به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ بیست و هفتمین نشست از مجموعه نشستهای علم و جامعه به نقد و بررسی کتاب «دانشگاه بوم شناختی» تالیف رونالد بارنت اختصاص یافت. این کتاب به همت سینا باستانی و جبار رحمانی ترجمه و از سوی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است. در این نشست که به همت موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد، غلامرضا ذاکر صالحی، رضا ماحوزی و جبار رحمانی سخنرانی کردند.
در ابتدا این نشست جبار رحمانی به عنوان مترجم اثر با اشاره به اینکه این کتاب در حوزه فلسفه دانشگاه است و نگاهی جامع به دانشگاه دارد گفت: این کتاب از رویکرد استاتیکی که به محیط زیست وجود دارد فراتر رفته و سعی کرده درک جامعتری از دانشگاه در جهان ارائه کند و در درون این رویکرد نگاه به محیط زیست هم وجود دارد. بارنت با این ایده که دانشگاه در جهان کنونی باید به کلی از بین برود مخالف است در زمانی که عدهای بحث مرگ دانشگاه را مطرح میکنند در عین حال نیاز به دانشگاه بسیار زیاد است، بارنت این تناقض را به خوبی نشان می دهد.
وی افزود: بارنت میگوید دانشگاه میتواند یک نهاد خلاق باشد اما باید در آن یک بازاندیشی کلی صورت گیرد. او مطالعه بوم زیستی را در دل دانشگاه مطرح میکند و آن چیزی که از عنوان کتاب تلقی میشود فراتر است. بارنت سعی میکند در این کتاب نسبت دانشگاه را با بوم نظامهای موجود در جهان تعیین کند و معلوم میکند که اینها از هم جدا نیستند. او در ابتدای کتاب سعی میکند ایده بوم شناختی را توضیح دهد و هفت بوم نظام اصلی را مطرح میکند و میخواهد در این کتاب تلاش کند که با این هفت بوم نظام مسئولیت اجتماعی دانشگاه را تبیین کند. اکوسیستم معرفت، نهاد اجتماعی، اشخاص، اقتصاد، یادگیری، فرهنگ و محیط طبیعی. این هفت بوم است.
رحمانی یادآور شد: اکوسیستمها هر کدام ویژگیهایی دارند که باهم مرتبطند و جداگانه نیستند و دانشگاهها باید در نسبت با این بوم نظامها باید به یک خود آگاهی برسد تا بتواند رسالت خود را در جامعه محقق کند و مهمترین این بوم نظامها در نهایت اقتصاد است. بنابراین نگاهی پویا به دانشگاه دارد و دانشگاه با نهادهای دیگر در حال رفت و آمد است.
غلامرضا ذاکر صالحی در بخش دیگری از این نشست توضیحاتی را درباره بارنت مولف این اثر ارائه کرد و گفت: بارنت استاد ممتاز دانشگاه لندن است و در این دانشگاه یک موسسه تحقیقاتی مانند موسسه ما وجود دارد. او 62 سال سن دارد و در سال 1390 کتاب «ایده دانشگاه» را نوشت. کتاب «دانشگاه بومشناختی» که او نوشته نیز سنتزی از آرزوهای ما آکادمیسینها در مقابل هفت بوم زیستی است که او در نسبت با دانشگاه مطرح میکند.
به گفته وی، بوم زیستهای معرفت، نهاد اجتماعی، اشخاص، اقتصاد، یادگیری، فرهنگ و محیط طبیعی، بوم زیستهایی هستند که بارنت از آنها در نسبت با دانشگاه نام میبرد. بانت روح زیست بوم شناختی دانشگاه را در تعامل با این زیستبومها میسازد و خرد بوم شناختی با رنگ زمینی به ما میدهد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بارنت تلاش میکند تا در این کتاب کوه یخ چالشهای مربوط به دانشگاه را نشان دهد عنوان کرد: او در این کتاب میخواهد با طرح اکوسیستمهای هفت گانه قسمتهای زیرخ آب را نشان دهد. بارنت تلاش میکند به ما ستاره در آسمان را نشان دهد اما ما میپرسیم این ستاره که نشان میدهی کجاست؟ او در غوغای آشوبناکی میخواهد ما را به نقطه آرامش برساند. او امید میدهد، اما از بیمها نمیگوید و نقص کارش هم همین است. این کتاب در سال 2018 نوشته شده و شما میتوانید سیر تحول بارنت را از سال 1990 تاکنون و دیدگاهش نسبت به دانشگاه را ببینید.
ذاکر صالحی به مترجمان کتاب پیشنهاد کرد تا از بارنت بخواهند مقدمهای را بر ترجمه فارسی اثر بنویسند و در ادامه گفت: بهتر آن است که پشت جلد کتاب نیز توضیحات مختصری درباره بارنت و بیوگرافی علمی او آورده شود تا مخاطب متوجه شود که نویسنده اثر چه کسی است.
