داشت. ثالثا هنرمندان مستقل آرام آرام از فضای مجازی دور خواهند شد و عرصه برای یکهتازی هنرمندان سازمانی فراختر خواهد شد. البته این سه جریان مذکور همیشه بوده است ولی هر چه هست در صورت عملی شدن این نظارت که البته سنگ بزرگی هم هست نوعی هنر وزارتی همگن خواهیم داشت که هیچگونه پویایی ندارد . ای کاش وزارت ارشاد به جای نظارت محتوایی روی نقد کیفی و محتوایی سرمایهگذاری میکرد تا همه بدانند با معرفی خود در صفحه مجازی به عنوان عکاس، کیوریتور، طراح، کارگردان و هزاران عنوان دیگر فردی حرفهای در این رشتهها نمیشوند. عناوین داور، دبیر جشنواره، منتقد و ... آنقدر در فضای مجازی زیاد شده است که این فکر به ذهن آدم متبادر میشود که در هر فامیل ایرانی حداقل یک دبیر جشنواره وجود دارد. وزارت ارشاد میتوانست با نقد کیفی این رویدادها راههای اعتلا و ارتقای هنر را هموارتر کند. هنوز یک مجله دیجیتال یا کاغذی برای نقد جدی نمایشگاهها وجود ندارد. احتمالا نظارت محتوایی تاثیر بیشتر خودش را روی ادبیات خواهد گذاشت چرا که امکان تاویل کلمه خیلی کمتر از تصویر است اما نکته آخر اینکه ما علاوه بر نظارت وزارتی نوعی نظارت فرهنگی هم از جانب خودمان و دیگران داریم که این موضوع از ضرورت نظارت دولت بر محتوای فضای مجازی میکاهد.
روزنامه اعتماد