به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، صدرالمتألهین در سالهای 1571-1572 میلادی در شیراز ، ایران متولد شد و در سال 1640 میلادی درگذشت. وی هم زمان با ظهور دکارت در فلسفه اروپایی است. نوشتههای عمیق ملاصدرا به فلسفه و تفسیرقرآن و اصول الکافی(احادیث) میپردازد. مهمترین نوشتارهای فلسفی او عبارتند از: اسفار اربعه، شواهد الربوبیه، حکمت عرشیه، المشاعر و المبداء و المعاد.
کتاب «زندگی و فلسفه ملاصدرا» که به زبان انگلیسی نوشته شده و در آمریکا و بریتانیا منتشر شده است، چندی پیش بوسیله پروفسور روزانا پسخو استاد دانشگاه رودن مسکوبه زبان روسی ترجمه و با همکاری بنیاد ابن سینا روسیه و دانشگاه رودن مسکو منتشر شده است. این کتاب شامل پنج فصل است که در دو بخش نوشته شده است: حکمت متعالیه صدرایی و مطالعات تطبیقی آرای فلسفی ملاصدرا و سایر فیلسوفان مهم اروپایی و اسلامی.
نویسنده این کتاب سید سلمان صفوی ، فیلسوف نوصدرایی، بانی اولین کنفرانس ملاصدرا شناسی در سال ۲۰۰۰ میلادی در سواس دانشگاه لندن و موسس مجله انگلیسی ترانسندنت فیلوسوفی(حکمت متعالیه) در بریتانیاست؛ او در این اثر کوشش کرده است با توحه به بیش از بیست سال زندگی در لندن، برای مخاطبین دانشگاهی اروپایی فلسفه صدرایی را با توجه به شرایط موجود فرهنگی در ارتباط با کلیت سنت فلسفی و اندیشیدن تبیین کند. این کتاب یک اثر اصلی در زبان انگلیسی است زیرا مهمترین جنبههای فلسفه ملاصدرا را مستقیما براساس نوشتههای مختلف او به زبان عربی مانند اسفار اربعه، شواهد الربوبیه، حکمت عرشیه، المشاعر و المبداء و المعاد، تبیین کرده است.
فصل اول این کتاب در مورد زندگی ملاصدرا، بنیانگذار «حکمت متعالیه» و یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام و ایران بحث میکند. در فصل دوم، فلسفه ملاصدرا با عنوان «حکمت متعالی» در 3 بخش مورد بحث قرار میگیرد: تعریف حکمت متعالیه، تبیین شانزده اصل فلسفه ملاصدرا(اصالت وجود، حرکت جوهری، وحدت عقل و عاقل و معقول، علم خدا، قاعده بسیط الحقیقه، مثل افلاطونی، خیال فلسفی، معاد جسمانی، امکان اخص، ادراک، علیت و... ) و دیدگاههای ملاصدرا درباره مکتبهای مختلف فلسفی مانند متافیزیزیسینهای باستان، فلاسفه یونانی(افلاطون وارسطو) و فلاسفه، متکلمین و عرفای مسلمان(فارابی، ابن سینا، سهروردی، طوسی، میرداماد، اخوان الصفا، غزالی، فخرالدین رازی، ابن عربی، قونوی).
فصل سوم «مطالعه تطبیقی آرایارسطو و ملاصدرا در مورد «واجب الوجود» است؛ ماهیت خدا یا همان demiurge خالق و طراح کیهان موضوعی مهم در فلسفه و الهیات طبیعی است. در ادیان ابراهیمی و به ویژه در یک زمینه فلسفی ، بیشتر بحث های مذهبی قرون وسطایی درباره خدا، از جمله اثباتهای هستی شناختی و کیهان شناختی وجود او ناشی از اثبات مشهور قاعده «محرک اول» در فیزیک ارسطو است. این برهان ، در کنار برهان های هستی شناختی بیشتر ، همراه با آنسلم و ابن سینا ، بود که پایه و اساس الهیات فلسفی قرون وسطایی است. به همین دلیل، تعقیب الهیات فلسفی از ارسطو تا استدلالهای پیچیده تری درباره خدا که در سنت متأخر اسلامی یافت میشود، آموزنده است. در ردیابی این توسعه اندیشه فلسفی با رویکرد تاریخی، میتوانیم اندیشه خلاق توحیدیان را که درباره خدا در یک بستر فلسفه ارسطویی بحث میکنند، مشاهده کنیم. فصل سوم با الهیات ارسطو - مفهوم او درباره خدا و صفات او آغاز میشود - و سپس این الهیات بنیادی را با الهیات فلسفی ملاصدرا مقایسه میکند که بیانگر مفهوم غنیتر و پیشرفتهتری از فهم فلسفی خداوند در حکمت متعالیه صدرالمتالهین است. فصل چهارم، راجع به عقل نظری و عملی از منظرمولوی و ملاصدرا بحث میکند.
