فرهنگ امروز/ تینا جلالی
یکی از فیلمهایی که این روزها در جشنواره فیلم مستند سینما حقیقت در بخش شهید آوینی به نمایش در آمده مستند «ناگهانگی» به کارگردانی علی نیکبخت و تهیهکنندگی روحالله رفیعی است. این فیلم با موضوع توریست بحران در ایران نگاهی دارد به مشکلات مردم آسیبدیده سیستان و بلوچستان حین وقوع سیلاب هولناک سال 98. جدای از تمام گرفتاریهای ریز و درشتی که اساسا مردم مناطق کمبرخوردار (چه پیش از وقوع سیلاب و چه بعد از آن) همواره با آن دست به گریبان هستند، مشکلات توریست بحران هم بر مصائب و سختیهای آنها اضافه میکند. اینکه افراد و گروههای مختلف برای کمک به آسیبدیدگان از روی لطف و احسان ناشی از ناآگاهی حین وقوع سیلاب عازم این مناطق میشوند و نمیدانند حضور نابهنگام و شتابزده آنها بدون برنامهریزی از قبل، چه آسیبهای جبرانناپذیری بر مردم این مناطق وارد میکند که بعضا تا سالها با مردم این مناطق میماند هسته اصلی فیلم مستند ناگهانگی را تشکیل میدهد. سازنده این اثر به دل بحران میزند و از نزدیک ابعاد مثبت و منفی این موضوع را بررسی میکند. با او در همین زمینه گفتوگویی انجام دادیم و تلاش کردیم ابعاد ماجرا را باز کنیم.
شکلگیری سوژه
نیکبخت در ابتدای صحبتش درباره چگونگی پرداخت به این موضوع مهم به ما میگوید: «ناگهانگی، روایتی از بحران سیل است. تا سیلی بیاید و زلزلهای بشود، آدمهایی برای کمک میشتابند. اجناس تهیه شده، بلیت ورود به منطقهای میشود که مردمش در بحران گرفتارند. از زمین و هوا آدمِ آماده یاری میبارد؛ من این بار تلاش کردم دوربین را به سمت گروههای مختلف کمککننده برگردانم.»
او در ادامه میگوید: «در سیل لرستان متوجه این موضوع و سوژه شده بودم ولی ایده کانونی ذهنم به بلوغ نرسیده بود. هیجان این بحران را نمیتوانستم مدیریت کنم. در سیل بلوچستان تصمیم قاطعی گرفتم و در همین رابطه میتوانم بگویم 15 روز متمرکز با گروههای مختلف کمککننده زیست کردم. فارغ از هر هیجانی تمام کوششم این بود که تلاشهایشان را ثبت کنم اما کاملا ایمان داشتم زمینها خشک نشده، این گروهها منطقه را ترک خواهند کرد.»
او به مستندی که پیشتر ساخته بود اشاره میکند و توضیح میدهد: «ایمان داشتم مستند «پرسه در چممهر» که پیشتر ساخته بودم بذر بحرانهای جدید در دل بحرانهای سیل به وجود میآورد و اینجا به نظر من بهترین فرصت ثبت این نگاه بود. در دل این بحران، سیلی از مهربانی، گیجی و آشفتگی با برو بیای مردم متولد میشود که این برو بیا آسیبی به وجود میآورد شاید تا آخر عمر بحران زدهها هم از بین نمیرود. من معتقدم فیلم ناگهانگی از مخاطبینش دعوت میکند تا رهاشدگی گروههای مستقلِ غیرسیستمی در دل بحران را بازخوانی کنند. روند کاری آنها را ببینند و بدانند تکتک گروهها نیتهای خیر دارند اما در یک نگاه کلان آفتهای بسیار عمیق و جدی را به وجود میآورند.
