به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ همزمان با دهه اول ماه محرم انتشارات علمی و فرهنگی چاپ نخست از کتاب «روضه الشهدا» اثر حسین واعظ کاشفی را با تصحیح حسن ذوالفقاری در 805 صفحه با قیمت 120 هزار تومان روانه بازار کتاب کرد. این کتاب در 10 باب نوشته شده و از زبان مصحح آن درباره پیوند میان این اثر با تعزیه، روضه خوانی و سنت مقتل نویسی قبل و بعد از این کتاب و نیز کیفیت ترجمههای موجود از این کتاب صحبت شده است. به مناسبت انتشار اخیر این اثر و برای کسب اطلاعات بیشتر درباره محتوای آن با حسن ذوالفقاری عضو گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس تهران و مصحح این کتاب گفتوگویی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
روضهالشهدا از جمله آثاری بوده که در بین مردم چنان شهرتی یافته که تقریبا نسخهای از آن را میتوان در کتابخانههای جهان اسلام یافت کرد. این اثر با توجه به این که در آثار فرهنگ عامه طبقهبندی میشود چه شاخصهای دارد؟
این کتاب طی پنج قرن از چند جهت مورد توجه عامه بوده است: اول اینکه مرثیه خوانان به جای مقاتل عربی آن را در مجالس عزاداری از رو میخواندند. به همین دلیل بعدها به چنین مجالسی بهطور عام «روضهخوانی» گفته شد. روضهخوانی از سنتهای عامه است که تاکنون مجالس آن با آداب و سنن خاص پایدار مانده است. دوم آنکه این کتاب جزو کتابهای مکتبخانه در دورههای صفویه و قاجار بوده است و طبق وقفنامه مدرسه شفیعیه اصفهان در ماه رمضان همه ساله در آن مدرسه خوانده میشد. سوم اینکه در نقاشیهای قهوهخانهای، تعداد زیادی از روایات در یک اثر دیده میشود؛ نقاشیهای قهوهخانهای با موضوع عاشورا اغلب بر اساس روضهالشهداست؛ ازجمله تعدادی از نقاشیهای «حسن اسماعیلزاده» یکی از مشهورترین نقاشان مکتب قهوهخانه، با متن کتاب روضهالشهدا تطبیق دارند. چهارم اینکه متن بسیاری از تعزیهنامهها براساس این کتاب نوشته شده و مستند آنها این کتاب است. پنجم اینکه درونمایه بسیاری از نوحهها برگرفته از روضهالشهداست.
کتاب دارای منتقدان جدی هم بوده علاوه بر اینکه از سوی جامعه مذهبی مورد توجه قرار گرفته عمدهترین نقدها به این کتاب چه بوده است؟
این کتاب همچنان که تاثیر شگرفی میان توده مردم گذاشته، انتقاد خواص و برخی دینپژوهان بهخصوص طی سده اخیر را نیز به همراه داشته است. عمدهترین انتقادات به این کتاب آن است که برخی روایات آن مجعول است و سند ندارد. در ماجراها اغراق شده و نویسنده اهل سنت است. برخی از دینپژوهان نقدهایی تحریفات عاشورا و برخی کتب از جمله روضهالشهدا نوشتهاند. مثلا میرزا حسین نوری (1254-1320) کتاب لؤلؤ و مرجان را در آداب منبر به درخواست یکی از علمای هند در شکایت از روضهخوانان آنجا نوشت. میرزا عبدالله افندی در ریاضالعلما و حیاضالفضلا، نیز به بخشی از تحریفهای عاشورا اشاره دارد. سید محمد امین اکثر روایات این کتاب را برگرفته از کتب غیرمشهور و غیرقابل اعتماد و بدون پشتوانه تاریخی میدانند. استاد مرتضی مطهری به تاثیر از کتاب تاریخ عاشورا و کتاب لولو مرجان نوری در سال 1348، چهار سخنرانی در تحریفات عاشورا در حسینیه ارشاد ایراد کرد که نشان میدهد که بعدها با افزودهایی در کتاب حماسه حسینی در مجموعه آثار وی چاپ شد.
