به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ محمد ابراهیم لاریجانی مدیرکل سابق بازاریابی و تبلیغات گردشگری گفت: بررسی تحولات گردشگری منطقه و کشورهای همسایه و نگاهی به وضعیت کشورمان سه موضوع حائز اهمیت را باید جدی گرفته شود اولین موضوع این است که تقریباً همه کشورهای همسایه و رقیب از یک ماه پیش کارهای بازاریابی و تبلیغات را البته با روشهای نرم و بی صدا و معطوف به هدف و بیشتر b۲b و G۲G و حتی G۲B و B۲G آغاز کردهاند. به نظر میرسد ایران هم کم کم باید شروع کند و در این ارتباط بخش بازاریابی و تبلیغات وزارت میراث فرهنگی و گردشگری بیش از هر زمان دیگری نقشی تاریخی بر عهده دارد. چراکه اساساً اقدامات بازاریابی در حین و پساکرونا سازوکار جدیدی را میطلبد که باید برای اولین بار طراحی شود.
وی افزود: موضوع بعدی در رصد اقدامات گردشگری کشورهای همسایه و بررسی گزارشهایی که عوامل رسمی و غیر رسمی در خارج از کشور اعلام میکنند، دو نکته قابل تأمل و البته نگران کننده را به دنبال دارد. نکته اول اینکه کشورهایی مثل ترکیه، امارات، مالزی اساساً با ما رقابت نمیکردند به عبارتی اگرچه این کشورها در بازارهای سنتی ایران مثل افغانستان آذربایجان پاکستان عمان و عراق، حضور داشتند ولی رقابت جدی و فرسایشی با ایران نداشتند و معمولاً با قیمتهای بالاتر از ایران هم در بازار بودند و سهم خود را میبردند. از طرفی بخش خصوصی گردشگری ایران هم کار خودش را میکرد و حتی در بازارهای هدف سنتی آنها؛ مثل اروپا، گوشهای از بازار خود را داشت. اما الان شاهدیم که کشورهای همسایه به طور جدی علاوه بر اینکه بازار سنتی خود را حفظ میکنند و برایش برنامه دارند در بازارهای سنتی ما هم وارد شدهاند و قیمتها را کاهش دادهاند و با کارگزاران و توراپراتورهای این کشورها جلسه میگذارند به عبارتی هم در سطح دولتی و هم در سطح بخش خصوصی کارزار تبلیغاتی خود را به راه انداختهاند. در واقع شواهد نشان میدهد کشورهای همسایه قصد رقابت دارند.
میخواهند دبی و تفلیس از چابهار و کیش ارزانتر شود لاریجانی گفت: این نگرانی و تهدید متصور است که کشورهای رقیب با چهار عنصر تنوع محصول، کاهش قیمت، تبلیغات پرحجم و ایجاد دسترسیهای مناسب حمل نقل هوایی؛ بازارهای سنتی ایران مثل عمان و عراق و افغانستان و پاکستان و بخشی از بازارهای اروپایی ما را هم در اختیار بگیرند. به عبارتی ترکیه امارات و حتی مالزی و برخی کشورها مثل گرجستان ارمنستان و باکو؛ که انگیزه زیادی برای جبران خسارت وارده ناشی از کرونا دارند؛ حالا نه تنها با تنوع محصول و کاهش قیمت، بازارهای قبلی خود را مثل اروپا و روسیه و چین و غیره حفظ خواهند کرد بلکه به بازارهای سنتی ما مثل باکو، مسقط افغانستان پاکستان و حتی به عراق هم نفوذ خواهند کرد. موضوع نگران کننده تر این است که به جز تبلیغات و صرف منابع مالی و عناصری که ذکر شد؛ اقدامات مدیریتی غیر مالی گستردهای را هم در پیش دارند که بسیار تأثیر گذار خواهد بود.
