به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ هدف اصلی این کتاب ترسیم چشمانداز فراز و نشیب ایدئولوژیهاست به گونهای که اثبات کند هر فصل از خطوط کلی و وجوه اصلی ایدئولوژیها به محیط اجتماعی و سیاسی ما شکل میدهند.
در این کتاب، هفت مدرس پیشین و کنونی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه کووینز (بلفاست، ایرلند شمالی) ایدئولوژیهای لیبرالیسم، محافظهکاری، سوسیالیسم، دموکراسی، ناسیونالیسم، فاشیسم، زیستبومگرایی و فمینیسم را بررسی کردهاند. نوع پرداخت آنها متمایل به تاکید بر جنبههای آموزشی و اجتماعی برای تدریس این مباحث در دانشگاه است، نه جدالِ سیاسی صِرف.
بدون درکی از آنچه زیر سطح پرکشمکش عرصه ایدئولوژیها، ممکن است از نظر دور بماند چه پیوندهایی میان مواضع سیاسی ظاهرا بیارتباط به هم وجود دارد و دلایل واقعی تضاد ایدئولوژیک را خوب درنیابیم.
این کتاب در 9 فصل تنظیم شده و در مقدمه به ایده ایدئولوژی و موضوعاتی مانند تاریخچه ایدئولوژی و شکلشناسی ایدئولوژیها پرداخته شده است. نویسنده در فصل دوم به لیبرالیسم میپردازد و در این فصل موضوعاتی مانند مکتب بیانسجام، مرام بوروژوایی و تاریخچه بررسی شده است. به مسائلی مانند محافظهکاری و سوسیالیسم در ادامه پرداخته شده و موضوعاتی از جمله سوسیالیسم چیست؟، پیدایش سوسیالیسم، سوسیالیسم در قرن بیستم و سوسیالیسم در قرن بیست و یکم اساسیترین مباحث این فصل است.
ناسیونالیسم، فاشیسم، زیستبومگرایی، فمینیسم و پایان ایدئولوژی از موضوعات دیگری است که نویسنده به تفسیر آنها را بررسی کرده است. به اعتقاد مولف ایدئولوژیها یاریمان میدهند از دنیای اجتماعی پیچیدهای که در آن زندگی میکنیم سر درآوریم. این کار را از راه فراهم کردن توضیحی از جامعه همانند نقشهای فکری، انجام میدهند که به کمک آن میتوانیم مکان خویش را در محیط پیرامونمان بیابیم.
از سوی دیگر، ایدئولوژیها همراه با به دست دادن توضیحی از واقعیات اجتماعی، حاوی یک رشته عقاید سیاسی هم هستند که بهترین شکل ممکن برای سازماندهی اجتماعی را به تفصیل شرح میدهد و همراه نقشهای از واقعیت، تصویری از جامعهای مطلوب هم در برابر مینهد.
مثلا نزد ملیگراها ملت بهترین شکل سازماندهی سیاسی کاملا دلخواهی است برای رسمیت بخشیدن به پیوندهای عمیق میان مردمی با درک همگانی از مکان، تاریخ مشترک و شکلهای مشخص بیان اجتماعی و فرهنگی، اما ملت نزد بسیاری زیستبومگرایان مانعی است بر سر راه دستیابی به چشماندازی جهانی مبتنی بر جامعهای دموکراتیک و پایدار و قائل به احترام به این ایده که انسانها بیش و پیش از هر چیز بخشی همبافتهاند از طبیعت. به عقیده نویسندگان ایدئولوژی به طور کلی شرحی است از روابط اجتماعی و سیاسی موجود و هم طرحی برای سازمان دادن به این روابط.
فراتر از این لایه اولیه تعریف، مفهوم ایدئولوژی به این صفت بد شهرت یافته که فهمش دشوار است. نقطه خوب برای شروع، تاریخچهای است از خود واژه تا بتوان چهارچوبی برای پرداختن به این کلمه یافت.
تاریخچه ایدئولوژی
به اعتقاد نویسندگان مفهوم ایدئولوژی پیشینهای متعددی دارد. قابل ذکرترین آنها نوشتههای فرانسیس بیکن (1626 – 1561) است. بیکن در کتاب منطق جدید به بحث دفاع از برخورد علمی سختگیرانهای به جهان پرداخت که «بتها» و «اشباح»ی را که معتقد بود از روزگار باستان ذهن انسان را اسیر کردهاند بزداید. به استدلال او بتها مبتنی بر مکاشفات و دیگر اسطورههای آن جهانی و خرافات و تعصباتند که در سنت جا خوش کردهاند.
مارکس و انگلس دو تن از نخستین کسانی که به تبیین این موضوع پرداختند که ایدئولوژی چیست و جهانبینی (جهانبینی آیندهنگر، یعنی تصویری از موقعیتی که قرار است جانشین وضع حاضر شود)
جاذبههای فاشیسم چیست؟
نویسندگان در ادامه پرداختن به مفاهیم مختلف ایدئولوژی به فاشیسم و معنای آن به طور عمده پرداخته و میگوید: «فاشیسم البته در سالهای بین دو جنگ ابتدا در ایتالیا و سپس آلمان رشد کرد و حزب و جنبشها در جاهای دیگر اروپا، از جمله بریتانیا، ادای آن درآوردند. تا آن حد، به گفته بسیاری از شارحانش، دکترین تازه عصر جدید قرن بیستم و ایدئولوژی کاملا مدرنی بود. شارحانش میگفتند گسستی از گذشته است و دکترینهای رقیبان را به زبالهدان تاریخ فرستاده است.
با این همه، ایدئولوگهای فاشیسم در همان حال که نوآوریاش را میستودند به گذشته هم توجه داشتند. دکترینی است با دو چهره که هم به پیش مینگرد و هم به پشت سر و میکوشد حسی تصوری و پیشاصنعتی از جامعه و تعلق را احیا کند، چه امپراتوری روم در تصوری رمانتیک باشد یا تصویری از آلمان جنگلنشین قرون وسطی.»
ویراست سوم کتاب «ایدئولوژیهای سیاسی» نوشته رابرت اِکِلشال و مدرسان بخش علوم سیاسی دانشگاه کووینز بهتازگی با ترجمه محمد قائد به بهای 92 هزار تومان از سوی نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.