فرهنگ امروز/ امیرابراهیم رسولی، مدیرمسئول: مهرماهی آکنده از گرانی و کرونا فکر و اندیشه را از اولویت خارج نموده و نوعی از سطحی نگری مدرن در فضای مجازی عرصه را به آرمانهای فکر و اندیشه ایرانی در طبقات مختلف اجتماعی از دانشگاه و مدرسه تا دیگر نهادها تنگ کرده است.
نشانههای سطحی نگری مدرن را میتوان اینچنین دید:
شایعه محوری در غالب آزادی فضای مجازی
پایین آمدن سطح مطالعه در رسانه های مکتوب همچون روزنامه و مجله و افزایش زمان چرخش افراد در فضای مجازی باعث شده میزان توجه به شایعات بازار شایعه پروری را افزایش داده به نوعی که روزی نیست رسانه ها درحال تکذیب اخبار نباشند.مهمترین عامل دراین بین عدم تعمیق در پرداخت مسائل در فضای مجازی و نوع انتقال آسان است. درچنین شرایطی شایعه محورحقایق شده و افراد آنچه میبینند را بدون فکر و تامل وبا سرعت باور و به دیگران منتقل میکنند.
۱. بزرگ نمایی جاهلانه
اتفاقات مختلف در جامعه امروز ما همانند ظرفی سفالی در دستان سفالگر ؛بزرگ و شکل میگیرد به نحوی که دغدغه همه افراد درسطوح مختلف اجتماعی میشود. وقتی به عمق اتفاق توجه میکنیم مسئله بزرگی نبوده اما بزرگ نشان داده شده و ذهن افراد را به نوعی از دیگرامور مهم منحرف کرده است.
رشد جهل حاصل بزرگنمایی اتفاقات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ست که جامعه را از تفکر و تعمق دورکرده و سرگرم مسائل دم دستی میکند.
۲. سکوت متفکران؛ اوجگیری لمپن ها
با ورود مسائل ریز و درشت و جابجایی سطح دغدغه ها مراجع اجتماعی و فکری و فرهنگی به تدریج کم رنگ و لمپن ها پررنگ شده اند. آنان که صرفا بازی کلمات و مقداری از سخنوری را آموخته اند نقش محوری یافته و باکنارزدن و تخریب مراجع مهم گذشته به تاخت وتاز در عرصه شهرت تمام توجهات جامعه رامعطوف خود کرده اند.
در این اوضاع احترام بزرگترکوچکتری قربانی شهوت شهرت شده لذا متفکران عرصه های مختلف از دانشگاه تا فرهنگ وسیاست ترجیح میدهند سکوت کرده درگوشه ای منزوی شوند.
۳.سستی امید ؛ ویروس سرخوردگی
فشار اقتصادی ازسمتی و فقدان آرامش اجتماعی وپرداخت به مسائل هرزه و بیهوده درجامعه باعث سستی امید به آینده وزندگی خواهدشد وویروس سرخوردگی به تمامی رده های سنی منتقل میشود. تکرار مسائل و اتفاقات یاس آلود و فقدان راهکارهای موثر فضای اجتماعی راسرد و هرروز مستعد اتفاق سطحی دیگری میکند والبته این وضع اجتماع رابه آتش زیرخاکسترتبدیل خواهد نمود.
سطحی نگری مدرن امروز به بیماری اجتماعی جامعه تبدیل شده که جز با ترویج قوه عقلانیت و تفکر درمان نمیشود. مراجع فکری واندیشه ای در دانشگاه و حوزه و تمامی نهادهای اثرگذارباید درکنارهم قرارگرفته و جهادی فراگیر رابرای تغییر شرایط موجود آغازکنند.
رونق محافل اندیشه ورزی؛ مطالبه گری عاقلانه از دولت ؛تولید انگیزه های اجتماعی ؛پرهیزاز مجادلات بیفایده میتواند دراین مسیر موثرباشد.
باید بتوانیم درعرصههای مختلف فکری و اندیشه ای درجامعه امروز وبنابه شرایط و اوضاع اجتماعی واقتصادی درسنین مختلف به باز تولید مفاهیم بپردازیم. بازتولید مفاهیم و آرامانهایی که برای افراد مهم بوده واینک کمرنگ شده با نگاهی نو و راهکارهایی جذاب و نوآور میتواند امید را درجامعه زنده کند. دغدغه بچه های نسل نو باید مورد کنکاش قرارگیرد و تناسب آن با آرمانهای تاریخی سنجیده و به راهکارهای عملی و دست یافتنی تبدیل شود.
باید بتوانیم درباتلاق اقتصادی با هنر اندیشه ورزی و عقل محوری جامعه را ازسطحی نگری مدرن نجات داد وگرنه بی تفاوتی و گذشت زمان لطمات فرهنگی کنونی را عمیق ترخواهد کرد.
موضوع جمعیت در جامعه امروز ایران؛ مسئولیت اجتماعی ؛ معنویت و مسئله دین در نسل نو؛ خانواده و نقش پدر مادری؛ واقعیتهای نیاز جنسی و مشکلات هویتی؛ رهاشدگی فرهنگی و... از جمله مسئلههای ماست که در سطحی نگری مورد غفلت قرارگرفته و نیازمند رسیدگی اورژانسی ست و باشعارهای رنگارنگ سیاسی و پهنای باند اینترنت و آب و تاب درشبکههای اجتماعی به درمان نخواهد رسید.