فرهنگ امروز / محمد اسیابانی/ پس از انتشار نامه بانو چهرزاد بهار مبنی بر خاکسپاری زندهیاد امیر کاووس بالازاده، از شاگردان زندهیاد دکتر مهرداد بهار روی مزار ایشان، اینجانب یادداشتی اعتراضی را درباره ادبیات خانم چهرزاد بهار نوشته و منتشر کردم. (این یادداشت از این نشانی قابل مطالعه است.) پس از انتشار افشین معاصر، فرزند خانم چهرزاد بهار، یادداشتی را ارسال کرد و به زعم خود پاسخی به نقد بنده داد. (یادداشت افشین معاصر نیز از این نشانی قابل دریافت است.) هدف از سطور، ارائه پاسخی به افشین معاصر نیست، چرا که یادداشت قبلی درباره او یا خطاب به او نبود. اما ذکر چند نکته ضروری است:
نخست: اینکه شان خانواده مرحوم زندهیاد مهرداد بهار رعایت نشده و بویژه از شخص بانو دکتر زهره سرمد (که خود از مفاخر ایران زمین است و نام نیک ایشان شهره عام و خاص) اجازهای برای این خاکسپاری اخذ نشده، شکی نیست. نگارنده این سطور ایمان دارد که اگر با بانو دکتر سرمد مکاتبه و رایزنی میشد، ایشان از این امر دریغ نمیکرد. اما نکته اینجاست که خانواده زندهیاد بالازاده بویژه همسر ایشان بانو سحر قدیمی، در این امر بیتقصیرند و این بیبرنامهگی به مسئولان ذیربط باز میگردد. در یادداشت قبلی نیز به همین نکته اشاره شده بود و معلوم نیست که چرا افشین معاصر از برداشت دیگری کرد؟
هرچند که خانواده بهار سندی را مبنی بر محل تدفین مهرداد بهار، صادرشده در آبان ۱۳۷۳، در دفتر مرکزی بهشت زهرا، با قید این نکته که در این مزار فقط وابستگان سببی و نسبی مرحوم بهار را میتوان دفن کرد، منتشر کردهاند، مدیرعامل سازمان بهشت زهرا در مصاحبه روز شنبه ۱۷ خرداد خود با یکی از رسانهها اشاره کرده که قطعه هنرمندان ملک شخصی کسی نیست و مرحوم بالازاده با تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این قطعه به خاک سپرده شده است. سوال اینجاست که چرا نسخهای از این سند در بایگانی بهشت زهرا نبوده است تا برای صدور مجوز خاکسپاری به آن مراجعه شود؟ قطعاً بانو سحر قدیمی و خانواده زندهیاد بالازاده نمیتوانستند با نظر شخصی خود و بدون اجازه از مسئولان امر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این خاکسپاری اقدام کنند. آنها پس از اجازه مسئولان مبنی بر این خاکسپاری و عدم اطلاع رسانی توسط مسئولان بهشت زهرا، از کجا باید میدانستند که طبقه دیگر این مزار را طبق سندی به خانواده مرحوم مهرداد بهار واگذار کردهاند؟ سوال مهم این است که علت تماس بانو چهرزاد بهار و افشین معاصر با بانو سحر قدیمی چه بوده است که در رسانهها گفتهاند توضیحات ایشان قانع کننده نبود؟ وقتی مقصر دیگرانند چرا باید بانو قدیمی پاسخگو باشد؟ سوال دیگر این است که چرا اصرار دارند حرمت مزار مرحوم مهرداد بهار هتک شده است؟
نکته وحشتناکتر این است که کاوه بهار درخواست کرده که مزار نبش شده و پیکر مرحوم بالازاده (پس از گذشت نزدیک به ۶ ماه از خاکسپاری) به مکان دیگری منتقل شود. سوال اینجاست که آیا تقاص بیبرنامهگی کارکنان بهشت زهرا را باید پیکر مرحوم بالازاده بدهد؟
دوم: پس از انتشار نامه بانو چهرزاد بهار با آن ادبیات نامناسبت که در درجه نخست در شان خاندان معزز بهار نبوده است، برخی از ناآگاهان و مغرضان که منتظر چنین رویدادهای هستند، در شبکههای اجتماعی زبان به طعن جمهوری اسلامی گشوده و این میان هرچه را که از خانواده خود آموخته بودند، نثار کشور و مرحوم بالازاده کردند. یادداشتهای بسیاری در شبکههای اجتماعی با محتوای دروغین تخریب مزار مرحوم بهار منتشر شد. یکی از نویسندگان این یادداشتها مدرس جنجالی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است که پیشتر نیز یادداشتهای توهین آمیزی نسبت به برخی از بزرگان ادبیات منتشر کرده بود. یادداشت او به گونهای است که نعوذباالله انگار شبانه مزار مرحوم بهار را نبش و نسبت به آن بی حرمتی کردهاند. افشین معاصر خود در بسیاری از این صفحات کامنت گذاشته و هیچ اشارهای به دروغ بودن مساله تخریب نکرده و نشانی از اعتراض به توهینهای دیگران به مرحوم بالازاده توسط او نیست.
سوم: نگارنده این سطور امیدوار است که بانو دکتر سرمد و فرزندان زندهیاد دکتر مهرداد بهار با درایت خود به حل این مشکل بپردازند و با توجه به این نکته اهمال صورت گرفته ارتباطی به خانواده مرحوم بالازاده ندارد، نگذراند که خلوت استاد و شاگرد بهم بخورد.
مهر