از کارگردان درباره ابعاد این بحران در فضای بلوچستان میپرسیم و او با اشاره به اینکه هیچکس ادعا ندارد ابعاد بحران در این مناطق کوچکتر شده است، میگوید: «به نظر من بوی بحرانهای تازه در هوا پیچیده است. همه میدانند که زنجیرهای از بحران تازه در راه است و یک حلقه، حلقه دیگر را میزاید. حادثه عظیم است و از نظر من حرف و سخنها بسیار. چرا محصولات دنیای مدرن (سد وشمگیر گلستان، شهر پل دختر، سدهای خوزستان و سد نیکشهر بلوچستان) در این مواقع برای انسانها بحران تولید کردند؟ چرا آب، پُل پلدختر را با ارتفاع 18 متر از بین نمیبرد ولی اکثر پلهای رودخانه کشکان با ارتفاع 5 الی 6 متر نابود میشوند؟ میخواهم بگویم گروههای مردمی با حضور خود در مناطق بحرانزده اغلب اشتباهات متخصصین را (برای نمونه بحث پل) کامل میکنند. ضربه زدن به اراده افراد بومی و خرده فرهنگ سرزمین حکایت از تکمیل زنجیره بحران است. من فیلمساز در این فیلم بر بخش دوم این نگاه تمرکز دارم.»
او با اشاره به اینکه آینده چنین بحرانهایی از خود بحران مهمتر است، میگوید: «روایت فقط آنچه در میدان بحران میگذرد، نیست. بچههای سرگردان، پیچیده در نجابت کودکی، تذکرات اصلی فیلم ناگهانگیاند. آنچه سیل برجا میگذارد، فقط گل و لای و خانههای فروریخته نیست؛ صدای مردم را روی تصاویر بشنوید این مردم اینگونه نبودهاند و انشاءالله اینگونه نمیمانند و بچهها این صحنهها را فراموش میکنند. مناطق بحرانزده نیازمند کمک هستند اما قطب بازار، روشنفکران، بسیجیان و... به اندازه جیب خودشان کمک میکنند نه به اندازه نیاز واقعی موقعیت بحرانزده، از طرفی روشهای کمک فوقالعاده هیجانزده و نامناسب است که به وفور در فیلم موجود است. باید همگان از شتابزدگی برای رفتن به منطقه بحران پرهیز کنیم.»
سختیهای تولید فیلم مستند
نیکبخت درباره شرایط تولید فیلم مستند «ناگهانگی» با اشاره به مشقتها و سختیهای آن حین تولید هم توضیح میدهد: «اساسا تولید مستند در بحران فوقالعاده سخت و دشوار است. بیش از4000 کیلومتر در منطقه بحران زده جابهجا میشدیم برای اینکه سوژه مناسب پیدا کنیم و به صورت متمرکز کار انجام بدیم. تمامی مسائل تدارکاتی تیم مستندسازی تحت شعاع شرایط است. برای کار در بحران باید جور دیگر زیست کردن را پذیرفت وگرنه نهایتا فیلم به گزارش خوب ختم خواهد شد.»
او در آخر درباره میزان حمایت از مستندسازان برای ساخت چنین آثاری به حمایت روایت فتح اشاره میکند و اینکه ناگهانگی را از همان ابتدای مسیر حمایت کرد: «از طرفی امیدوارم مستند ناگهانگی در چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت دیده شود. در مرحله اول مسوولین بهصورت جدی برای این موقعیت چارهای بیندیشند بحرانها را بدون حضور مردم نمیتوانیم ساماندهی کنیم. قطعا حضور مردم فرصت بزرگی برای هر کشور است نه تهدید اما رهاسازی فعلی حکایت از بیتدبیری است که خود بحرانزا شده است. امیدوارم گروههای کمککننده مستقل هم بتوانند این فیلم را ببینند. بهترین حالت برای این مستند حضور در دانشکدههای علوم اجتماعی برای طراحی و گفتمانسازی این فرآیند است.»
روزنامه اعتماد