وی با بیان اینکه کتاب موجودیت فرهنگی ماناست و بخث کتابسازی و کتاب پردازی بر همین مبنا بسیار مهم است درباره معادل سازیهای فارسی در این اثر توضیحاتی ارائه کرد و گفت: برای فهم آن کتاب مقدماتی لازم است که یکی از آنها فهم جریانی است که بحث تجاری شدن دانشگاه را مطرح میکند و اتفاقا آکادمیسینها نیز نسبت به آن واکنش نشان دادند. از سوی دیگر بارنت تاکید میکند که اقتصاد تنها یکی از زیستبومهای شناختی است نه همه آن. او پاسخ افرادی را میدهد که میگویند دانشگاهی نداریم و از مرگ تدریجی دانشگاه سخن میگویند.
ذاکر صالحی در ادامه درباره تاریخچه تجاری شدن دانشگاهها در انگلستان سخن گفت و افزود: نئولیبرالیسم تاچری تا همین امروز هم روی دانشگاهها فشار میآورد و این گونه است که دانشگاهها بین الگوی فرهیختگی و الگوی تجاری شدن آمریکایی دست و پا میزنند و واکنش بارنت هم در این باره قابل تامل است.
وی با اشاره به اینکه کتاب بارنت الگویی را برای ساختن فرهنگ دانشگاهی بیان میکند که جهانی و آرمانی است گفت: همین موضوع مشکل این کتاب است چراکه ما شاید برای ساختن یک فرهنگ دانشگاهی نتوانیم از یک نسخه جهانی کپی برداری کنیم چراکه بومها متنوع هستند.
این استاد دانشگاه در بخشهای دیگری از سخنانش درباره تجاری شدن افراطی دانشگاهها در کشورهای شرقی سخن گفت و یادآور شد که چگونه تجاری شدن افراطی دانشگاهها باعث از بین رفتن مباحث تاریخی، فلسفی، نظری و ... شده و آنها را به حاشیه رانده است.
رضا ماحوزی در ادامه این نشست با بیان سه مقدمه مبنی بر اینکه بارنت این بحث را در کجای تاریخ ایده دانشگاه مطرح میکند گفت: بحث ایده دانشگاه بحثی معطوف به آینده و راهگشاست که راهبر نظام سیاست گذاری در دانشگاه و نسبت بین آموزش و پژوش را مطرح میکند نسبت بین دانشگاه و جامعه را مطرح میکند. باید بدانیم که وقتی بارنت این کتاب را م نویسد چه نسبتی با گذشته خود برقرار میکند. نسبتی که سعی میکند هم ایده دانشگاه را به صورت جدی مطرح میکند مسئله آینده و افقی که به آینده معطوف است را مطح کند و در عین حال به ایده کنش هم توجه دارد.
وی در ادامه افزود: بنابراین با توجه به ایده بارنت این اثر کدام یکی از آثار نویسنده است و چه نسبتی به آثار دیگر ایشان دارد. موسسه ما تا کنون سه اثر دیگر هم از بارنت را ترجمه کرده است. آنجا با بارنت خامی روبرو هستیم که سعی میکند با نئولیبرالیسم آموزشی وفادار بماند. اما این کتاب محصول پختگی او است و میگوید سی سال روی این کتاب کار کردم که مفهومی فلسفی را خلق میکند و جامع تمام نظامهای پیرامون انسان است و با این بوم نظام داریم زندگی میکنیم بنابراین دانشگاهی باید باشد که بتواند تمام این هفت بوم نظام را تبیین کند.
ماحوزی یادآور شد: مولف این کتاب در زمانهای این بحث مطرح است که اقتصاد تعیین کننده سیاستهای دانشگاه است و زمینه بزرگتر دیگر این است که ما در زمانه فعلی به انسانهای تخریبگر تبدیل شدهایم و با بهره برداریهای زیاد از حد داریم زیست بوم را از بین می برید بنابراین ما رابطه خودمان را با کیهان و خودمان را از دست میدهیم و دنشگاه باید بیاید و این نسبت را بیان کند. در این جا مقدمه مترجمان نیاز است و این مقدمه به ما کمک میکرد که ما چگونه میتوانیم در جهان زندگی کنیم.
عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی تصریح کرد: بارنت سعی میکند که این هفت بوم را با همدیگر ببیند. مسئولیت دانشگاه نسبت به جامعه این است که بتواند موضوع این هفت بوم نظام را با همدیگر ببیند. یا به تعبیری دانشگاه برای اینکه بتواند خودش را به جهان بچسباند نیازمند ایده دانشگاه است. دانشگاه در عین حال که ذاتی ندارد و سعی دارد ارتباط منطقی با هفت بوم نظام را برقرار کند در عین حال سعی میکند از اینها فراتر برود که معطوف به ایده بوم شناختی دانشگاه است و این اثر معطوف به نوعی از انسان است که سعی میکند از وضع موجود فراتر برود.
ماحوزی در پایان یادآور شد: علی رغم اینکه پتانسیلهای بسیاری در نظریه بارنت وجود دارد اما او دیده همچنان میتواند نولیبرالیسم آموزشی را نجات دهد. بارنت میتواند یک آموزشی ارائه کند که سرسپردگی به اقتصاد ندارد. این آموزشی است آزاد که به انسان و فرهنگ اهمیت میدهد؛ آموزشی است که با سوبژکتیوته خود میتواند آن را ادامه دهد. کار بارنت کاری است که هم واقعیتها را داریم و هم ایده را و این دو را باهم داریم. بنابراین دانشگاه صرف یک سوژه نیست و برای آینده افقی را میبیند.