به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «پو مردی که هرگز نخندید»، اثر پیتر آکروید با ترجمه شهاب شکروی به زندگی ادگار آلنپو میپردازد. پیتر آکروید در این اثر به بهترین شکل ممکن زوایای پنهان زندگی این نابغه ادبیات جهان را بیان میکند. در ادامه گفتوگویی را با شهاب شکروی مترجم این اثر انجام دادهایم که میخوانید.
شهاب شکروی در گفتوگو با ایبنا در توضیح این اثر گفت: کتاب «پو مردی که هرگز نخندید» به نظر من یکی از هوشمندانهترین اثرهایی است که درباره ادگار آلنپو نوشته شده است و حداقل میتوانم بگویم در میان کتابهای فارسی زبان کاملترین گزارشی است که تا به امروز درباره زندگی او دیدهام. من از طریق شادمان شکروی، برادرم با آلنپو آشنا شدم که روی آلنپو بسیار کار کرده است.
وی ادامه داد: از این رو، وقتی این کتاب را برای ترجمه پیشنهاد دادند، انگیزه بسیار زیادی برای این کار داشتم؛ چراکه پیش از این از طریق برادرم با داستانهای او آشنا شده و بسیار ارتباط برقرار کرده بودم. وقتی ترجمه این کار شروع شد نیز، لذت کار برایم دوچندان شد و در کنار ترجمه اثر، نکات آموزشی بسیاری آموختم.
مترجم کتاب «پو مردی که هرگز نخندید» در توضیح قالب این اثر گفت: این اثر یک بیوگرافی داستانگونه است که خیلی جذاب و زیبا نوشته شده و از متن مشخص است که نویسنده برای نگارش این اثر تحقیق و پژوهش بسیار زیادی انجام داده است. نویسنده این اثر قلم بسیار جذابی دارد.
وی افزود: نویسنده بخشهایی از آثار آلنپو را در این کتاب آورده است که همین مورد باعث میشود که مخاطب ارتباط بهتری با اثر برقرار کند. نویسنده بودن پیتر آکروید نیز در اسکلتبندی محکم این اثر تاثیرگذار بوده است و باعث شده تا نویسنده درک روانشناسی درستی از آلنپو داشته باشد.
شکروی با اشاره به فصلبندی و نام اثر اظهار کرد: فصلبندی نسخه فارسی کتاب به همان شکلی است که در نسخه اصلی آمده و کتاب با مرگ آلنپو شروع میشود؛ البته نام اصلی کتاب چیز دیگری است و من برای درک بهتر مخاطب نام آن را تغییر دادهام و از نام یکی از فصلهای کتاب برای نامگذاری استفاده کردهام؛ چراکه فکر میکنم این نام بهتر میتواند بیانگر حال وهوا و شخصیت آلنپو باشد.
وی ادامه داد: آلنپو کارهای ارزشمند و ماندگاری در ادبیات انجام داده که نویسنده این اثر در طول کتاب بارها به این موارد اشاره کرده است. نویسنده در کتاب به موارد متعددی پرداخته و بیان داشته که مثلا او نخستین مجموعه شعرش را در 14 سالگی سروده است که نمونههایی از آن اشعار در این کتاب آمده است یا در جای دیگری از قول او بیان میشود که او دغدغه این را داشته که داستانهایی بنویسد که به قدری کوتاه باشد که همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و در عین حال توان بیان حقایق را داشته باشد.
این مترجم در توضیح امانتداری و بیطرفی پیتر آکروید در پرداختن به شخصیت آلنپو گفت: این را گفتم تا بگویم که نویسنده در بیان زندگی و آثار آلنپو تلاش کرده تا تمام جوانب را در نظر بگیرد. این اثر کاملا واقعگرایانه نوشته شده است و نویسنده به هیچ عنوان تلاش نکرده تا در نوشتههایش از آلنپو دفاع کند. در این اثر نکتهای از چشم نویسنده پنهان نمانده است و از ویژگیهای اخلاقی عجیب و غریب آلنپور گرفته تا حمایت ویژهای که از جنس زن نیاز داشته، بیان شده است.
شکروی با اشاره به دلایل استقبال از کتابهایی که درباره آلنپو نوشته میشود، اظهار کرد: زندگی آلنپو برای مردم جذاب است و به همین دلیل است که علاوه بر آثارش معمولا کتابهایی که درباره او و زندگیاش نیز نوشته میشود، مخاطب دارد و مورد استقبال قرار میگیرد. با این حال تصور من این است که داستانهای زندگی وی سراسر هیجان است و باعث میشود که مخاطب سر ذوق بیاید؛ از این رو آن را دنبال میکند. ویژگیها خاص و نوع زندگی او نیز جذابیتهای زیادی ایجاد میکند؛ چراکه این داستانها حقیقتی است که در درون او وجود دارد.
وی افزود: آلنپو هیچ وقت نویسنده محض کتابهای پلیسی نبوده است و هرچه نوشته حاصل درگیریهای ذهنی اوست. به طوری که در داستان «گربه سیاه» میگوید که من میخواهم بنویسم و اصلا انتظار ندارم که کسی قبول کند و شاید در آینده کسی پیدا شود که اثبات کند، اینها موهوماتی بیش نبوده است. یعنی او هیچ انتظاری از خواننده نداشته است؛ اما میبینیم که به مرور زمان نیز مورد قبول قرار گرفت.
این مترجم در توضیح شباهتهای اثر پیتر آکروید به قلم آدگار آلنپو گفت: نویسنده در نگارش این کتاب سعی کرده به ویژگی نوشتاری آلنپو هم بپردازد؛ از این رو رازالود نوشته و سعی کرده است که حالتهای مالیخولیایی و موهومات وی را هم بیان کند و نمونههایی از آن آمده است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم به مهمترین ویژگی آلنپو اشاره کنیم دو دیدگاه وجود دارد که یک دید تخصصی و دید دیگر پاپیولار است. اگر بخواهیم سطحی آلنپو را بررسی کنیم و به او بپردازیم درگیر رمز و رازهای او و توهمات او در نوشتههایش میشویم و این نکات است که ما را جذب میکند؛ اما نگاه تخصصی باید از دید یک نویسنده باشد که چون من قلم به دست نگرفتهام نمیتوانم چنین کاری کنم اما میتوانم از قول نویسندگان بزرگی که درباره او نوشتهاند، بگویم که آلنپو یک آدم زمینی نبود و استعداد مادرزادی در نویسندگی داشته است.
شکروی در پایان گفت: آلنپو به شدت نیازمند توجه جنس زن بود و دلیلش هم مشخص است و در کتاب هم آمده است. او در کودکی مادرش را از دست میدهد و بعد از آن شاهد درگذشت مادرخواندهاش است. بعد از این دو مصیبت او به زن همسایه علاقهمند میشود و بعد او هم از دنیا میرود. بعدها ازدواج میکند و همسرش هم سل میگیرد و از بین میرود و همه اینها دست به دست هم میدهد که او در تمام عمر نیازمند جنس زن باشد در حالی که توان مسئولیتپذیری در هیچ زمینهای را هم نداشت.
کتاب «پو مردی که هرگز نخندید»، اثر پیتر آکروید با ترجمه شهاب شکروی در 220 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای 38 هزار تومان از سوی نشر آفتابکاران راهی بازار نشر شده است.