شناسهٔ خبر: 65044 - سرویس دیگر رسانه ها

گفت‌وگو با همایون خداد مولف کتاب «تاریخ شفاهی کاخ گلستان» به مناسبت روز جهانی موزه و میراث فرهنگی

همایون خداد در تشریح تاریخ شفاهی کاخ گلستان گفت: تاریخ شفاهی کاخ گلستان کانونی است پاس دارنده روایت‌ها و در بردارنده یادمان‌ها؛ روایت‌هایی که هر یک می‌توانند گرهی از نادانسته‌های دیروز بگشایند.

تاریخ شفاهی کاخ گلستان روایت تاریخ نانوشته یک میراث تاثیرگذار و تاثیرپذیر است

فرهنگ امروز: امروز تاریخ شفاهی در همه موضوعات به کار گرفته شده تا بتواند بخشی از زاویای دیده نشده تاریخ را بیان کند. تاریخ شفاهی در زمینه میراث هم کارایی بسیاری دارد، کارایی که با تکیه بر آن می‌توان گوشه‌های روایت نشده و نادیده تاریخ را بیان کرد. هر چند در داخل کشور این مهم چندان جدی گرفته نشد و خیلی دیر سراغ این حوزه در تاریخ شفاهی رفتند. اما باز هم خوب است که تاریخ شفاهی کاخ گلستان که به اهتمامم همایون خداد به صورت کتاب درآمده است ما را با بخش نادیده و ناشنیده تاریخ این میراث ارزشمند آشنا می‌کند. میراثی که ناگفته‌هایی زیادی در دل خود دارد و بخشی از آن در گفتوگو با مدیران و دست‌اندکاران کاخ روایت شده است. به مناسبت 28 اردیبهشت (روز جهانی موزه و میراث فرهنگی) و برای آشنایی با چند و چون تاریخ شفاهی کاخ گلستان با همایون خداد به گفت‌وگو نشستیم تا از جزئیات و دشواری‌های این کتاب برایمان بگوید.

******

چرا سراغ تاریخ شفاهی کاخ گلستان رفتید؟ تا قبل از پروژه تا چه اندازه با تاریخ شفاهی آشنایی داشتید؟

ایده تاریخ شفاهی کاخ گلستان، که به حدود 10 سال پیش بر می‌گردد بر پایه نیازی مطرح شد که فقدان آن در مجموعه میراث فرهنگی کشور، سالیان متمادی احساس می‌شد. این مهم نه تنها یک پروژه علمی و فرهنگی در کشور است، بلکه به عنوان یک پروژه ملی به شمار آمده و سرآغازی است بر کاوش در پتانسیل‌های فراوان حوزه گردشگری و میراث فرهنگی کشور. دفتر پژوهش کاخ گلستان نیز به عنوان واحد زمینه‌ساز فضای مطالعاتی و پژوهشی در مجموعه، مسئولیت تولید و سنجش محتوای اطلاعات تاریخی را در این پایگاه جهانی برعهده دارد با توجه به این نکته و ذکر این مطلب که کاخ گلستان نمونه‌ای از مهم‌ترین مصادیق میراث فرهنگی جهانی ایران محسوب می‌شود ثبت و ضبط روایت‌های ارزشمند شنیداری از تاریخ حیات این بنا در مجلدی مکتوب از اهمیت بسزایی برخوردار شد. چنان که در مقدمه این کتاب آمده است: «کاخ گلستان به عنوان فصل مشترکی از یک مرکز حکومتی تا موزه‌ای ثبت شده در مجموعه میراث بشری با پهنه‌ای گسترده از تاریخ معاصر این سرزمین روایتی پرماجرا و شگرف را در خود جای داده است.» دفتر پژوهش با درک چنین اهمیتی ثبت بخشی از تاریخ این مجموعه جهانی را در واپسین سال‌های سده چهارده خورشیدی (دهه پایانی پهلوی دوم، روزهای انقلاب ٥٧، جنگ تحمیلی و دوره سازندگی) را در دستور کار خود قرار داد و به پایان رسانید. وجه جذابیت این کتاب آن جاست که می‌توان این اثر مکتوب را از جمله نخستین مصادیق تاریخ شفاهی در ایران دانست که با محوریت بنا و مکان شکل گرفته است و اولین تاریخ شفاهی در حوزه موزه و میراث فرهنگی ایران که به صورت متمرکز حول تاثیرگذاری و تاثیر پذیری یک بنای تاریخی در مواجهه با رویدادها طراحی شده است. این مهم‌ترین شاخصه تاریخ شفاهی کاخ گلستان به شمار می‌آید که در مجلد در پیش رو و پس از سالیان، در قالب گزارشی مکتوب از 10 روایت زنده و دلنشین که بخش‌هایی از تاریخ نانوشته کاخ گلستان را پس از سالیان بازگو می‌کند طبع و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت. 

