شناسهٔ خبر: 62532 - سرویس دیگر رسانه ها

آشنایی با انواع نقد در معماری/ درباره کتاب «معماری و اندیشه نقادانه»

  

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از اعتماد؛ برای مطالعه انواع نقد معماری، یکی از مراجع معتبر کتاب «معماری و اندیشه نقادانه»، اثر وین اتو است که در سال 1978 نوشته و در سال 1384 توسط خانم امینه انجم‌شعاع به فارسی ترجمه و توسط انتشارات فرهنگستان هنر چاپ شده است. او ‌در فصل‌های دوم و سوم و چهارم، 10 نوع نقد معماری را در سه دسته، همچنین لازم به ذکر است که او پاره‌ای از شیوه‌های نقد معماری را با اقتباس از دسته‌بندی‌های مرسوم در حوزه نقد ادبی معرفی کرده است. خلاصه‌ای از انواع نقد معماری را جهت آشنایی در اینجا آورده‌ایم اما خواندن اصل کتاب را به همه دوستداران نقد و معماری توصیه می‌کنیم.
انواع نقد معماری در نظر او عبارتند از: نقد معیاری، نقد تفسیری، نقد توصیفی. نویسنده کتاب نقد معیاری را چنین معرفی کرده است: نقد معیاری بر این عقیده استوار است که در جایی بیرون از ساختمان یا مجموعه شهری، سرمشق و الگو و قاعده و قانونی وجود دارد که ارزش و موفقیت اثر با آن سنجیده می‌شود. 
چهار نوع نقد معیاری عبارتند از: نقد نظریه‌ای، نقد مبتنی بر دستگاه فکری (منظومه‌ای)ف نقد گونه‌ای، نقد کمی یا مقیاسی.
در نقد نظریه‌ای، اصلی اساسی و عمومی و سنجش‌ناپذیر وجود دارد که نقد بر آن مبتنی است. شعارها و ادعاهایی چون «فرم از کارکرد تبعیت می‌کند»، «هر چه کمتر، بهتر»، « تزیین جنایت است» را معیار و ملاک نقد نظریه‌ای می‌داند. نقد منظومه‌ای گونه‌ای از نقد معرفی شده است که در آن ناقد هیچگاه خود را در حصار نظریه‌ای قاطع و صریح قرار نمی‌دهد و به این ترتیب، خرده‌گیران نمی‌توانند به کار او برچسب ساده‌انگار یا ناکارآمد و تاریخ مصرف‌دار بزنند. از نظر اتو، تعریف ویتروویوسی از سه وجه «راحتی و استحکام و سرور» دراین نوع نقد قرار می‌گیرد. او می‌افزاید که در سنت نقد ادبی و هنری، این گونه را نقد فرمالیستی (شکل‌گرایانه) نام نهاده‌اند.
نقد گونه‌ای روشی معرفی شده که بر اساس انواع ساختاری - کاربردی یا همان ‌گونه‌ها شکل گرفته است. او از سه وجه مشخص در تحلیل بناها بر طبق نقد گونه‌ای سخن می‌گوید: «سازه و کاربرد و صورت» و می‌نویسد: نقد گونه‌ای که به سازه توجه دارد  آثار را با توجه به مصالح و الگوهای فنی- که اثر را شکل داده است- ارزیابی می‌کند. در نقد کمی، از معیارهای عددی که دقت بسیار دارد، استفاده می‌شود و آن معیارها ملاک داوری قرار می‌گیرد. معیارها ممکن است حداقل‌های لازم، حد وسط‌ها، یا شرایط مرجح را نشان دهند. نقد تفسیری بسیار شخصی تلقی می‌شود و منتقدی که مطابق این روش پیش می‌رود، مدعی تعلق به هیچ نظریه یا دستگاه فکری یا معیار خاصی نیست و البته ارزیابی عینی و محاسبه‌ای هم به دست نمی‌دهد.
در عوض، منتقد اهل تفسیر می‌خواهد که نظرگاه دیگران را چنان تغییر دهد که مسائل را چون او ببینند. اتو نقد تفسیری را به سه دسته نقد جانبدارانه و نقد القایی و نقد ذوقی تقسیم کرده است. منتقد جانب‌دار در درجه نخست تحسین دیگران را برمی‌انگیزد، نه اینکه داوری کند. فی‌الواقع او پیش از این قضاوت خود را انجام داده است، لیکن اکنون می‌خواهد ما را متقاعد به قبول فتوای خود کند. در نقد ذوقی، منتقد به هنرمند تبدیل می‌شود و نقد به اثر هنری. 
در این نوع نقد، اثر معماری دیگر موضوع نقد نیست، بلکه محمل خلق اثر هنری است که به واسطه نقد معماری شکل گرفته است. 
- نقد توصیفی بیش از دیگر انواع نقد بر حقایق استوار است. این نقد درگیر قضاوت یا حتی تفسیر نیست، بلکه به ما کمک می‌کند تا آنچه را واقعا هست، ببینیم. سه گونه نقد زیرمجموعه نقد توصیفی قرار می‌گیرد: نقد تشریحی، نقد زندگی نامه‌ای، نقد زمینه‌ای.
نقد تشریحی از نظر بسیاری اصلا نقد نیست، چون کاری به خوب‌ها و بدها ندارد. در این نقد، اثر به سادگی توصیف می‌شود، اما در عین حال منتقد توجه ما را به وجوه خاصی از موضوع هدایت می‌کند و ما را وا می‌دارد که آن نکات را به دقت ببینیم تا به این ترتیب تجربه‌ای تازه و فهمی جدید فراهم ‌آید.
نقد زندگینامه‌ای، برای مخاطب زمینه‌ای را فراهم می‌کند که در آن نکات بیشتری از بنا را بفهمد، هدف از نقد زندگینامه‌ای این است که منطق پیشرفت هنرمند را بفهمیم تا بتوانیم نیت او را در هریک از کارهایش ببینیم. این تشخیص زمینه‌هایی را معلوم می‌کند که بدون داشتن آنها، داوری کور و تحمیلی خواهد بود.
 اتو در شرح نقد زمینه‌ای می‌نویسد: 
برای فهم کامل هر بنا، نوع دیگری از اطلاعات توصیفی وجود دارد که به‌ طور اخص، اخباری درباره مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی طرح آن را شامل می‌شود.
در چنین نقدی، پرسش‌هایی از این دست نقد را هدایت می‌کنند؛ چه فشارهایی بر طراحان و کارفرمایان وارد می‌شود؟ چه امکاناتی مهیا بوده است؟ کدام موانع برطرف نشده است؟