فرهنگ لمروز/مائده مرتضوی: ادبیات کودک پیوندی ناگسستنی با تصویرگری دارد. در روند نوشتن یک داستان کودک بهویژه برای سنین قبل از دبستان، رابطهای تنگاتنگ میان نویسنده و تصویرگر برقرار میشود. این کار برای رسیدن به دو هدف اصلی لازم است؛ مخاطب این کتابها قادر به خواندن و نوشتن نیست و باید بتواند با نگاه کردن به تصاویر تا حدی قصه و ماجرای کتاب را حدس بزند.
هدف دوم این است که کودک پس از شنیدن قصه بتواند با ورق زدن و دیدن تصاویر قصه و ماجرا را در ذهن خود مرور کند. همچنان که بسیاری از کودکان کتاب قصههای محبوب خود را مرتب ورق میزنند و گاه ماجرای آن را از روی تصاویر برای خود و والدینشان بلندبلند تعریف میکنند.
والری گورباچف؛ نویسنده و تصویرگری است که توانسته به خوبی در کتابهایی که برای کودکان نوشته، به این اهداف دست پیدا کند. از این نویسنده پیش از این مجموعهای تحت عنوان «قصههای دوستی» به انتخاب و ترجمهی شیوا حریری منتشر شده که بارها تجدیدچاپ و مورد استقبال قرار گرفته است. سه کتاب دیگر به نامهای «روزی که لاکپشت پنگوئن شد»، «دکتر مهربان» و «هیس!» به تازگی از این نویسندهی صاحب سبک ادبیات کودک و نوجوان با ترجمهی شیوا حریری در کتاب چ منتشر شده است.
در کتاب «روزی که لاکپشت پنگوئن شد» نقش تخیل و قصه در رفتارهای کودک مورد تحلیل قرار میگیرد. کودک داستانی میشنود از لاکپشت کوچولویی که با شنیدن قصهای تصمیم جالبی میگیرد. و والدین در حین خواندن قصه برای کودک خود متوجه نقش عمیق و مهم قصه و تخیل در رفتارهای کودک میشوند. گورباچف در این داستان نشان میدهد که یک کودک چهطور با قهرمان یک قصه همذاتپنداری میکند و همچنین چگونه میتواند این حس را به دیگر همسالان خود منتقل کند.
در داستان «هیس» گورباچف با تصویرهایی فوقالعاده و داستانی دلنشین هم محبت یک کودک به برادر شیرخواره خود را نشان میدهد هم در پس این قصه به کودک نوعی از رفتار درست و صحیح در خانواده و در مواجه با خواهر و برادرهای کوچکتر را میآموزد بدون اینکه در ورطه نصیحت و سرزنش بیفتد.
در بسیاری از داستانهای کودک که هدف آموزش نوعی رفتار درست در شرایط خاص است، نویسنده اغلب از زبان پدرومادر و والدین در داستان لب به نصیحت میگشاید و در نهایت این والدین هستند که راه درست را به کودک خاطی در داستان نشان میدهند. ا ما در داستان «هیس» کودک خودش به این نتیجه میرسد که وقتی برادر کوچکترش خواب است باید سکوت را رعایت کند و تمام این رفتارهای دلنشین و صحیح از زبان کودکِ داستان روایت میشود نه والدین.
کتاب «دکتر مهربان» نمایشی است درخشان از یک روز در دوران کودکی؛ روزها و بازیهایی که در همه کودکان جهان مشترک است. در این کتاب کودک با قصهای روبهرو میشود و ماجرایی را دنبال میکند که خودش بارها و بارها آن را تجربه کرده است؛ کودکی که با عروسکها و اسباببازیهای خود دکتربازی میکند و قسمتهای صدمه دیده عروسکها و اسباببازیهای خود را تعمیر میکند. «دکتر مهربان» داستانی است که هر کودکی در جهان با آن همذاتپنداری میکند.
ایبنا