شناسهٔ خبر: 63295 - سرویس دیگر رسانه ها

کتاب «نهاد پادشاهی در ایران» بررسی می‌کند؛ مفهوم نهاد پادشاهی در ایران باستان و شناخت سیر تاریخی ایران‌زمین

درک مفهوم نهاد پادشاهی در ایران باستان، مهم‌ترین عامل شناخت ما از سیر تاریخی ایران‌زمین در این دوران است. کتاب «نهاد پادشاهی در ایران» در مجموعه مقالاتی به این مساله می‌پردازد.

مفهوم نهاد پادشاهی در ایران باستان و شناخت سیر تاریخی ایران‌زمین

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «نهاد پادشاهی در ایران» شامل مجموعه مقالاتی درباره مفهوم نهاد پادشاهی و سلطنت در ایران باستان می‌شود که زیر نظر دکتر تورج دریایی گردآوری شده و با ترجمه مهناز بابایی از سوی مؤسسه آبی پارسی، پل فیروزه منتشر شد. شاید اغراق نباشد اگر ادعا شود درک مفهوم نهاد پادشاهی در ایران باستان، مهم‌ترین عامل شناخت ما از سیر تاریخی ایران‌زمین در این دوران است. در تمام طول تاریخ باستانی ایران، شخص پادشاه نقشی محوری داشته و نگارش تاریخ و فرهنگ ایران باستان بدون در نظر گرفتن جایگاه نهاد پادشاهی امری غیرممکن خواهد بود.

بررسی دقیق مفهوم نهاد پادشاهی در ایران باستان نیازمند آن است که این مفهوم از دریچه منابعی نگریسته شوند که بازتاب نگاه خود شاهان ایرانی نسبت به ماهیت وجودی مقام خودشان بوده است. شاهان باستانی ایران چه درکی از خود داشتند و این درک را چگونه بازتاب می‌دادند؟ بی‌تردید چنین درکی را تنها می‌توان از طریق منابع دست اول تاریخی به دست آورد که در این مورد شامل کتیبه‌های سلطنتی و به‌ویژه سکه‌ها است.

متون و همچنین نقوش درج‌شده در این منابع هر کدام کلیدی برای رسیدن به پاسخ پرسش‌های پیش رو در خصوص مفهوم نهاد پادشاهی در ایران باستان است. ضرب سکه در ایران باستان، به غیر از کارکردهای اقتصادی خود، مهم‌ترین ابزار تبلیغی در راستای رواج دیدگاه مورد نظرشان بوده و از این حیث عملکرد سکه‌ها حتی بالاتر از کتیبه‌ها و نقش‌برجسته‌های سلطنتی است.

مقالات نگاشته شده در این کتاب که حاصل تحقیقات و پژوهشگران برجسته حوزه مطالعات ایران‌شناسی است، به شکل کلی بر اساس استفاده از همین منابع نگاشته شده‌اند و به شکلی مفید در پیوند با یکدیگر تصویری کلی از نهاد پادشاهی در ایران باستان را به خواننده عرضه می‌دارند.

این کتاب به منظور انتقال زیبایی‌ها و اهمیت سکه‌های ایران باستان از دوره هخامنشیان که نخستین سکه‌های ایران در زمان حکومت داریوش بزرگ در اوایل قرن ششم قبل از میلاد ضرب شد، تا اواخر دوره ساسانیان و زمانی که یزدگرد سوم پس از هجوم مسلمانان در شمال شرقی ایران جان خود را از دست داد، فراهم آمده است. بدین سان مقالات و همچنین تصاویر سکه‌ها در این کتاب بیش از یک هزاره از تاریخ، هنر و ایدئولوژی ایران‌زمین را دربر گرفته است.