استاد مطهری کتاب روضهالشهدا را پر از دروغ و تحریف و نشر این کتاب را مانع مراجعه به منابع اصلی و مطالعه تاریخ واقعی امام حسین (ع)دانسته است. وی با لحنی احساسی و بدون درنظر گرفتن ملاحظات تاریخی عصر مولف و بی توجه به جنبههای ادبی کتاب، با نگاهی صرفا تاریخی مینویسد: «ملاحسین کاشفی مردی است که واعظ هم هست، اتفاقاً این بیانصاف مرد باسوادی هم بوده است، کتابهایی هم دارد، صاحب انوار سهیلی[است]که خیلی عبارت پردازی کرده و میگویند کلیله و دمنه را خراب کرده است. به هرحال مرد باسوادی بوده است. تاریخش را که انسان میخواند، معلوم نیست که او شیعه بوده یا سنی، و مثل اینکه اساساً یک مرد بوقلمون صفتی هم بوده است، در میان شیعهها خودش را یک شیعه صد در صد متصلبی نشان میداده و در میان سنیها خودش را حنفی نشان میداده است. اصلاً اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مرکز تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشیع. اینجا که در میان سبزواریها بود، یک شیعه صد در صد شیعه بود. بعد می-رفت هرات. (میگویند شوهر خواهر عبدالرحمن جامی یا باجناق او بود) آنجا که می¬رفت، به روش اهل تسنن بود. من نمیدانم این بیانصاف چه کرده است! من وقتی این کتاب را خواندم، دیدم حتی اسمها جعلی است، یعنی در میان اصحاب امام حسین اسمهایی را میآورد که اصلاً چنین آدمهایی وجود نداشتهاند، در میان دشمنها اسمهایی میبرد که همه جعلی است، داستانها را به شکل افسانه درآورده است. از وقتی که این کتاب در دست و بالها افتاد، دیگر کسی تاریخ واقعی امام حسین را مطالعه نکرد و شد افسانهسازی روضهالشهدا خواندن. ما شدیم روضهخوان؛ یعنی روضهالشهدا خوان؛ یعنی افسانهها را نقل کردن و به تاریخ امام حسین توجه نکردن.»
اشکال عمده آن است که این منتقدان گمان میبرند کتاب تاریخ صرف است؛ درحالیکه این کتاب یک اثر ادبی است تا تاریخ منطبق با واقع. ابوالحسن شعرانی که کتاب را سالیان قبل منتشر کرده، در مقدمه روضهالشهدا ضمن اشاره به برخی نقلهای ضعیف مینویسد: «از نقل ضعیف در روضه الشهدا عجب نباید داشت، چون در ادای مقصود واعظ، قوی است، اگرچه برای مقصود مورّخ کافی نیست. دکتر رسول جعفریان با بررسی زمینههای تحریف در روایت عاشورا معتقد است: از قرن ششم به بعد، نوشتههای تاریخی قدری سست و به مقدار زیادی قصهای و داستانی شدهاند. احساسات مذهبی مردم با تاریخ عجین میشود و ادبیات که نشانه بروز احساس مردمی است، در آن به ایفای نقش میپردازد. وقتی تاریخ با ادبیات و هنر آمیخته شد، دیگر نمیتوان انتظار آن را داشت که تنها پای روایت صحیح تاریخ در میان باشد؛ باید احساسات مذهبی را نیز نشان دهد؛ این جاست که به سوی ساختگی بودن میرود تا ماجرا را غم انگیزتر، پرچاذبهتر و گیراتر نشان دهد. وی انگیزههای مادی برای گرم کردن بازار سخن یا انگیزههای به ظاهر معنوی مثل گریاندن بیشتر مردم، سوزناکتر نشان دادن حادثه عاشورا و جلب توجه مردم به امام حسین (ع) وقایعی را علل جعل می¬داند.از سویی ارتباط عاطفی استوار و عمیق مردم با این واقعه، نقش مهمی در کار تحریف داشته است.
این نظرات که البته در فضای منبر و هنگام سخنرانی بوده و تمام نیاز به تحقیق و اثبات دارد، به دلیل نشناختن دقیق کتاب و هدف آن است؛ زیرا روضهالشهدا کتاب تاریخ صرف و مستند تاریخی قابل ارجاع مولفان نیست. کتابی ادبی از نوع رمان تاریخی است. دکتر رسول جعفریان سبک کتاب را ترکیبی از قصّه و تاریخ دانسته و مینویسد: «بیشبهه داستانهای دروغینی در روضهالشهدا وجود دارد که سبب شده تا این کتاب بیبهره از اعتبار علمی باشد. لذا تلقی روضهالشهدا نه به عنوان یک کتاب تاریخی، بلکه باید به عنوان یک اثر ادبی و رمان تاریخی مطرح شود.»
