فرهنگ امروز/ پرویز براتی
در زمانهای به سر میبریم که کلیدواژه «ویروس» شوون مختلف جامعه را بیش از پیش استعارهپذیر کرده است. از همان روزهای گسترش کرونا، همه ما گویی در یک بیمارستان بزرگ به سر میبریم. با شکلی از زیست سیاست به تعبیر فوکو مواجه هستیم که با خود مفهوم حیات سروکار دارد نه بهبود حیات. در چنین بیمارستان بزرگی که به وسعت جامعه است، ویروسها کارکردهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیدا میکنند.
پرویز تناولی، مجسمهساز شهیر این روزها با عاریت گرفتن مفهوم شایع ویروس، نمایشگاهی در گالری دستان تهران روی دیوار برده که از جهاتی بسیار، متفاوت از نمایشگاههای مرسوم این روزهاست. عنوانی که او برای این نمایشگاه برگزیده، برانگیزاننده است:«ویروس مجموعهداری»! نوع ویروسی که به جان تناولی افتاده بود-آن طور که در بیانیه نمایشگاه میگوید- با ویروسی که به جان دولتمردان و توانگران میافتد، متفاوت است. او خودش تفاوت این ویروس را توضیح میدهد:«برخی مجموعهداران اصرار به داشتن همه چیز دارند و برخی تنها آثار شناخته شده را طالبند و عدهای هم به دنبال عدد و رقمند. اما ویروس من از نوع جمعآوری ناشناختهها و کمیافتها بود. ویروس مجموعهداری که از کودکی به جان من افتاد با گذشت زمان و در نوجوانی به ویروسی دایمی تبدیل شد. اگرچه قسمت اعظم هّم من صرف صنایع گذشته ایران میشد اما از هنر معاصر نیز غافل نبودم.» با این توضیحات درمییابیم که تناولی در این نمایشگاه در قامت یک مجموعهدار ظاهر شده و شماری مجسمه، نقاشی و عکس از مجموعهای که طی حدود 60 سال جمعآوری کرده به تماشا گذاشته. همزمان با این نمایشگاه کتاب ویروس مجموعهداری او هم از سوی نشر نظر منتشر شده که خواننده را با زوایای تازهای از هنر مدرن ایران آشنا میکند.
در روزی خلوت به دیدن نمایشگاه میرویم. در بدو ورود با آثاری از حسین زندهرودی روبهرو میشویم که تا به حال کمتر دیده شدهاند. «سه نقطه سفید» اثری دایرهای شکل به قطر 123 سانتیمتر با تکنیک رنگ روغن بر بوم است که مربوط به سال 1347 است. چند طرح گواش بر کاغذ برای گنبد مسجد دانشگاه تهران(1344) از دیگر آثار قابل توجه زندهرودی در این نمایشگاه است. در بین آثار زندهرودی باید به دو نقاشی فیگوراتیو نادر هم اشاره کرد که قطعا پیدا کردن آنها در اغلب مجموعههای زندهرودی غیرممکن است: یک نقاشی 90 در 70 سانتیمتری با عنوان «چند صورت» که به شیوه رنگ روغن و مرکب بر کاغذ اجرا شده و تاریخ 1339 پای آن به چشم میخورد. یک نقاشی بدون عنوان دیگر هم مشابه با آن هست که سال اجرای آن 1339 است؛ تکنیک این نقاشی نیز رنگ روغن بر کاغذ و ابعادش 90 در 70 سانتیمتر است. 3 بشقاب سفالی به قطر 26 سانتیمتر هر 3 مربوط به سال 1340 از دیگر آثار قابل توجه زندهرودی در این نمایشگاه است. زندهرودی با اینکه از سال 1340 مقیم پاریس شد اما رفت و آمد خود را به ایران قطع نکرد و تا زمانی که به ایران رفت و آمد داشت به دو آتلیه کبود و آتلیه زال زر متعلق به تناولی رفت و آمد داشت و در آنجا به کار مشغول بود. تناولی و زندهرودی نامهنگاریهای بسیاری هم با هم کردند. در یکی از نامههایی که زندهرودی در زمستان 1341 برای تناولی نوشته، میخوانیم:«خیلی ناراحتم از اینکه نمیدونم کی تو را خواهم دید. چون دیدن تو یک هوس نیست یک احتیاج روحی به نظر میرسد. پرویز جان فقط فقط به تو فکر میکنم. باور کن اکنون همه اشخاصی که من در ایران میشناختم، برایم مردهاند. چند شب پیش جاتو خالی کردم... در اتاقم خوابیدم، موقع خواب همش خواب رامبراند را میدیدم...».
