فرهنگ امروز:
کاتی دربارۀ وجوه علمی و اخلاقی «سیدعلی آلداود»
کوشش ها و آثار استاد سیّدعلی آلداود در چهارقسم محل توجه و بررسی است:
نخست در عرصۀ تصحیح متون آثاری چون «نزهت الأخبار»، «تاریخ اَلفی»، «جامعالعلوم»، «دیوان اشعار صفایی جندقی»، «شاهنامه هاتقی خرجردی»، مثنوی «شمس و قمر» و منظومۀ «نل و دمن» را منتشر کرده است. از این نمونهها پیداست که او در کار تصحیح متون بنابر مطالعات و پژوهشهای خود گزینشگر و اهل دقت است.
قسم دیگر، سندپژوهی و تاریخنگاری اوست بهویژه آنکه آلداود در حوزۀ پژوهش در باب امیرکبیر از پیشروان است و حاصل تحقیقات او در قالب «اسناد و نامههای امیرکبیر» و «امیرکبیر و ناصرالدینشاه» آگاهیها را در باب صدراعظم پرآوازۀ دورۀ قاجار افزایش داده است. ناگفته نماند که در حوزۀ پژوهش، او از مداقه در عرصۀ آکادمیک خود یعنی حقوق نیز برکنار نمانده و «نخستین کوششهای قانونگذاری در ایران» را به رشتۀ تحریر درآورده است.
سوم آنکه او از سال 1352، یعنی بیستویکسالگی، که بهواسطۀ عمویش، حبیب یغمایی، مدیر داخلی مجلۀ «یغما» شد، تا امروز فعالیتهای مطبوعاتی بسیاری را تجربه کرده است؛ ازجمله در مجلۀ «ایرانشهر» سردبیر بود و در مجلۀ «نشر دانش» هم مقالات او جای چشمگیری داشت.
و آخر آنکه او در کار دانشنامهنویسی هم جایگاه خاصی دارد؛ هم مقاله نوشته و ویرایش کرده و هم مدخل سفارش داده و پیگیری و دریافت کرده و هم بهنوعی روند و روال یک دائرةالمعارف را مدیریت کرده است. او در بخش تاریخ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در دورۀ مدیریت استاد فقید دکتر عباس زریاب خویی، سالها از اعضاء مؤثر بود و بعد که دکتر سیدصادق سجادی، مدیر این بخش شد نیز، نگارش مقالات تاریخ معاصر ایران بر عهدهاش بود یا زیر نظر و با راهنمایی او نگاشته میشد. اکنون هم، مدیر بخش حقوق دانشنامۀ ایران است.
اما در این بخش، باید از «فرهنگ آثار ایرانی - اسلامی» یاد کرد که اگرچه او در کنار احمد سمیعی گیلانی بود، اما شاید اگر پایمردی و ایستادگی آلداود نبود، این فرهنگ به اینجا نمیرسید. او بود که مقالات را سفارش میداد و پیگیری میکرد و تحویل میگرفت و ویرایش میکرد و برای تأیید نهایی به دست سمیعی میرساند. در این میان، او حتی خودِ مداخل را هم توزیع میکرد و معمولاً با شناختی که از نویسندگان داشت، مداخل را برای تألیف به ایشان میسپرد. او حتی برای حقالتألیف هم بهخصوص برای جوانترها، کفش آهنی به پا میکرد و ابایی نداشت تا با مسئولان سروکله بزند تا به حصول نتیجه منجر شود، اما انتشارات سروش برای انجام این کار سترگ شایستگی نداشت و افسوس که این مجموعه، پس از چهارجلد متوقف شد و ناقص ماند. با اینهمه نقش آلداود در آنکار فراموشنشدنی است. آلداود در تألیف و ویرایش و انتشار جلد نخست دانشنامۀ زبان و ادب فارسی در شبهقارۀ هند در فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم دستی بر آتش داشت. باری، از نظر من، سهم او و تأثیرش در دانشنامهنویسی بر سایر اقسام فعالیتهای او به نحو آشکاری سایه افکنده و شاید دوستان و ارادتمندان استاد آلداود با من همداستان باشند و این وجه را بر وجوه دیگرش ترجیح دهند.
آلداود البته پژوهشگری انتقادپذیر است، خصیصهای که کمتر میتوان سراغ گرفت و این سعۀ صدر، فارغ از ذاتِ او، از همنشینی با اهل خرد در سنین جوانی آمده باشد، وقتی در مجلۀ یغما حضور داشت، مطالب را میخواند و با استادان، گفتوگو و مشورت میکرد. این روحیه شاید محصول همان روزگار باشد. اگرچه نباید بر بالیدن در خاندان و خانوادهای اهل فضل هم چشم پوشید.
منبع: ماهنامۀ تجربه، شمارۀ ۶، نوروز ١۴٠١