به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمد میرزا پس از درگذشت مادرش در سال 1284 و تجدید فراش پدرش در سن سه سالگی تحت تکفل سلطان مرادمیرزا حسامالسلطنه مطابق معمول آن زمان، محمدمیرزا را در کودکی به معلم سرخانه سپرد تا ادبیات فارسی و عربی بیامزود و پس از اتمام دروس سرخانه او را به مدرسه دارالفنون فرستاد و به تحصیل زبان فرانسه و سایر علوم پرداخت. محمد میرزا 9 ساله بود که در سال 1290 به همراه حسامالسلطنه به سفر حج رفت و از آن زمان حاجی محمدخان و حاجی محمدمیرزا خوانده شد. ظاهرا زندگی در خانه حسامالسلطنه این رجل بزرگ و کاردان قاجار در شکلگیری افکار و عقاید او تاثیر بسزایی داشته است.
محمد میرزا قاجار که بعدها نام فامیلی کاشف چایکار را برای خود برگزید، از شخصیتهای تحصیلکرده و وطنپرست دوره قاجار بود. او از نسلی بود که زندگیشان در استبداد ناصری آغاز شد و استبداد صغیر محمدعلی شاهی را درک کردند و عمر را در استبداد رضاشاهی به پایان بردند. این شازده قاجاری در همین دوران پرمخاطره و هراسانگیز کاری کرد کارستان. او با کار و تلاش طاقتفرسا در هند، توانست راز و رمز چایکاری و چایسازی را بیاموزد و چندهزار نهال و بوته چای و گیاهان دیگر را به ایران برساند.
کاشفالسلطنه به تمام معنی مردی کاردان و آشنا به اصول دیپلماتیک بود. این را از گزارشهای او به وزارت خارجه و دولت ایران میتوان فهمید. او با همت عالی خود صنعت چای را در ایران پی افکند. در طول تاریخ پرفرازونشیب ایران کمتر کسی مانند او تا این اندازه در حیات اقتصادی و اجتماعی ایرانیان تأثیر گذاشته است.
مولف در این باره در مقدمه کتاب نوشته است: «محمدمیرزا هرچند شاهزادهای قجر بود؛ اما هیچگاه در کالبد نخوت و بیعملی شاهزادگی فرو نرفت. او در دورانی متلاطم و پرفراز و نشیب دریافت که ایران بستری مناسب برای کشت گیاهی باارزش به نام چای است و با کار و تلاش ستودنی توانست رازورمز چایکاری و چایسازی را در فراتر از مرزهای ایران بیاموزد و نخستین بوتههای این گیاه ارزشمند را با تحمل دشواریهای فراوان به ایران آورده و در گیلان بپروراند.
او که دیپلماتی کاردان و آگاه بود، در کنار فعالیتهای سیاسی، با همتی مثالزدنی بنیان صنعت چای را در ایران پی افکند و به یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در حیات اقتصادی و اجتماعی ایران بدل شد. بر اثر تلاشهای او طی دو سال، یعنی تا سال 1320 قمری، تعداد هشتادهزار بوته چای در گیلان و هشتصد بوته آن در تنکابن به عمل آمد. مظفرالدین شاه که از گیلان عازم اروپا بود، در ایام توقف در رشت، کاشفالسلطنه دو چایکار روسی را به حضور او برد. مظفرالدین شاه در سفرنامه خود به این موضوع اشاره کرده است.»
جد پدری کاشفالسلطنه علیشاه ظلالسلطان هم فرزند فتحعلیشاه قاجار و برادر تنی عباسمیرزا نایبالسلطنه و یگانه خواهر تنی آن دو گوهر مُلکخانم ملقب به شاهجهان بیبیخانم بود. علی میرزا یا علیشاه ظلالسلطان متخلص به عادل در 15 سالگی در سال 1225 به همراه جمعی از سرداران قاجار در جنگ با روسها شرکت کرد و در 22 سالگی در سال 1232 با لقب ظلالسلطان حاکم تهران شد. در سال 1350 پس از درگذشت پدرش فتحعلیشاه به تحریک برادرش علینقی میرزا رکنالدوله و حاجیمیرزا ابوالحسنخان وزیر خارجه در پایتخت دعوی شاهی کرد و با نام علیشاه قاجار بر تخت نشست.
