به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ با شنیدن نام رسانه معمولاً ما آن را به عنوان رسانهی ارتباط جمعی میشناسیم. یعنی ابزارهایی که تعامل و ارتباط ما با خیل کثیری از مردم را برقرار میکند؛ نظیر تلویزیون، رادیو، سینما، روزنامه، مجله و...
ظهور پدیدهای به نام اینترنت، موجب پیشرفت و تحول عظیمی در حوزهی فناوری و وسایل ارتباط جمعی، از جمله پیدایش فضای مجازی و نوع جدیدی از رسانه به نام رسانههای دیجیتال شد.
این تحولات به سرعت ادامه یافت تا جایی که امروز ما تحول جدیدی با عنوان انسان، رسانه را شاهد هستیم، یعنی انسانهایی که همه چیز را در رسانه میبینند و از نگاه رسانهای همه چیز را مورد بررسی و تأمل قرار میدهند. این افراد انسانهایی هستند که به وسیلهی این تکنولوژی میتوانند در جامعه اثرگذار باشند و موج ایجاد کنند، البته این امر نیازمند درک و توانایی تحلیل دادههای رسانه است.
اگر ما به دنبال فعالیت رسانهای هستیم، باید بیشتر از هر چیزی به اثرگذاری توجه نمائیم در غیر این صورت فعالیت رسانهای ما ناقص و بیهوده است بر همین اساس مسئله و درگیری ما در رسانه، بر سر اثرگذاری و مؤثر واقع شدن است اما مشکل اینجاست که ما اغلب در استفاده از رسانه و فعالیت در آن بهره وری پایینی داریم. بهره وری، یعنی کار خوب را به خوبی انجام دادن. پس خوبتر این است که بهترین کار ممکن را شناسایی و در جهت مثبت آن را انجام دهیم.
یکی از بهترین کارهای ممکن برای اثرگذاری در جامعه، کار در رسانههای اجتماعی است؛ شبکههای اجتماعی، مقیاس کوچکی از جامعه هستند، پس برای اثرگذاری در جامعه، باید به سراغ فعالیت در این شبکهها برویم.
رسانه توانایی تغییر ذهنیت و نگرش افراد نسبت به یک پدیده را دارد، با تغییر نگاه و تفسیر فرد، نظام ارزشی او به آن پدیده هم تغییر میکند و تغییر نظام ارزشی جامعه، میتواند مشروعیت زدایی را به وجود آورد.
در چنین مواقعی است که نیاز به سواد رسانهای به عنوان مقولهای مهم و اساسی در مواجهه با پیامهای رسانهای و هنگام ورود و استفاده از شبکههای اجتماعی به خوبی احساس میشود.
اگر سواد رسانهای نداشته باشیم، افرادی هستند که در فضای مجازی مطالب و عقایدی را برخلاف نظام اجتماعی منتشر میکنند و انرژی و موج این عقاید به متن جامعه منتقل میشود که نافرمانیهای مدنی را به دنبال دارد، در واقع اگر ما سواد رسانهای نداشته باشیم، امنیت ملی و مذهبی ما از این بی سوادی متأثر خواهد شد.
در فضای مجازی به راحتی میتوان با توجه به مواردی که در ذیل گفته میشود عقاید و دیدگاههای افراد جامعه را به سمت و سوی مدنظر هدایت نمود و در زمان اندکی توجه افراد را معطوف به اهداف خود خواسته نمود؛
۱. شبکه سازی از جمله روشهای القای عقاید است که داشتن شبکه، مساوی با داشتن قدرت نرم است.
۲. فرهنگ سازی، نیز در فضای مجازی توانایی تحمیل رفتار و عقاید را دارد؛ آن چیزی که ما در کف جامعه و در حوزهی رفتارهای اجتماعی در بین مردم میبینیم، تأثیر منطقی و روالی عادی است که مبتنی بر فضای مجازی بر ذهن افراد نشسته و تبدیل به نوعی فرهنگ شده است.
۳. جریان سازی، در فضای مجازی میتواند همه خلاءها و کمبودهای دنیای حقیقی را برای افراد پر کند.
۴. گردش آزاد اطلاعات، در فضای مجازی و بحث اعتیاد به اینترنت، تا حدود زیادی توانسته به این امر کمک کند و در فرآیند گردش آزاد اطلاعات، با انواع تنوعها، ایده آل ها و … مواجه هستیم.
۵. فضای مجازی بر شکل گیری خصلتهای اساسی و الگوهای ارزشی در میان اعضای خانواده تاثیر میگذارد.
۶. در فضای مجازی به خوبی میتوان فقدان یکپارچگی حسی را مشاهده کرد، در حالت طبیعی اطلاعات حواس باید به صورت هماهنگ به مغز ارسال و پردازش شود؛ اما در استفاده بی رویه از فضای مجازی دو حس اصلی ما که بیشتر درگیر هستند (شنوایی و بینایی) و به مقدار مختصر لامسه ضعیف میشوند.
همچنین هویت افراد متأثر از فضای مجازی است، افرادی که دو اکانت یا بیشتر در فضای مجازی دارند، باید مراقب دو تکه شدن مغز خود باشند.