پس روضه الشهدا کتاب مستند تاریخی نیست. هدف کتاب برانگیختن احساسات مذهبی است و نوع کتاب نیز از سنخ مجلس گویی و موعظه است؛ بنابراین نقل دقیق منابع در این گونه کتابها نه رسم بوده و نه هدف مولف تا بتوان آن را ارزیابی کرد. نوع نقل روایات در کتاب چهارگونه است: گروه اول مواردی که از هیچ منبعی نقل نشده است که اغلب موارد چنین است؛ گروه دوم ارجاعات مبهم است و با عباراتی مثل «اهل تاریخ بر آنند که...»، «آوردهاند که...»؛ گروه سوم مواردی که بین دو نقل مختلف قضاوت میکند؛ و گروه چهارم مواردی که به نام کتاب اشاره میشود. کتاب روضهالشهدا در عصر صفویه جایگزین ابومسلم نامه و حمزهنامه شد. سبک کتاب ترکیبی از قصه و تاریخ است نه کتاب تاریخی صرف، یک اثر ادبی و رمان تاریخی. ما هیچگاه رمان نویسان تاریخی را جاعل تاریخی نمیدانیم. اکنون باید از منتقدان پرسید: اگر کتاب سراسر دروغ است؛ در این صورت رمز دوام و بقای آن در فرهنگ شیعی و طی پانصد سال چیست و چرا عموم مردم و اهل منبر همچنان در روضهخوانیها از آن استفاده میکنند؟ بیشک دلیل عمده آن نثر شیوا و گیرا و سبک قصهای تاریخی این کتاب است.
با توجه به اینکه کتاب از عناصر داستانی خاصی برای روایت وقایع استفاده کرده چه شاخصههایی به لحاظ زبانی و فرمی در این اثر استفاده شده است؟
کاشفی با بهرهگیری از عناصر داستان و برجستهسازی صحنهها و گزارش جزئیات و توصیف شخصیتها و خوی و خصلت آنها جنبههای تاریخی اثر را قوت و عینیت بیشتر بخشیده است. در روضه الشهدا حیوانات به سخن آمده و ایفای نقش میکنند، اشخاص و اولیا ارتباطهای ماورالطبیعی با فرشتگان و اجنه و ملائک دارند، خوابهای کنشگر و پیشگویی بارها و بارها اتفاق میافتد، خوارق عادات جریان حوادث را پیش میبرد و همه این عناصر، خواننده را با اثری داستانی مواجه میکند تا تاریخ. کاشفی با استادی تمام و آگاهی کامل از رموز قصه نویسی توانسته توفیق خود و رضایت کامل خوانندگانش را در طول تاریخ به دست آورد.
عمده شهرت این کتاب به واسطه عبارت پردازیهای زیبای آن است. کاشفی در این کتاب بیشتر شیوه سعدی در گلستان را در نظر داشته و نثر مسجع سعدی را پیروی میکند. روش کاشفی در حکایتآوری، تفصیل مطالب و شاخ و برگ دادن حوادث با اندرزها، اشعار، احادیث و عبارتپردازی با آوردن جملههای مترادف است. انتخاب این شیوه به دلیل ماهیت مجلسگویی کتاب و برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب است. رمز جاودانگی و تقلید از کتاب نثر زیبای آن است.» جملهها اغلب کوتاه و ترتیب طبیعی اجزای جمله رعایت شده است.
در میان آثار دیگر مولف، روضهالشهدا چه جایگاهی دارد؟
روضهالشهدا نوشته ملاحسین واعظ کاشفی(مرگ 910) از نویسندگان و سخنوران برجسته هرات، در قرن نهم و دهم و عصر تیموری است.کاشفی آثار عرفانی و ادبی زیادی دارد از جمله انوارسهیلی و فتوت نامه سلطانی و مواهب علیه و دهها اثر ارزشمند دیگر. وی جامع علوم روزگارخود بوده و در تمام زمینهها کتاب دارد اما تنها اثری که در میان مردم و به خصوص شیعیان طی پانصد سال اثرگذار بوده همین روضه الشهداست که دهها نظیره به فارسی و ترکی و هندی و اردو از آن برجاست. روضهالشهدا از مهمترین، مشهورترین، پرخوانندهترین و قدیمترین مقتلهای فارسی است که سنت روضهخوانی را در ایران بنیان نهاد. هم به اعتبار نثر و هم محتوای تاثیرگذار آن در میان آثار کاشفی ممتاز است. تعداد نسخ خطی آن در جهان اسلام و کتابخانههای دیگر جهان و کتابهایی که براساس آن نوشته شده خود گویای این نکته است.
در تصحیح جدید این اثر تلاش کردید از چه منابعی استفاده کنید؟
در این چاپ از قدیمترین نسخه استفاده کردیم که 9سال بعد از تالیف اثر کتابت شده و با 5 نسخه دیگر هم مقابله کردیم. مقدمه مفصلی درباره کتاب و نویسنده و ارزش کتاب و مقتلهای فارسی و مآخذ داستانها و بسیاری نکات دیگر نوشتیم تا زوایای پنهان کتاب را برای خوانندگان آشکار کند. به شبهات پاسخ مستل دادیم. نمایههای متعدد آیات و اشعار، امثال و ترکیبهای تازه و واژگان دشوار و... نیز از مزایای این چاپ است. در متن مصحح نیز مآخذ بسیاری از داستانها را به تفصیل آوردیم تا پاسخگویی آن عده باشیم که کتاب را مجعول میدانند.