فرهنگ امروز/ سیمین سلیمانی
حافظه بخش بزرگی از مخاطبان موسیقی، محمد نوری و صدای مخملینش را با ترانهها و قطعاتی میشناسد که هر کدامشان با بخشهایی از زندگی آنها پیوند خورده است. چه «جان مریم» که هر بار گوش دادن رنگ و بوی تکرار که نمیگیرد هیچ، جان و نشاطی نو به یاد و خاطره این هنرمند فقید در ذهن و روانمان میبخشد؛ با صدایی که انگار حنجره جادویی نوری شانه به شانه جانهای عاشق، آن را از شالیزارهای شمال عبور داده و با برگهای بید رقصانده و بعد به صحرا برده و این همه رویای شگفت را از طریق هنر و قوه شنیدار میسر کرده.
اما تاثیرگذاری آثار نوری وجه میهنپرستانه هم دارد. وجهی که با شخصیت او پیوندی ناگسستنی داشت. نوری تا پایان عمر از رنج دوران گفت و هرگز از آنچه دوروبرش و بر مردمان سرزمینش میگذشت، غافل نبود و در ناملایمات هیچگاه خاموش و منفعل نبود. کوتاه سخن اینکه محمد نوری خود تجسم روشن همان «ما»یی بود که در قطعه درخشانش از آن میخواند:«ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود/ رنج دوران بردهایم/ ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود/ خون دلها خوردهایم»
محمد نوری علاوه بر اینکه روی ترانههای بومی کار کرد با کار روی اشعار نو نیز جلوه زیبا و متفاوتی به کارنامه خود داد. از آن جمله میتوان به «جان مریم، در شب سرد زمستانی، آواز سرزمین خورشید، دلاویزترین، در ماه باران، جاودانه با عشق، شکوفه خاطرات، چراغی در افق، شکوفه در شکوفه و...» اشاره کرد. او با آهنگسازان بنامی همچون محمد سریر، فریبرز لاچینی، شهرام گلپریان و... همکاری داشت. به بهانه زادروز این خواننده فقید، سراغ پدرام پهلواننژاد رفتم و با او درباره محمد نوری گفتوگو کردم. پهلواننژاد دکترای موسیقی در رشته آوازاز دانشگاه RGU بریتانیا دارد و برگزیده و دانشآموخته Master در رشته آواز کلاسیک در شاخه Baroque در ارکستر فیلارمونیک دانشگاه برلین است؛ همچنین باید از او در مقام عضو اسبق ارکستر فیلارمونیک ایران به رهبری علیرضا شفقینژاد و نیز عضو اسبق گروه کر محمد نوری به رهبری مایسترو لوریس چکناواریان و علیرضا شفقینژاد نام برد.
اگر بخواهید درباره سبک و شیوه آوازی آقای محمد نوری صحبت کنید، چه شاخصههایی را از سبک ایشان خواهید گفت؟
زندهیاد محمد نوری، خوانندهای مسلط به تکنیکها و اصول آوازی بودند و میتوان ایشان را خوانندهای
Light Classic دانست. در واقع ایشان تلفیق علم آواز و صدای استثنایی خویش را در گستره باریتون دراماتیک به گوش شنونده میرساند؛ همچنین تسلط کامل ایشان بر ادای صحیح حروف و بیانی شیوا و رساندن فحوای کلام به دلیل پیشینه تحصیلی و مطالعه و تجربه از او خوانندهای کاملا تکنیکال ساخته بود.
اگر دورههای اولیه فعالیت آقای نوری در حوزه موسیقی را رصد کنیم به نامهایی برمیخوریم که ایشان از آنها تلمذ میکردند. شیوه آوازی زندهیاد بیشتر تحت تاثیر کدام موسیقیدانهاست؟
استاد محمد نوری در سال ۱۳۲۹ دیپلم هنرستان تئاتر و یک سال بعد دیپلم دبیرستان دارایی را دریافت کردند. در سال ۱۳۳۵ فارغالتحصیل هنرهای نمایشی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و سال ۱۳۴۴ دیپلم ادبی و سال ۱۳۵۰ تحصیلات خودشان را در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران به پایان رساندند؛ جناب نوری همچنین در زمینه ترجمه و داستانهای کوتاه نیز دست به قلم بودهاند. آواز را نزد اساتیدی همچون «فاخره صبا» و «اِولین باغچهبان» و مبانی علمی موسیقی اعم از تئوری و سلفژ را نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی، کسانی مثل فریدون فرزانه، سیروس شهردار و مصطفی کمالپورتراب فرا گرفتهاند. ایشان متولد نخستین روز دی ماه ۱۳۰۸ هستند و از سنین نوجوانی با خواندن اشعاری نوین کار خوانندگی را آغاز کردند و به تدریج با پیشرفت دانش هنری و ادبیاش هویت مستقل به سبک آوازی خود بخشیدند. استاد نوری برنده جایزه خورشید طلایی برای ۵۰ سال صدای متفاوت و ماندگار در سال ۷۸ در جشنواره مهر و دارای مدرک درجه یک هنری در رشته آواز از شورای عالی ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد همچنین در سال ۱۳۸۵ منتخب چهرههای ماندگار کشور هستند. در این مسیر با اجرای آثار موسیقیدانانی همچون فریدون فرزانه، ناصر حسینی، حسین اصلانی، شهرام گلپریان و دکتر محمد سریر و... صدای جاودان و پرطراوت خود را در خاطر شنونده به جا گذاشت . کار روی اشعار بزرگان ادب این مرز و بوم با ملودی و کلام فاخر طی 6 دهه و در میان چندین نسل، فضایی متفکرانه به آثار زندهیاد داد.