این کارشناس گردشگری گفت: نکته دوم در این بخش آن است که ترکیه، امارات و کشورهایی که ذکر شد روی گردشگر ایرانی حساب ویژه ای باز کردند چون شاید هر گردشگر ایرانی برایشان به لحاظ هزینه کرد سه برابر گردشگر اروپایی و گردشگر سایر کشورها آورده مستقیم مالی و هزینهای داشته باشد. کشوری مثل ترکیه یا امارات یا قطر و حتی آذربایجان و ارمنستان با تجربه خوبی که در ایجاد زنجیره تأمین دارند و با ایرلاینهای قوی و اتحاد بخش خصوصی که گاهاً روش خرید بلیط پرواز در ازای اقامت رایگان را هم پیش میگیرند؛ قطعاً قیمت را به جایی میرسانند که باکو، آنتالیا، دبی یا تفلیس ارزانتر از چابهار و کیش و شیراز شود. مگر گرانتر شدن دلار به کمک ما بیاید که آن هم تأثیرات ویرانگر خود را دارد. بیم آن میرود که در حین و پسا کرونا؛ کشورهای همسایه و رقیب نه تنها تورهای ورودی بلکه گردشگری داخلی ما را هم تصاحب کنند. بنابراین برنامه ریزان دولتی و فعالان بخش خصوصی باید بدانند که باز شدن مرزها و عادی شدن شرایط، شمشیر دولبهای است که ممکن است نه تنها منتج به جذب گردشگر ورودی نشود بلکه گردشگر داخلی هم با استفاده از خدمات کارگزاران خارجی؛ جذب تنوع محصول و قیمتهای مناسب سفرهای خارجی شوند.
راه حل های مادی کارگر نیست
وی افزود: برای برون رفت صنعت گردشگری از بحران کرونا، چه در تور ورودی چه خروجی و چه داخلی؛ صرفاً راه حل های مادی و مالی کارگر نیست مثل اینکه فقط به وام یا به یارانه سفر و یا کمک بلاعوض فکر کنیم بلکه به نظر میرسد باید به راهکارهای غیر مالی روی آوریم. راه حلهایی از جنس اصول و مفاهیم بنیادین دانش گردشگری و بهره گیری از دانش و اصول صنعت و تجارت. مفاهیمی همانند تنوع محصول، توزیع سفر؛ محصولات مکمل، تورهای ترکیبی تلفیقی؛ گردشگری کم شتاب. گردشگری تجربه گرا و محصولات متمایز، بزرگ کردن بازار توجه به توسعه عرضه همزمان تحریک تقاضا که از مفاهیم و مبانی علوم گردشگریست. هرچند بکارگیری این مبانی نیاز به افرادی دارد که این مفاهیم را فقط در کتاب و دانشگاه نخوانده باشند بلکه در عمل و بازار نحوه پیاده سازی آن را دیده و لمس کرده باشند. یا مفاهیمی که در صنعت و تجارت و مدیریت استراتژیک وجود دارد همانند یکپارچگی افقی و عمودی، توسعه رو به بالا یا پایین، حتی ادغامها و ائتلافهای استراتژیک و کنسرسیومها (که بیش از هر زمانی نیاز به این استراتژی اکنون احساس میگردد) و یا دانش و مهارت کوبرندینگ؛ بازاریابی چریکی؛ شبکه ای، یا طراحی کانالهای توزیع یا استراتژی رهبری بازار (تمایز قیمت) و یا ارزیابی ماتریس سهم بازار و تعیین جایگاه فعلی ما و یا بهرهگیری از ظرفیتهای مالی و اقتصادی سایر بخشها و حوزههای سفر، حمل نقل، بیمه، بانک و حتی ظرفیتهای شهری و پزشکی و اوقات فراغت. و دهها مفهوم و اصولی که اتفاقاً ما در گردشگری با آن ناآشنا هستیم ولی در صنعت و تجارت بخوبی از این استراتژیها، مفاهیم و اصول علمی استفاده میشود.
وی معتقد است: وقت آن رسیده که معاونت گردشگری راه حل نشان دهد و گفتمان بین دولت و بخش خصوصی را عوض کند و از ارائه راه حلهای پیش پا افتاده مالی که جز مقروض تر شدن صنعت؛ نتیجه دیگری ندارد بیرون بیاید و گردشگری را به سمت ادبیات و گفتمان مدیریت صنعتی گردشگری هدایت کند و مفاهیم و اصول علمی گردشگری و صنعت و تجارت و مفاهیم مدیریت استراتژیک را در برنامهریزیهای گردشگری استقرار دهد. اگر از این برهه جا بمانیم و نتوانیم عالم بعد از کرونا و ارتقای مورد نیاز سطح مدیریت و تنظیمات لازم پساکرونایی را درک کنیم تهدیداتی که متوجه ماست به وقوع خواهد پیوست و یک عقب ماندگی چند ساله را در از دست دادن بازارهای ورودی و داخلی بر صنعت گردشگری تحمیل خواهد کرد که تا سالها کسی توان رفع و حل آن را نخواهد داشت. امیدوارم که ریشه این عقب ماندگی از این دوره مدیریتی به ارمغان نماند.