هدف از ثبت تاریخ شفاهی کاخ گلستان چه بود؟

آنچه مدنظر ما بود شامل چند سرفصل مشخص بود که برای تحقق این پروژه طراحی شد. همان‌گونه که در سرسخن کتاب آورده شده،  شامل تأکید بر منزلت و هویت کاخ گلستان با ضبط بخش مهمی از حیات آن به عنوان مقطعی خاص از تاریخ ایران؛ ایجاد نگاهی نو در پی آمد گفت‌وگوها به افرادی که تاکنون مأنوس به دیدن آنان از منظری دیگر بودیم و ایجاد حس مسئولیت‌پذیری بیشتر با تولید محتوای زمینه تحلیل‌های تاریخی در مواجهه با آیندگانی که در پی خواهند آمد و همچنین ایجاد فرصت‌هایی مناسب برای افرادی که در حین عمل، فرصت ثبت و نگارش رویدادها را نداشتند، اگر از عهده برآمدیم پاسداشت یاد عزیزانی که در تاریخ کاخ گلستان نقشی داشتند و اکنون در میان ما نیستند، در نهایت با تأکید بر این‌که تاریخ شفاهی محملی است برای نقد؛ بازسازی و بازآفرینی گفتمان. اشارت به این موضوع که کاخ گلستان به این بلوغ و ظرفیت رسیده است که به نقد خود می‌پردازد. این نکته خیلی مهمی است و نهایتا باعث ظرفیت‌سازی در مجموعه، و اعتماد مردم به کاخ گلستان می‌شود.                                                

ایده تاریخ شفاهی کاخ از چه سالی آغاز شد؟ چه مقدماتی را پشت سر گذاشت؟

ایده اولیه این پروژه به حدود 10 سال پیش و سرآغاز آن به بهمن ماه 1394 خورشیدی برمی‌گردد. این پروژه از ابتدا در سه فاز مطالعاتی و پیش تولید، ضبط گفت‌وگوها و تولید محتوا، چاپ و نشر برنامه‌ریزی و به طور کلی تمامی مراحل در پنج فصل اجرایی به ترتیب ذیل طراحی آن روال حرفه‌ای که در رابطه با تاریخ شفاهی طی می‌شد، در این پروژه هم پس از گذراندن فاز مطالعاتی، اولین گفت‌وگوی رسمی در آبان ماه 1395 ضبط و در این فرایند، بیش از بیست جلسه، 10 روایت منسجم تهیه شد. پس از ضبط گفت‌وگوها، ویرایش آن‌ها به صورت محتوایی و شکلی انجام شد اما نکته مورد توجه این بود که در ویرایش‌های صورت گرفته به هیچ عنوان لطمه‌ای به ساختار مصاحبه وارد نگردید و هدف تنها تسهیل در خوانش متن پیاده‌سازی شده باشد. پس از تهیه و تنظیم مصاحبه‌ها، در سال 1398، کل مجموعه به صورت فایل‌های مجزا در اختیار ویراستارِ فنی قرار گرفت تا ویراستاری صوری_زبانی بر روی آن‌ها صورت پذیرد. این بخش به علت تصادم با بیماری جهانگیر کرونا، مدتی به طول انجامید و در اواسط سال 1400 به مرحله نهایی رسید. سپس تصاویر با وسواس بی‌نهایت از میان مجموعه‌های کمتر دیده یا دیده نشده خصوصی و دولتی گزینش شده و سپس کار برای صفحه‌آرایی آغاز شد. سرانجام کتاب در اسفندماه 1400 به طبع رسید.