یکی دیگر از هنرمندانی که آثارش در این مجموعه به چشم میخورد، اردشیر محصص است. چند مرکب روی کاغذ از او مربوط به سال 1351 در این نمایشگاه عرضه شده که ابعاد آنها 20 در 31 سانتیمتر است. محصص این آثار را پس از بازدیدش از نمایشگاه سرامیکهای تناولی در انستیتو گوته کشید. «شبی که اردشیر به دیدن این نمایشگاه آمد مثل همیشه قلم و دفتر طراحیاش همراهش بود و از بیشتر کارهای نمایشگاه طرح برداشت اما نه به عین بلکه به سبک و سیاق کارهای خودش.» (ص 30 کتاب «ویروس مجموعهداری»). همچنین یک نقاشی مداد روی کاغذ با عنوان «موش» (1352) در ابعاد 23 در 30 سانتیمتر از محصص در این نمایشگاه به چشم میخورد.
اما در نمایشگاه «ویروس مجموعهداری» دو اثر نادر از زندهیاد صادق تبریزی به نمایش گذاشته شده است؛ یک کوزه با ارتفاع 17 سانتیمتر که با تکنیک لعاب مات بر سفال اجرا شده و تاریخ آن 1348 است و یک نقاشی بدون عنوان با تکنیک رنگ روغن بر پوست آهو به ابعاد 38 در 24 سانتیمتر مربوط به سال 1339. تناولی با تبریزی قبل از تاسیس هنرکده هنرهای تزیینی و در سال 1336 یا 1337 زمانی که در کارگاه سرامیکسازی اداره هنرهای زیبا کار میکرد، آشنا شد.
از دیگر آثار قابل توجه و دیدنی این نمایشگاه باید به آثاری از بهمن محصص، مارکو گریگوریان، سهراب سپهری و منیژه بهمنیه اشاره کرد.
دو نقاشی هر دو با عنوان «عقاب» از بهمن محصص متعلق به سال 1350 که یکی با تکنیک لیتوگرافی بر کاغذ و دیگری با تکنیک اچینگ اجرا شده و ابعاد آنها 48 در 70 و 26 در 31 سانتیمتر است، چشمنوازی میکند.
یک پرتره نادر از مارکو گریگوریان با عنوان «نیمتنه منیژه»(1339) در این نمایشگاه به چشم میخورد که با تکنیک رنگ روغن بر بوم در ابعاد 61 در 73 سانتیمتر اجرا شده. این پرترهای است که گریگوریان از منیژه بهمنیه، همسر تناولی کشیده است. تناولی اولین بار مارکو را سال 1334 در گالری تازه تاسیس «استتیک» ملاقات میکند. گریگوریان آن زمان تازه از ایتالیا به ایران برگشته و در آپارتمانی در طبقه فوقانی ساختمانی در جنوب شرقی میدان فردوسی زندگی میکرد. یکی از اتاقهای آپارتمان را همسرش آرایشگاه زنانه کرده بود و سالن بزرگتر را مارکو به یک گالری هنری با نام گالری استتیک اختصاص داده بود که از اولین گالریهای تهران به سبک گالریهای اروپایی بود.(ص 16 کتاب «ویروس مجموعهداری») .