زندهیاد نوری تجربه خواندن روی نغمههای غربی را هم داشتند و اصلا با خواندن قطعات کلاسیک آوازی، کار خوانندگی را آغاز کردند. همگام کردن قواعد موسیقی غرب با قواعد موسیقی ایرانی، چه تاثیری در آثار ایشان داشت؟
بله استاد با الهام گرفتن از ملودیهای موسیقی مغرب زمین و تلفیق آن با اشعاری احساسی و تفکر ناب انسانگرایانه همچنین نکتهسنجی بسیار در انتخاب این سبک از موسیقی را با توجه به ذائقه فرهنگی ایران زمین و استفاده از ریتمها و سازبندی متداول در آن سبک، گونهای از آواز و موسیقی کلاسیک یا حتی محلی غرب را در آثارشان مورد استفاده قرار میدادند.
در ادامه سوال پیشین میخواهم اشاره کنم به اینکه خیلی از آثار آقای نوری هم در میان علاقهمندان موسیقی سنتی و هم علاقهمندان موسیقی پاپ محبوب بوده، دلیل این محبوبیت چه بود ؟
زندهیاد نوری بر دستگاهها و گوشههای موسیقی اصیل ایرانی هم اشراف داشتند. تسلط استاد بر توان صوتیشان باعث میشد مخاطب موسیقی سنتی تأمل و تعمقی را که به دنبال آن بود، در آثار ایشان بیابد و خود را در تفکر ناب موسیقایی سیراب کند. از طرفی شیرینی و دلنشینی و- در واقع بهتر است عرض کنم- احساس ناب استاد در قطعات رمانتیک ایشان نیز باعث میشود تا مخاطب آواز مردمی یا به قول فرمایش شما آواز پاپ هم به دنبال گوش سپردن و عاشق شدن با آثار استاد نوری گردند.
به نظر شما موسیقی فولکلور در خوانندگی و هنر آقای نوری چه جایگاهی دارد؟
بها دادن به موسیقی محلی یا فولک یکی از شاخصههای کاری جناب نوری بوده و حتی استفاده از گویش محلی موسیقی آن ناحیه هم تکمیلکننده آثار ایشان بود که این فرم از آواز معمولا در میان خوانندگان آواز کلاسیک(اُپرا) بسیار متداول است که میتوان به خوانندگانی همچون فاخره صبا، زندهیاد حسین سرشار و منیر وکیلی و خانم پری زنگنه و... اشاره کرد.
به عنوان کسی که با آقای نوری ارتباط داشتهاید و مدتی به عنوان استاد شما بودهاند، ویژگی یا وجه تفاوت کارهای ایشان با همقطارانشان را در چه میبینید؟
استاد محمد نوری یکی از میهنپرستترین افرادی بودند که بنده در زندگیام دیدهام. همیشه عاشق سرزمینشان ایران و استیلای فرهنگ ناب ایران زمین بودند. در بسیاری از آثار ایشان این عرض بنده مشهود است. بارها حین اجرای اثری میهنی، اشک در چشمان وی حلقه میبست که نشان از علاقه عمیق این انسان والا نسبت به سرزمینش بود.
تاثیر آقای نوری و افرادی که شبیه ایشان در حوزه موسیقی کار میکنند، در موسیقی ایران چیست؟
به نظر بنده اساتیدی از این دست، تفکر ناب انسان بودن و ماندن و نیک زیستن را در آثار هنریشان به عامه جامعه منتقل میکنند و در واقع مهمترین وظیفه هنر، شناساندن انسان به خویش است و در واقع تولید فرهنگ از اینجا آغاز میشود.
به نظر شما مهمترین شاخصه آقای نوری در رابطه با آموزگاری آواز چه بود و ایشان بیشتر در آموزشهایشان در چه مواردی دغدغه بیشتری داشتند؟
جناب مستطاب محمد هدایت نوری، تنها استاد آواز نبودند؛ ایشان اخلاق و لحظههای عشق و دوستی و منش والای هنرمندی را از قلبی به قلب دیگر منتقل میکردند و بنده قاطعانه خدمت شما عرض میکنم که خوانندگی مبتنی بر تفکر و اصول اخلاقی و انسانی است و اگر هنرمندی این مبانی را از اساتید خود فرا گیرد و اجرا کند، میتوان او را فردی فرهنگی دانست.
متشکرم از شما. در پایان میخواهم بپرسم چه چیزی، اعم از درسها و توصیهها و رفتارهای زندهیاد نوری بیش از همه در ذهنتان مانده است؟
این جمله که یک بار به من فرمودند «همواره خود و هنر خویش را همچون درّی گرانبها ارایه کن» از همان زمان در تمام دوران تحصیل و اجرایی و آموزشی خود این جمله گرانبها از ایشان را در گنجینه خاطراتم داشتهام.
روزنامه اعتماد