اهمیت پروژه مذکور بر این مبنا استوار است که با توجه به رویدادهای تاریخی چند دهه اخیر در کشور و متأثر شدن کاخ گلستان از آن‌ها، ثبت بخشی از این اطلاعات که می‌تواند تاریخ باشد ضروری احساس شد. از طرفی، با توجه به مؤلفه زمان که نقش تعیین کننده‌ای در پیشبرد پروژه‌های تاریخ شفاهی دارد و فرصت‌هایی که در سال‌های گذشته از دست رفته است، فاز اجرایی باید در کوتاه ترین زمان آغاز می‌شد. تاریخ شفاهی کاخ گلستان کانونی است پاس دارنده روایت‌ها و در بردارنده یادمان‌ها؛ روایت‌هایی که هر یک می‌توانند گرهی از نادانسته‌های دیروز بگشایند. این ایده در راستای ایده‌ای بسیار گسترده‌تری به نام «اندیشکده قاجار» که آن نیز در دفتر پژوهش مجموعه طراحی شد، صورت پذیرفت که هدفش تبدیل کاخ گلستان به قطب پژوهش‌های مرتبط با عصر قاجار بوده است. به نظر می‌رسد می‌توان یکی از مهم‌ترین اهداف این اندیشکده را جمع‌آوری روایت‌های تاریخ شفاهی مرتبط با آن به شمار آورد که اکنون به ظهور رسیده است.

قبلا پروژه‌ای در رابطه با تاریخ شفاهی انجام دادید؟

خیر، برای نخستین‌بار بود که وارد عرصه تاریخ شفاهی شدیم. در دهه‌های گذشته، تاریخ شفاهی در ایران، متاسفانه چندان مورد توجه و اهمیت نبود؛ مع‌الوصف خوشبختانه با تغییر رویکرد به روایت‌شناسی و روایت‌پژوهی در دهه‌های اخیر با اقبال فراوان روبه‌رو شده است. اساس تاریخ شفاهی در ایران را باید به کارهایی که مرحوم صدرالدین الهی پیش از انقلاب اسلامی انجام داد، مربوط و مرتبط دانست. پس از انقلاب اسلامی و تاسیس موسسه مطالعات پژوهش‌های فرهنگی که بعدها به موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران تغییر نام یافت؛ با تاسیس واحد تاریخ شفاهی در این موسسه، رویکرد تاریخ شفاهی و مستندنگاری شکل جدیدی به خود گرفت. به جز این در خارج از ایران، کوشش‌ دانشگاه‌های هاروارد و کلمبیا بخش تاریخ شفاهی تشکیل شده بود، نمونه‌های خوبی از این نوع تاریخ را ارائه دادند که روش‌ها و نوع دیدگاه‌های آن در پرسش و پاسخ و تنظیم، مورد استفاده ما در این کتاب نیز بوده است.                                       

با خواندن تاریخ شفاهی کاخ گلستان می‌توان به اطلاعاتی درباره برخی اشیای گمشده و دیگر اتفاقات مهم آن دست پیدا کرد؟

آنچه در این روایت‌ها خواننده را نسبت به متن امیدوار و علاقه‌مند می‌کند، سادگی گفتار و آزادی بیانِ راوی و روحِ زنده‌ای است که در سطر سطرِ آن مشحون است. چنانچه خواننده با مطالعه‌اش می‌تواند تصویرسازی دقیقی از بناها، وقایع، افراد و رویدادها در ذهن خویش تصورر کند. به جز ایجاز و دلربایی متن، اهمیت تاریخی فراوان و بازگویی وقایعی که تنها و تنها در این کتاب دیده می‌شود، بر اهمیت صد چندان آن می‌افزاید. سعی شده تا با انتخاب تصاویری مرتبط با متن و روایت‌های بازگو شده، خواننده را با فضایِ سخن راویان نزدیک‌تر کرد و روایت‌های عینی‌تر پدید آورد. نحوه انتخاب راویان به این اهمیت می‌افزاید؛ چرا که سعی شد تا از افراد مختلف در سطوح متفاوت اجرایی و مدیریتی در این کتاب حضور داشته باشند و علیرغم هم‌پوشانی برخی از روایت‌ها؛ هر کس از منظر تجربه و دیدگاهِ مخصوص به خود، مطالب را بیان کرده باشند. مطلبی مهم و بسیار پر اهمیت که خوشبختانه در کتاب رعایت شد.