منیژه بهمنیه آن زمان جزو شاگردان مارکو بود و نزد او طراحی و نقاشی میآموخت و آشنایی تناولی با بهمنیه همان زمان و در آتلیه مارکو صورت گرفت. بین مارکو و تناولی نیز نامهنگاریهای بسیاری صورت میگرفت. مارکو زمانی که در امریکا اقامت داشت از تناولی خواست برای فروش مجموعه تابلوهای قهوهخانهای او تلاش کند و تناولی هم از طریق دفتر مخصوص که آن روزها مسوول خرید و جمعآوری آثار گذشته و معاصر هنرمندان ایران بود، پیگیر فروش آثار مارکو شد. از آن پس دفتر مخصوص مستقیما با مارکو وارد مذاکره شد و آثار او را خریداری کرد. مارکو با درآمد خوبی که از طریق فروش تابلوهای قهوهخانهایاش به دست آورد، کار مجموعهداری را گسترش داد. تناولی بعد از انقلاب مراودهاش را با مارکو ادامه داد و در آن سالها هر بار که به امریکا میرفت چند روزی را با او میگذراند. آخرین بار مارکو را سال 1383 در ایروان ارمنستان ملاقات کرد. مارکو نیمتنهای هم از تناولی کشیده که این نیمتنه نیز در نمایشگاه ویروس مجموعهداری روی دیوار میدرخشد. این نقاشی با تکنیک رنگ روغن روی مقوا و به ابعاد 69 در 98 سانتیمتر اجرا شده و متعلق به سال 1352 است. این البته تنها پرتره تناولی در این نمایشگاه نیست. رنزو لوپو هم در سال 1336 دو پرتره از تناولی کشیده که هر دو با تکنیک مرکب بر کاغذ است و ابعاد آنها 51 در 37 سانتیمتر است. همچنین ساوینا مورا سال 1338 دو پرتره به ابعاد 28 در 22 سانتیمتر با تکنیک مرکب بر کاغذ از این هنرمند طراحی کرده که این آثار هم در این نمایشگاه به چشم میخورد. خانم مورا این دو اثر را زمانی که او و تناولی در آکادمی هنرهای زیبای بررا در میلان، شاگرد مارینو مارینی بودند از چهره تناولی کشید. مورا بعدها از مجسمهسازان بنام ایتالیا شد. از منیژه بهمنیه هم دو تابلو در این نمایشگاه ارایه شده است: دو منظره هر دو متعلق به سال 1341؛ هر دو با تکنیک رنگ روغن بر کاغذ به ابعاد 20 در 33 و 32 در 41 سانتیمتر.
اما از دیگر آثار دیدنی نمایشگاه ویروس مجموعهداری باید به چند اثر از سهراب سپهری اشاره کرد. تناولی اول بار، سپهری را زمانی که در کلاسهای اداره هنرهای زیبا در سالهای 1332 و 1333 تحصیل میکرد، دید. این کلاسها زیر نظر جلیل ضیاپور تشکیل میشد. این دیدارها پس از آن در آتلیه شخصی ضیاپور ادامه پیدا کرد. این آتلیه در راهروی ورودی خانهای قدیمی در کوچه نوبهار، خیابان نادری قرار داشت. آن دو بعدها با تشکیل «گروه پنج» و «کلوب رشت» همدیگر را بیشتر ملاقات کردند. در این نمایشگاه یک منظره متعلق به سال 1339 از سهراب به چشم میخورد که هدیهای از سهراب بود به تناولی. این تابلو با تکنیک مرکب بر کاغذ برنج اجرا شده و ابعاد آن 36 در 44 سانتیمتر است. سهراب این تابلو را در توکیو کشید و در بازگشت به تهران به همراه آثاری دیگر در بانک صادرات به نمایش گذاشت. به گفته تناولی آن زمان منیژه بهمنیه علاوه بر شاگردی سهراب در هنرکده هنرهای تزیینی از شیفتگان اشعار و گفتارهای او هم بود و دوستی با سهراب را تا آخر با او حفظ کرد. غیر از این منظره یک تابلوی بدون عنوان نیز از سپهری چشمنوازی میکند که آن هم مربوط به سال 1339 است. این تابلو با تکنیک مرکب و گواش بر مقوا اجرا شده و ابعاد آن 44 در 60 سانتیمتر است.
