فرهنگ امروز/ پردیس سیاسی: پشت درهای بسته، جایی که من و شما پایمان به آنجا نمیرسد، چه حرفهایی زده میشود؟ مهمترین تصمیمات سیاسی تاریخ در چه بستری گرفته شدهاند؟ افراد سیاسی در خلوت خود چه شخصیتی دارند؟ یا اصلا چه طور شد که این طور شد؟ وقتی یک سیاستمدار دست به قلم میشود تا خاطرات خود را بنویسد، میتواند به بخشی از این پرسشها پاسخ دهد و همین کافی است که خاطرات سیاسی را به یک قالب پر مخاطب تبدیل کند. لیست بلندبالایی میتوان تهیه کرد که چرا خاطرهنویسی سیاسیون میتواند یک موضوع جذاب برای مخاطبان باشد. موضوعی که حالا بازار کتاب ایران را هم تحت تاثیر قرار داده است. کتاب خاطرات سیاسی «جان بولتون» یکی از ضد ایرانی ترین چهرههای سیاست خارجی آمریکا از کاخ سفید است که در مدت کوتاهی توسط ناشران مختلفی چون نگاه، امیرکبیر، ثالث، نگاه معاصر، اندیشه احسان، جاودان و ... روانه بازار نشر شده و مخاطبان فارسیزبان اقبال خوبی به آن نشان دادهاند. جدا از این که انتشار ترجمههای همزمان از یک اثر میتواند چه مزیتها و معایبی داشته باشد که پیشتر هم در ایبنا به آن پرداختهایم، بد نیست در کنار محتوای این کتاب، کمی به ژانر خاطره نویسی سیاسی بپردازیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا با وجود این که استقبال از این گونه کتابها زیاد است، در داخل سیاستمداران کمی به سراغ انتشار خاطراتشان میروند؟ کتابی مانند خاطرات سیاسی جان بولتون چه ویژگیهایی دارد که خوانندگان ایرانی به دنبال آن هستند؟
سوژه جذاب بولتون
محمد معماریان از مترجمانی است که کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» خاطرات سیاسی جان بولتون را به همت «انتشارات امیر کبیر» روانه بازار کرده است، او در مورد ترجمههای همزمان کتاب بولتون و دلایل استقبال از آن به ایبنا میگوید: از ابتدا و با توجه به موضوع کتاب هم انتظار این میرفت که ترجمههای زیادی از این اثر وارد بازار شود. کتاب در آن سوی دنیا هم پرفروش بوده و برای ما هم سوژه جذابی است و سابقه هم نشان داده، که این گونه از کتابها با استقبال مواجه میشوند. در کل هم من نسبت به این که از یک اثر ترجمههای همزمان بیرون بیاید انتقادی ندارم چرا که این کار در مجموع بازار را گسترش میدهد و به نفع بقیه هم هست. شاید تصور اولیه این طور باشد که این امر باعث میشود سهم هر ناشر به عبارتی از آن کیک اصلی کمتر باشد، اما در عمل این طور نیست و این رقابت به نفع همه تمام شده و باعث بازار سازی هم میشود. ما البته در این کار دقت را فدای سرعت نکردیم و کار را به صورت تیمی پیش بردیم تا به محتوا آسیبی نخورد.
پشت پرده سیاست
از معماریان پرسیدیم که چرا خاطرات سیاسی برای مخاطبان ایرانی این اندازه جذاب است. او به ریشه تاریخی این موضوع اشاره کرده و پاسخ میدهد: پشت پرده سیاست برای ایرانیان همیشه جذاب بوده است، ایرانیان در مورد سیاست زیاد صحبت میکنند و به عبارتی حتی در دیالوگهای روزانه دنبال پاسخ به این پرسش هستند که چه میشود که چنین اتفاقی میافتد؟ فرض کنید امروز در حوزه سیاست تصمیمی گرفته میشود که زندگی بسیاری را تحت تاثیر قرار میدهد وقتی در آینده فردی که در حوزه سیاست فعال بوده، به بخشی از این پرسش که چرا و چگونه این تصمیم گرفته شده است، پاسخ میدهد، مخاطب به دنبال این پاسخ میرود و پیگیرش میشود. ما در کشورمان بر خلاف سابقه تاریخیمان که نوشتن از سیاست رایج بوده است، در دهههای اخیری کمتر اثر قابل توجهی در این ژانر داریم. نکته جالب این است که یکی از فخیمترین متون نثر فارسی که شاید بنیاد ادبیات امروزمان باشد، تاریخ بیهقی است که خودش به نوعی روایت از تاریخ سیاسی است. پس سابقه تاریخی ما از این نظر سابقه پر و پیمانی است ولی در سیاست مدرن نزدیک به ما نمونه چندانی نداشته است. به این ترتیب این عطش هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ سابقه تاریخی برای مردم وجود دارد، و چون نمونه داخلی چندانی ندارد، نمونههای خارجی برایشان جذاب میشود.