نوع ویرایش کتاب نیز بسیار مهم بود. به همین منظور، ویراستارِ کتاب، که خود از روزنامه‌نگاران بسیار مطرح کشور است، علاوه بر کمترین میزان دستبرد در روایت‌ها، با شنیدن لحن و مصاحبه‌های مختلف از راویان، سعی کرد تا لحن کلی کار آسیب ندیده و نوع گفتار و سپس تبدیل آن به نوشتار، در هر روایت و راوی، مخصوص به خود او بوده تا خواننده بتواند تفکیکی میان آنها حتی از منظر لحن و گفتار و نوع سخن گفتن دریافت کند. در این کتاب سعی شد تا با وفادار ماندن به اصل روایت صادقانه و دقیق راویان و تطبیق آن‌ها با اسناد و نگره‌های مستند و متقن، برخی از ایرادات وارده به مقوله تاریخ شفاهی را که آن را برساخته‌ای ناهمساز با واقعیت‌های تاریخی برمی‌شمارند، به بوته محک واقعیت تاریخی بگذاریم؛ و کوشش داشتیم در این مسیر، واژه‌ای یا پاره‌ای از روایت‌ها را کنار ننهیم که به گمانمان آنان هر چه گفتند برگرفته از تجربه زیستی و فضای فکری‌شان بود و از این منظر با راستینگی سخن گفتند و نباید این صداقت گفتار را به کناری نهاد یا با واژه‌ای غیر، آلود.

دلیل اعتماد راویان به شما می‌تواند ابتدا خودی بودن شما باشد یعنی از افراد درون کاخ بودید و دیگر این‌که آشنایی شما با زیر و بم موضوع است که موجب اعتماد آنها به طرح تاریخ شفاهی شده است.

بله و همکارانی که در قالب تیم این مهم را به انجام رساندیم نیز به موضوع آشنا بودند و این ویژگی باعث شد که در طی روند طراحی مسیر و اجرای پروژه واکاوی‌های دقیق‌تری انجام و زوایای بهتری دیده شود. به ثمر نشستن و تحقق سرانجامی چنین ارزشمند نیز واجد اهمیت بسزائی است بواسطه ایجاد حس اعتماد در سایر همکارانی که پس از این خواهند آمد و راوی روایت‌های ناگفته خواهند شد. 

فکر می‌کنید تجربه انجام تاریخ شفاهی کاخ گلستان چه اندوخته‌ای برای کار بعدی شما به همراه داشته است؟

برای من که به پایان راه از لحاظ اداری رسیدم طبعا نه! ولی آن حس رضایتی که بعد از انجام چنین کار پر اهمیت و ارزشمندی برایتان رخ می‌دهد دلنشین و آرامش‌بخش است. از منظر دیگر این شیوه می‌تواند الگویی باشد برای سایر علاقه‌مندان در این حوزه و با پیشه مشترک. در نهایت امیدواریم که با توجه جدی اولیای امور میراث فرهنگی در کشور، در آتیه نیز شاهد اجرای این شیوه در سایر موزه‌ها و مکان‌های هم سو نیز باشیم که قطعا در توسعه بینش‌مان نسبت به اماکن تاریخی،  آن هم از منظری دیگر خواهد افزود.

این طرح ماندگار خواهد شد چون ایده و کار جالبی است.

بله کار جالب و ماندگاری است، هم به‌واسطه ذات تاریخ شفاهی به‌عنوان یکی از شیوه‌های پژوهش در تاریخ با گفت‌وگوهای بلاواسطه آن و هم ثبت ایده تاریخ شفاهی کاخ گلستان به عنوان زیر مجموعه میراث فرهنگی کشور که برای نخستین‌بار و بدین شیوه در ایران انجام شد و تا قبل از آن در موضوع میراث فرهنگی چنین کاری به انجام نرسیده بود. همیشه به دوستان و همکاران این نکته را یادآور شدم : «تاریخ شفاهی کاخ گلستان کتابی است برای آیندگان»