به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سومین رمان جان استاینبک به نام «به خدای ناشناخته» با ترجمه شهرزاد لولاچی توسط نشر افق منتشر شده است. این رمان جزو کارهای متفاوت استاینبک است که به دلیل پیچیدگیها و ارجاعاتی که به تاریخ و اسطوره دارد، کمتر شناخته شده است. «به خدای ناشناخته» داستان جوزف وین قهرمان اصلی است که به کنکاش رابطه انسان با محیط زیست و زمین میپردازد. این رمان نجواهای معنوی انسان بر روی زمین است. استاینبک با کمک از اسطورهها و کهنالگوها رمانی نوشته که «زمین» در مرکزیت آن قرار دارد. در ادامه گفتوگوی ایبنا را با شهرزاد لولاچی را میخوانید.
چه شد که تصمیم گرفتید اثری از استاینبک را ترجمه کنید؟
این نخستین باری نیست که اثری از استاینبک را ترجمه میکنم. اولین ترجمهام از این نویسنده، آخرین رمان او به نام «زمستان» بود که برای نشر مروارید در زمستان 1993 به چاپ اول رسید. طبیعتا از مدتها پیش با آثار او آشنا بودهام و علاقمند به سبک وی.
این اثر در میان کارهای استاینبک چه جایگاهی داشته و چه ویژگیهای متمایز کننده دارد؟
این سومین رمان نویسنده، بعد از «جام زرین» و «دشت بهشت» است. نگارش این داستان برای نویسنده به نقل از خود او بسیار مشکل بود و حدود پنج سال به طول انجامید، یعنی بیش از معروفترین و طولانیترین رمانهایش «شرق بهشت» و «خوشههای خشم» زمان برد. این رمان در میان کارهای نویسنده چندان مطرح نبوده است و به گمانم دلیل آن پیچیدگی متن، به زعم کوتاهی آن، و تم عمیق فلسفی و استفاده از ارجاع به اسطوره است که کتاب را پیچیده میکند. به هر رو، پس از سالها، اهل قلم و پژوهش در خارج از ایران به اهمیت این اثر پی برده و مقالههایی چند درباره آن نوشتهاند.
قهرمان اصلی «جوزف وین» با زمین نجوا میکند، رابطهی او با زمین چیست؟
در واقع رمان رابطه انسان با زمین را میکاود. جوزف عاشق مزرعه خود است و هرچه در آن میبالد، گویی زمین روحی دارد که با وی سخن میگوید. جوزف در سرتاسر کتاب به زمین و خوبی آن باور دارد و نیروهایی فراتر از درک را حس میکند که سنتی نیست. به هر حال، رفتارهای جوزف حاکی از صداقت تمام و باور ذاتی او به زمین و قدرت آن است. جوزف به نیرویی برتر اعتقاد دارد که توصیف ناپذیر، غیر قابل لمس و سرشار از راز و رمز است. کتاب چگونگی درک جوزف از زمین و محیط پیرامونش را میکاود. بن مایه کتاب باور و ایمان قوی به عناصر غیرقابل لمس، ناشناخته، و غیرممکن است.
چه چیزی در این کار برایتان جذابتر جلوه کرد؟
تم کتاب یعنی «عشق به زمین خود» که در آن با قهرمان داستان مشترکم، و ارجاعهای متعدد به اساطیر همه فرهنگها و عناصر ادیان باستانی، که از آنها آگاهی داشتم، برایم جالب بودند و اینکه چگونه در یک داستان بلند تبلور یافتهاند. عنصر فرازمینی اثر نیز که رابطه روح انسان با زمین و احیای زمین توسط روح و باورهای انسان بود موضوعی تازه در اثری به سبک مدرن بوده است. پایان کتاب، که بیانگر ایمان قهرمان داستان به هماهنگی و یکپارچگی تمام کائنات است که همه خدایی یگانه دارند و نقطه نظر جوزف درباره سازوکار هماهنگ جهان از جمله موضوعهای جذاب کتاب بودهاند. از طرفی دیگر، ترجمه متنی با لحنی اسطورهای در جاهایی، و همچنین ترجمه نگارش استاینبک، که سبک خاص نوشتاری خود را دارد را دوست داشتم.
رمان «به خدای ناشناخته» نوشته جان استاینبک با ترجمه شهرزاد لولاچی در 272 صفحه و با قیمت 46 هزارتومان توسط نشر افق منتشر شده است.