او در مورد دلایل کم اقبالی سیاستمداران ایرانی به نوشتن خاطرات هم اینطور توضیح میدهد: به نظر من در این زمینه یک نوع محافظهکاری وجود دارد. هر چند در این سالها خاطراتی منتشر شده که جذاب و حتی جنجالی باشند اما نگاه کلی به انتشار این کتابها وجود ندارد.
معماریان در مورد ویژگیهای کتاب خاطرات بولتون نیز به ایبنا میگوید: «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» خوشخوان است و کسی که حتی در حد کم علاقهمند به سیاست و سیاست آمریکا باشد از خواندن کتاب لذت می برد. متن، متن خشکی نیست و ظرایف دارد. کتاب با تعمد داستانهایی تعریف میکند که در ارتباط با هم هستند و انگار با نخ تسبیح به هم متصل شدهاند. تمام این موارد در کنار طنزی که در کار وجود دارد آن را خواندنی میکند. رگههای طنز از جمله ویژگیهای این کتاب است که هر چه جلوتر میرود، بیشتر میشود. در ابتدا بولتون با ترامپ خشن نیست اما هرچه پیشتر میآید نسبت به ترامپ خشنتر، تندتر و بی پرواتر میشود.
اتاقی برای تصمیمات ضد ایرانی ترامپ
محمد خجسته نیز از نخستین مترجمانی است که کتاب خاطرات بولتون را با عنوان «آنچه در اتاق اتفاق افتاد» توسط انتشارات نگاه روانه بازار نشر کرد. او در مورد دلایل استقبال از این کتاب به شخصیت بولتون اشاره میکند و به ایبنا میگوید: این کتاب علاوه بر ایران هیاهوی بینالمللی زیادی داشته است و در خود آمریکا هم توجهات زیادی به آن شد، اما به نظرمن اگر فردی که کتاب را نوشته به جز جان بولتون بود، مسلما استقبال در داخل کشور به این اندازه پررنگ نبود. ضد ایرانی بودن بولتون و روحیه جنگ طلبی او برای همه ایرانیان شناخته شده بود و اتاقی هم که عنوان کتاب از آن گرفته شده است، اتاق تصمیمهایی است که در آن بسیار در مورد ایران صحبت شده است. اتاقی که هیاهوهای ترامپ را ایجاد کرده و بخش زیادی از کتاب هم به ایران میپردازد و مسلما همین آن را برای خوانندگان ایرانی جذاب میکند. خوانندگان این کتاب باید توجه کنند که خاطرات بولتون در این کتاب خاطرات شخصی او نیست، بلکه تماما خاطرات سیاسی است که همانطور که اشاره کردم بیشتر آنها هم درمورد ایران است و من احتمال میدهم که کتاب از لحاظ فروش حتی رکورد هم بزند.
مترجم کتاب خاطرات بولتون که ترجمه کتاب خاطرات برادرزاده ترامپ را هم در کارنامه خود دارد با انتقاد از ترجمههای فست فودی به ایبنا میگوید: به نظر من وقتی از یک کتاب به این سرعت ترجمههای مختلف بیرون میآید 90 درصد آنها ترجمههای خوبی نیستند و مسلما بسیاری از آنها بدون دقت انجام شدهاند و هر چند ما برای ترجمه این اثر در انتشارات نگاه در ازای ترجمه به مترجم پول پرداخت کردهایم اما در بسیاری از موارد درباره کتابهایی مانند کتاب «میشل اوباما» که ترجمه بسیاری از آن بیرون میآید، این ترجمهها توسط افراد مبتدی و یا حتی با استفاده از نرمافزارهای اینترنتی انجام میشود که مسلما به کیفیت ضربه میزند.