پدربزرگ پدری کاشفالسلطنه سیفالملوک میرزا پسر سوم علیشاه ظلالسلطان از بطن حاجیهآغا دختر قهار قلی میرزا فرزند شاهرخشاه افشار بود. پدربزرگ مادری کاشفالسلطنه قهرمانمیرزا پسر عباسمیرزا نایبالسلطنه، از بطن مهدعلیای ثانی خیرالنسا خانم دولو معروف به نبات خانم (دختر میرزا محمدخان قاجار دولو) و برادر تنی محمدشاه قاجار و بهمنمیرزا بود.
یوسفدهی درباره تالیف این کتاب میگوید: نگارش یک کتاب مستند درباره کاشفالسلطنه را در سال 1375 بانوی دلآگاه ثریا فرهت سپاهی(کاظمی) نوه دختری کاشفالسلطنه به من داد که خود کتابی مستقل درباره جدش نوشته بود ولی در عین حال بر ایرادها و اشتباهات آن واقف بود. وی نسخهای از اسناد و عکسها را در اختیارم قرار داد ولی متاسفانه سالها نتوانستن وعده خود را عملی کنم. در این فاصله کتابها و مقالات متعددی درباره صنعت چای و کاشفالسلطنه نوشته شده است و از آن جمله دو پایاننامه دانشگاهی است که یکی پژوهش سیده زهرا قدیری اصلی است که در سال 1390 در دانشگاه ابهر انجام شده و دیگری پژوهش علیاکبر یوسفی سقلعهرودخانی است که در دانشگاه شهر ری صورت پذیرفت و پس از تکمیل در سال 1393 از سوی انتشارات کانی منتشر شده است اما پس از بیست سال در نودمین سال درگذشت زندهیاد محمد میرزا کاشف چایکار کتاب به چاپ رسید تا به تکمیل آنچه تاکنون درباره این مرد بزرگ، دیندار و وطنخواه گفته و نوشته شده کمک کند.
پرداختن به زندگی و کارنامه رجال برجسته و اظهارنظر درباره آنها، بدون ذهنیتهای ازپیش تعیینشده و پیشداوریهای موجود درباره حیات شخصی و اجتماعی آنان کاری دشوار است؛ بهویژه رجالی که نقش مهمی در تحولات یک سرزمین ایفا کردند. نویسنده در این کتاب کوشیده به زندگی شخصی و حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کاشفالسلطنه بپردازد و شرح حالی جامع از این شخصیت برجسته ارائه دهد.
این کتاب شرح احوال و زندگی محمدمیرزا قوانلو ملقب به کاشفالسلطنه است که از چهرههای تأثیرگذار و کاردان عصر قاجار و پهلوی اول بود. محمدمیرزا قاجار قوانلو که بعدها نام فامیلی کاشف چایکار را برای خود برگزید، از شخصیتهای تحصیلکرده و وطنپرست دورۀ قاجار بود. او از نسلی بود که زندگیشان در استبداد ناصری آغاز شد و استبداد صغیر محمدعلیشاهی را درک کردند و عمر را در استبداد رضاشاهی به پایان بردند. ولی این شازده قاجاری در همین دوران پرمخاطره و هراسانگیز کاری کرد کارستان.
یادداشت حوزه هنری گیلان سرآغاز این کتاب است سپس به از تولد تا نوجوانی، دوران کار و تحصیل، بازگشت به ایران، بازگشت دوباره به ایران، مأموریت بزرگ، پدر چای ایران، در دوره مشروطه، در استبداد صغیر و اعادۀ مشروطیت، دوران میانسالی، سالهای پایانی کاشفالسلطنه پرداخته شده است. پایانبخش کتاب نیز به مطالب پراکنده، تصاویر و اسناد، منابع و نمایه اختصاص دارد.
کتاب «محمدمیرزا کاشف چایکار؛ کاشفالسلطنه» نوشته هومن یوسفدهی در 210 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه از سوی فرهنگ ایلیا منتشر شد.