جلال الدین مولوی (1207-1273) عارف بزرگ فارسی زبان حدود 34 گونه مختلف از عقل را در شاهکار مثنوی خود شناسایی کرده است. آنها ممکن است به سه نوع اصلی طبقه بندی شوند:
1- عقل متاتئوریتکال و عقل عملی که همچنین با عنوان عقل کلی و عقل اول شناخته میشود.
2- عقل نظری، که برای درک و تمایز بین حقیقت و بی اعتبار بود. به گفته مولوی، عقل نظری با عقل ایمانی، عقل کامل، و عقل ربانی میتواند در تعامل باشد.
3- عقل عملی، به تمایز بین خوب و بد کمک میکند. مولوی اظهار داشته است که عقل عملی شامل عقل معاش، عقل معاد است.
طبق نظر مولوی، همه عقل دارند ولی عقل همه به یک اندازه نیست. و در یک انسان کامل ، عقل به او کمک کند تا از عقل خاص فراتر رود تا به عقل کلی برسد.
به گفته ملاصدرا، فیلسوف بزرگ مسلمان ایرانی ، چهار نوع عقل نظری و عملی وجود دارد. عقل نظری از «عقل مادی» («عقل هیولانی»)، «عقل عادت» («عقل بالملکه»)، «عقل در عمل» («عقل بالفعل ») به «عقل اکتسابی» «عقل بالمستفاد» صعود میکند.
عقل عملی ممکن است به فرآیندهای زیر تقسیم شود: جلا دادن، پالایش قسمت ظاهری ـ بیرونی، صیقل دادن قسمت درونی و روشن کردن قلب. مطابق حکمت متعالیه ملاصدرا، که مبتنیبر «اصالت وجود» است، سلسله مراتب قوههای معرفت و ادراک با سلسله مراتب وجود مطابقت دارند. عقل در ذات خود چراغ الهی است.
فصل پنجم با عنوان «نفس از منظر ملاصدرا و دکارت»، به بررسی نظریات فلسفی ملاصدرا و دکارت در مورد نفس به معنی فلسفی میپردازد. این مقایسه به پنج بخش اصلی به شرح زیر تقسیم میشود:
1. تبیین گفتمان نفس از منظر ملاصدرا
2. تبیین بحث نفس دکارت
3. تشابهات و تفاوت های بین این دو
4- نقاط قوت نظریه ملاصدرا
5. نقدهای نظریه دکارت
پایه و اساس نظریه ملاصدرا نظریه «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» است. اساس تئوری دکارت «تمایز واقعی بین ماده روح و بدن» است. نظریه ملاصدرا شامل اثبات فلسفی برای معاد جسمی است، در حالی که دوگانگی دکارت منجر به فروپاشی سیستم فلسفی او شد و دو جریان ایدالیسم و ماتریالیسم فلسفی از آن ظهور کردند.
این کتاب یکی از مهمترین کتابهای زبان انگلیسی درباره فلسفه ملاصدرا است و برای دانشجویان دانشگاه در زمینه فلسفه اسلامی، فلسفه تطبیقی و مطالعات اسلامی مفید است. پس از کتاب پروفسور سید حسین نصر استاد دانشگاه جورج واشنگتن که پنجاه سال پیش راجع به ملاصدرا تالیف شده، این کتاب مهمترین کتاب انگلیسی در معرفی فلسفه ملاصدرا بهعنوان یک نظام فلسفی مستقل به دانشجویان دانشگاههای غربی است.