به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب «سیاست خارجی آلمان و ایران دوره رضاشاه (روابط سیاسی، نفوذ اقتصادی و بانک ملی ایران)» نوشته رشید آرمین خطیبشهیدی بهتازگی با ترجمه شهلا طهماسبی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۳ منتشر شده است.
روابط دیپلماتیک ایران و آلمان از دهه ۱۲۳۰ معادل ۱۸۵۰ میلادی در دوره سلطنت ناصرالدینشاه قاجار آغاز شد و در زمان حکومت رضاخان پهلوی، دورهای حساس را پشت سر گذاشت که با اشغال ایران توسط متفقین به پایان رسید و بعدها دوباره اینارتباط برقرار شد. جالب است که از زمان شروع ارتباط تا انقلاب مشروطه، روابط دو کشور به حد قابل توجهی نرسید و با وقوع جنگ جهانی اول، هشتروز پس از تاجگذاری احمدشاه، فعالیتهای آلمانیها در ایران متوقف شد و بهدلیل قرار گرفتن در فهرست سیاه بریتانیا، از ایران اخراج شدند.
اما با قدرت گرفتن حزب ناسیونال سوسیالیست (نازی) در آلمان، روابط ایران و آلمان بهطور جدی تقویت شد و رضاشاه اصرار داشت با هیتلر و آلمانی که در حال قدرتگرفتن و خیربرداشتن برای تصرف اروپا بود، ارتباط و تبادلات مستمر داشته باشد. بهعنوان مثال در اکتبر ۱۹۳۵ معادل آبان ۱۳۱۴ پیمان مبادلات تهاتری ایران و آلمان، در برلین امضا شد و همانسال، رضاخان به توصیه دیپلماتهای ایرانی مستقر در آلمان، نام پرشیا را به ایران تغییر داد. شرکت هواپیمایی لوفتهانزا هم خدمات پرواز تهران و مشهد را در برنامه خود گنجاند.
رشید آرمین خطیبشهیدی نویسنده کتاب «سیاست خارجی آلمان و ایران دوره رضاشاه»، دارای مدرک دکترای فلسفه از دانشگاه آکسفورد است و در نگارش ایناثر از همکلاسیها و همدورهایهای خود در ایندانشگاه بهره برده است. او اینکتاب را براساس تحقیقات تز دکترای خود (۱۹۹۹_۱۹۹۳) نوشته و برای اینکار از حدود ۱۲۰ هزار صفحه سند آلمانی استفاده کرده است. به گفته او، موضوع اینکتاب، بررسی سیاست خارجی آلمان در مورد ایران و نفوذ اقتصادی آن بر اینکشور در فاصله دو جنگ جهانی، و تجزیه و تحلیل وقایعی است که در منابع دستاول آلمانی ثبت شدهاند و بخش اعظم آنها، چندی پیش، پس از اتحاد آلمان طبقهبندی شده و در دسترس عموم قرار گرفتند.
کتاب پیشرو ۸ فصل اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از:
«ایران، فضای بینالمللی، و رویکرد اقتصادی آلمانیها»، «سیاست خارجی آلمان در مورد ایران»، «روابط خارجی و اقتصادی آلمان در ایران: بسط اینروابط و نقش بانک ملی»، «چالشهای سیاست خارجی آلمان در مورد ایران و بانک ملی»، «مناقشه درباره بانک ملی ایران و پایان دوره تیمورتاش»، «قضیه لیندنبلات و بانک ملی»، «تقدم روابط سیاسی آلمان بر نفوذ اقتصادی در ایران»، «نتیجهگیری».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
علاوه بر تاسیس بانک ملی، در مورد جزئیات شرایط لازم برای دولت ایران و شرکتهای آلمانی بهمنظور اعطای وام تجاری بحث شد. همه طرفین در مورد مواد عمومی مطرحشده توافق داشتند. در نتیجه براون اعلام کرد که در ماه دسامبر/ آذر_دی به ایران بازمیگردد تا قراردادهای اولیه صادرات آلمان به ایران را نهایی کند.
در آنجلسه نمایندگان آلمانی تعهد کردند که برای ۶۰ درصد از کل ۴۰ میلیون رایشمارک صادرات به ایران، که ۲۴ میلیون رایشمارک میشد، وثیقه بدهند. ۲۰ درصد از مابقی ۴۰ درصدِ ریسک یا ۱۶ میلیون رایشمارک را شرکتهای مربوطه تقبل میکردند و ۲۰ درصد باقیمانده به نسبت مساوی بین شرکتها و دولت رایش تقسیم میشد. بازپرداخت وام در اقساط حداکثر هشتساله صورت میگرفت. شرکتهای آلمانی میبایست تقاضای خود را تا ۱ فوریه ۱۹۲۸/ ۱۱ بهمن ۱۳۰۶ ارائه میکردند. تا اینتاریخ باید قرارداد لازمالاجرای اولیه با دولت ایران را نیز ارائه میکردند.
نتایجی که در اینجلسه به دست آمد برای براون موفقیت و دلگرمی عظیمی بود. او هم موفق به کسب پشتیبانی دولت آلمان از صادرات صنعتی به ایران شده بود و هم پایههای مشارکت آلمان در توسعه ایران را گذاشته بود.
اینکتاب با ۲۳۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.