۷. اعتیاد به اینترنت نیز از جمله مضرات این فضا میباشد به طوری که گاهی مشکلات عدیدهای را برای خانوادهها به وجود میآورد، بر اساس تحقیقات انجام شده ۸۰ درصد ایرانیها در بازهی زمانی ۸ شب تا ۱۲ شب آنلاین هستند و همین موضوع میتواند علتی برای از هم پاشیدن و یا سست شدن بنیان خانواده و از بین رفتن صمیمیت و عاطفه در بین اعضا باشد.
در فضای مجازی اکثراً افراد احساس ناکامی مینمایند و تصور اینکه شادکامی متعلق به دیگران است آنها را سرخورده و افسرده مینماید که البته این احساس بیشتر در اینستاگرام اتفاق میافتد زیرا برخی کاربران اینستاگرامی با انتشار تصاویر لاکچری و ایده آل از زندگی و روزمرهگی های خود به مخاطب این القا را مینمایند که زندگیهایشان سرشار از خوشی و در رفاه کامل است و ناشی از آن است که ما در این فضا، دائم با پیامهای ایده آل و شادی روبرو هستیم که شرایط و واقعیتهای پشت آن را نمیبینیم.
به همین خاطر رسانه به راحتی میتواند عاطفه و هیجانات افراد را متأثر از خود نماید.
جذابیت شبکههای اجتماعی مجازی و سهولت فعالیت و استفاده از آن سبب تغییرات سبک زندگی به عنوان موضوعی مهم و جدی مطرح میشود که مستلزم یادگیری و سواد رسانهای پیش از ورود به این فضا و درگیری با ابعاد مختلف آن است.
شبکههای اجتماعی برای بسیاری از کاربران، به خصوص نسل امروزی که به طور کامل و مداوم از طریق شبکههای اجتماعی مجازی با یکدیگر در تعامل و ارتباط هستند نه فقط راهی برای برقراری تماس، بلکه یک روش و سبک زندگی محسوب میشود و توانسته شیوه و سبک زندگی بسیاری از کاربران این شبکهها را تغییر دهد. زیرا این شبکهها صرفاً انتقالدهنده پیام نیستند؛ بلکه یک فضای جدید و مدرن برای زیستن میباشند.
بسیاری از رفتارهای کاربران متأثر از این فضا میباشد این شبکهها میتوانند بر ادبیات گفتاری افراد جامعه تأثیر بگذارند، نحوهی پوشش و نوع برخورد با جنس مخالف را تغییر دهند و اعتقادات افراد را دگرگون نمایند. کاربران به راحتی میتوانند از این شبکهها برای بیان رویدادهای مختلف زندگی خود، خاطرات، موقعیت اجتماعی، حالات روحی و مواردی نظیر اینها استفاده نمایند و یا به وسیلهی اشتراک گذاری افکار و عقایدشان با دیگران به گفتگو و تعامل بپردازند و به این صورت احساسات گوناگون خود را در زمانهای متفاوت به شیوهای تخلیه کنند.
بر همین اساس میتوان گفت شبکههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی مانند دیگر دست آوردهای جدید فناوری، دارای مزایای زیادی در زمینههای گوناگون همچون ارتقای سطح آموزش، پژوهش و اطلاعرسانی و تبلیغات و… است، ولی در عین حال نیز تهدیدات و مشکلات عدیدهای را به همراه دارد. پس باید توجه داشته باشیم که با بالا بردن درک و سواد رسانهای بر استفاده عاقلانه، تحلیلگرانه و آسیبشناسانه از این فناوری ارزشمند بکوشیم و به بیان دیگر با فرهنگسازی، ترویج کاربردهای مفید و مثبت این شبکهها، آگاهسازی و هشدار نسبت به کاربردهای مخرب، آسیب زا و منفی این شبکهها، فرصتهای این فضا را افزایش و تهدیدهای آن را کاهش دهیم.
مردم بسیاری در سنین مختلف از کاربران شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام و توئیتر هستند نقش این شبکهها در تعاملات و ارتباطات انسانی نقشی غیرقابل انکار، مهم و مؤثر میباشد. اگر شبکههای اجتماعی همسو با شرایط فرهنگی و بومی خودمان راه اندازی شود، میتواند مفیدتر و تأثیرگذارتر باشد زیرا بسیاری از مباحث و اطلاعاتی که در «فیس بوک» و «توئیتر» رد و بدل میشود، مغایر با فرهنگ دینی، اخلاقی، اسلامی و ایرانی ما میباشد و میتواند تهدیدی برای باورهای دینی، مذهبی و اعتقادی مردم ما که تربیت شده ی فرهنگ اسلامی هستند، محسوب شود، بدون شک یکی از مهمترین راههای رسیدن به هدف تعالی در پاسداشت ارزشها و حفظ بنیان خانواده، آموزشهای مفید و مؤثر در این زمینه به تمامی گروههای سنی است که قبل از ورود به دنیای بزرگ و پیچیده مجازی باید به آن توجه ویژهای شود.
سید امیرحسین حسینی، نویسنده و پژوهشگر سواد رسانهای