خجسته علاقه ایرانیان به خاطرات سیاسی را امری تاریخی میداند و به ایبنا میگوید: من در تجربه این سالهای فعالیتم دیدهام که از کتابهای خاطرات در ایران استقبال زیادی میشود. کتابهایی که از خاطرات سیاسی و یا حتی سفرنامههای دوران قاجار و پهلوی منتشر شدهاند همچنان پر فروش هستند. در مورد کشورهای دیگر هم به همین شکل. مثلا ما مدتهاست که به خاطر تحریمهای آمریکا تحت فشاریم و مسلما برای خوانندگان فارسی این موضوع جالب است که آمریکا برای اعمال این تحریمها چه روندی را طی کرده است.
خاطرات دفاع مقدس؛ یک فرصت تازه
خجسته در مورد علت کم بودن نمونههای داخلی خاطرات سیاسی در دهههای اخیر به ایبنا میگوید: به نظر من در مورد استقبال از خاطرات سیاسی هم شخصی که کتاب را مینویسد و هم نوع روایت و هم ناشر موثر است. برای مثال از خاطرات آقای رفیق دوست در داخل چندان استقبالی نشد اما از طرف دیگر مجموعه تاریخ شفاهی که حسین دهباشی منتشر کرد، به اندازهای مورد استقبال قرار گرفت که عملا نایاباب شد. به نظر من خاطره نویسی در حال حاضر بیشتر در حوزه کتابهای دفاع مقدس و خاطرات مربوط به جنگ تحمیلی به خوبی فعال شده و اتفاقا استقبال مخاطبان هم بسیار خوب بوده است.
خاطره نویسی شخصی و سیاسی
اگر نگاهی به کتابهای خاطره نویسی تاریخ معاصر ایران بیاندازیم، عناوینی چون «خاطرات و خطرات» از مهدیقلیخان هدایت (مخبرالسلطنه)، «خاطرات اعتمادالسلطنه»، «شرح زندگانی من» از عبدالله مستوفی، خاطرات سیدجمالالدین اسدآبادی، خاطرات حبیب یغمایی، خاطرات قاسم غنی، خاطرات بزرگ علوی، خاطرات اسدالله علم، «روزها در راه» از شاهرخ مسکوب و «حدیث نفس» از حسن کامشاد و «خاطرات سیاسی خلیل مکلی» را میتوانیم نمونههای موفقی از خاطرهنویسی در تاریخ و ادبیات معاصر به حساب بیاوریم، البته بسیاری از این آثار(مانند آثار شاهرخ مسکوب) بیش از هرچیز شرح احوالات شخصی هستند و ارزش ادبی آنها بر بعد تاریخی، سیاسی و اجتماعیشان غالب میشود. اگر به سالهای بعد از انقلاب نگاه کنیم، خاطرات «علی اکبر هاشمی رفسنجانی» شاید یکی از کاملترین نمونههای خاطره نویسی سیاسی کشور باشد که شامل یادداشتهای روزانه و حتی اتفاقات خانوادگی ایشان از مهمترین مقام سیاسی یعنی ریاست جمهوری میشود.
«امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» را نیز میتوان یکی دیگر از نمونههای خاطره نویسی سیاسی پس از انقلاب اسلامی دانست که موضوع پر التهاب مذاکرات هستهای را دستمایه خود قرار داده است، دکتر حسن روحانی این کتاب را از زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی ایران روایت و در آن خاطرات خود از مسائل و حوادث به وجود آمده در ۶۷۸ روز مسئولیت (۱۳۸۲/۷/۱۴ تا ۱۳۸۴/۵/۲۴) حول موضوع انرژی هستهای ایران و چالشهای به وجود آمده توسط کشورهای غربی به خصوص آمریکا و سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا بیان میکند. با وجود این نمونهها اما به نظر میرسد خاطره نویسی سیاسی از جمله قالبهایی است که اشتیاق به آن زیاد اما آثار قابل توجه در آن کم است. بی شک خود سانسوری، محافظهکاری و برخوردهای سلیقهای نقش قابل ملاحظهای در این موضوع دارد و تمام این عوامل دست به دست هم میدهد که ایرانیان خاطرات سیاسی خود را کمتر بخوانند.
ایبنا