دو زن(1345) نقاشیای از پرویز کلانتری است که در ابعاد 50 در 38 سانتیمتر و با تکنیک مرکب و گواش بر کاغذ اجرا شده. دو عکس از مجموعه جادهها از عباس کیارستمی هر دو متعلق به 1382 از دیگر آثار قابل توجه این نمایشگاه است. اثری بدون عنوان از رویین پاکباز مربوط به سال 1346 در ابعاد 50 در 50 سانتیمتر از دیگر آثار این نمایشگاه است.
اما هنوز به نیمه نمایشگاه نرسیدهایم! آثار دیگر این نمایشگاه از این قرار است: یک مجسمه بدون عنوان از مونا پاد با تکنیک چرم و شیشه به ابعاد 40 در 67 در 45 سانتیمتر متعلق به سال 1398 در یکی از اتاقها به چشم میخورد. مونا پاد از اعضای گروه مجسمهسازی «معکوس» و دستیار تناولی است. اثری از سری اللههای سیدمحمد احصایی(1354) با تکنیک آکریلیک بر مقوا به ابعاد 98 در 69 سانتیمتر؛ مجسمه «بُز» توکل اسماعیلی(مش اسماعیل) با تکنیک آهن و فولاد به ابعاد 16 در 41 در 37 سانتیمتر مربوط به سال 1351، مجسمه پرنده مهدی سحابی با تکنیک چوب، آهن و رنگ روغن به ابعاد 67 در 30 در 42 سانتیمتر مربوط به سال 1389، دو نقاشی رضا اشجری(سهیل) با تکنیک آکریلیک روی مقوا و ترکیب مواد روی بوم(1393 و 1398)، اثری بدون عنوان از کارل شلامینگر با تکنیک آکریلیک بر بوم به ابعاد 58 در 88 سانتیمتر متعلق به سال 1347، مرد و درخت(1346) اثر منوچهر صفرزاده(مش صفر) با تکنیک رنگ روغن بر بوم، یک مجسمه بدون عنوان از بیژن نعمتیشریف مربوط به سال 1390، اثری از طرلان رفیعی با عنوان «پرویز» متعلق به سال 1394 که با تکنیک میکس مدیا و در ابعاد 60 در 60 سانتیمتر اجرا شده است.
نمایشگاه بدون اثری از خود تناولی قطعا یک چیزی کم دارد. اما این اثر نه یک مجسمه هیچ که یک تابلوی میکس مدیا به ابعاد 105 در 105 در 20 سانتیمتر مربوط به سال 1346 با عنوان «پرنده و قفس» است. نمادی از هنرمند و زمانهاش!
در این نمایشگاه گالری دستان، دست به ابتکاری جالب زده و برای برجسته کردن سلیقه شخصی پرویز تناولی در جایگاه یک هنرمند، نمایی از خانه شخصی او را در شمال تهران که قرار بود به موزه تبدیل شود، بازسازی کرده است. آثار مجموعه او در این فضای بازسازی شده، قرار گرفتهاند.
میتوان با وسعت بخشیدن به ایده تناولی در ویروس نامیدن مجموعهداری، هنر را به مثابه یک ویروس قلمداد کرد. هنر برای گسترش خود همچون یک ویروس عمل و افراد زیادی را مبتلا میکند. خارج از مرز روز و خطکشیهای رایج میرود. آدمی را میبرد به ظلمات و اعماق ناخودآگاه. از این نظر کاری که پرویز تناولی میکند، پرتو افکنی است بر ناشناختهها؛ چه در مجسمههایش، چه کلاسهایش، چه کتابهایش و چه مجموعههایش.
و سخن آخر اینکه علاقهمندان برای بازدید از ویروسی که به جان تناولی افتاد تا چهارم مهر فرصت دارند و با رعایت پروتکلهای بهداشتی میتوانند به گالری دستان +٢ به نشانی خیابان فرشته، خیابان بیدار، پلاک ۸، طبقه دوم مراجعه کنند.
روزنامه اعتماد