پیر بریان در مقاله خود موضوع پادشاهی و ایدئولوژی هخامنشی را مورد بررسی قرار داده شده است؛ جایی که پادشاه در نزدیکی خدایان ایستاده بود و مردمانش تاج و تخت پادشاهی را روی دستان خود نگاه داشته بودند. وی در مقاله خود به این نکته اشاره کرده است که نقوش برجای مانده در آرامگاه‌های نقش رستم، کاخ‌های پرسپولیس و شوش درست مانند آثار منحصربه فرد هنری (همچون مجسمه داریوش اول)و تصاویر منقش بر یادمان‌های کوچک (همچون مهرها) آنچه که متن‌های کهن به ما می‌گویند را مجسم می‌سازند؛ یعنی نقش محوری و هژمونیک پادشاه هخامنشی در برابر اقوام مختلف امپراتوری خود و همچنین در برابر اشراف و نجبای پارسی و ایرانی که شخص پادشاه را احاطه کرده و از او پشتیبانی می‌کردند.

تورج دریایی در نوشتار خود درباره اهمیت سکه‌ها برای درک مفهوم پادشاهی ساسانی بر اساس نمادها و سجع‌های موجود روی آنها بحث می‌کند. با نگاهی به تحولات سکه‌های ساسانی، می‌توان تغییرات ایدئولوژیک و آرمان‌های سیاسی شاهنشاهان در اواخر دوران باستان را درک کرد.

جنیفر رز نیز نمادهای مرتبط با دین زرتشتی را روی سکه‌های باستانی ایران در طول یک هزاره مورد بررسی قرار داده است. وی در مقالۀ خود درباره نقوش و مضامین مربوط به سنت ایرانی از زمان هخامنشیان تا سلوکیان، اشکانیان، کوشانیان و بالاخره شاهنشاهی ساسانی بحث کرده است.

آنتونیو پاناینو در مورد ایده پادشاهی که روی سکه‌ها و منابع متنی در دوره هخامنشی و ساسانی منعکس شده پژوهش کرده است. او بین عقاید الهی و ذات الوهی پادشاهی و ایده فره پادشاهی یا شکوه سلطنتی، که نماینده اهورامزدا روی زمین بود، تمایز قائل می‌شود. در پایان خداداد رضاخانی به بررسی نقش سکه‌ها در بازشناسی پادشاهی کوشان‌ساسانیان و اطلاعاتی که از خلال این سکه‌ها در خصوص نهاد پادشاهی در شرق ایران به دست می‌آید پرداخته است.

در پایان، بخش دیگر کتاب به تصاویری از سکه‌های باستانی ایران اختصاص داده شده است. این سکه‌ها در کنار منابع متنی بخشی از مهم‌ترین منابع برای بازسازی مفهوم نهاد پادشاهی در ایران است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «دیر زمانی است، به ویژه از دهه هفتاد سده بیستم میلادی، امپراتوری هخامنشی به عنوان یک امپراتوری مبتنی بر صلح و آرامش میان ملت‌ها معرفی شده است. اعلامیه سیاسی مندرج در استوانه کوروش اولین ابزار این ادعا به‌شمار می‌رود و در سال‌های اخیر این استوانه بدون هیچ‌گونه هراسی نخستین اعلامیه حقوق بشر و اساس پایه «مُدارای هخامنشی» دانسته شده است. تحول یک تاریخ‌نگاری دیگر نیز در این دوره نقش مهمی بازی کرده است؛ براساس این تاریخ‌نگاری، اسکندر به سبب کشتار جمعی و ویرانی در سراسر قلمرو امپراتوری محکوم شده است. در مقابل همین جریان تاریخ‌نگاری تاکید کرده است که اسکندر واقعیت تحسین‌برانگیز «صلح پارسی» که بخش لاینفک و جدایی‌ناپذیر ایدئولوژی پادشاهی هخامنشی محسوب می‌شود را نابود کرده است.»

کتاب «نهاد پادشاهی در ایران» زیرنظر تورج دریایی و جمعی از نویسندگان و با ترجمه مهناز بابایی در 141 صفحه و شمارگان 1100 نسخه از سوی مؤسسه آبی پارسی، پل فیروزه منتشر شد.